Saturday, January 24, 2009

مردم را آزاد بگذاريد -اعتراض آيت الله منتظري به تخريب خاوران


مردم را آزاد بگذاريد
اعتراض آيت الله منتظري به تخريب خاوران - یکشنبه 6 بهمن 1387 [2009.01.25]
نادر ايراني ـ نادر کرمي
آيت الله منتظري در تازه ترين اظهارات خود که در جمع اعضاي نهضت آزادي ايران مطرح شد، ضمن اعتراض به تخريب گورستان خاوران و همچنين ممانعت از برگزاري مراسم سالگرد مهندس بازرگان، از گردانندگان حکومت اسلامي به علت دوري از ارمان هاي انقلاب اسلامي انتقاد و تاکيد کرد که "اينها به قبرمردگان هم کاردارند".
بنا به گزارشي که روابط عمومي نهضت آزادي ايران روز گذشته در اختيار رسانه ها قرار داد، در چهاردهمين سالگرد درگذشت مهندس مهدي بازرگان جمعي از همفکران، علاقه مندان و اعضاي "نهضت آزادي ايران" روز جمعه چهارم بهمن ماه 1387 به قم رفتند تا با حضور بر سر مزار او، با اهداف اين نوانديش مذهبي تجديد پيمان کنند. پيش از اين از برگزاري مراسم چهاردهمين سالگرد مهندس مهدي بازرگان که قرار بود روز پنجشنبه سوم بهمن ماه 1387 در حسينيه ارشاد برگزار شود، ممانعت به عمل آمده بود.
بر اين اساس آيت الله منتظري در جمع ياران و همفکران مهندس بازرگان که براي ديدار با وي به منزلش در قم رفته بودند، گفت: "متأسفانه متصديان امور ما فراموش کرده اند که يکي از شعارهايي که هم رهبر انقلاب، هم ما و هم همه مردم مي دادند، استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي بود".
آيت الله منتظري که اعتراض و نامه هاي مکرر او به آيت الله خميني در سال 67 و به دنبال اعدام گسترده زندانيان سياسي در شهرهاي مختلف ايران زمينه ساز خروج او از حاکميت و برخوردهاي بعدي شد، در اين ديدار با انتقاد از تخريب قبور مردگان، گفته است: "ظاهرا در رژيم سابق با مرده ها ديگر کاري نداشتند، اما حالا متأسفانه با قبر مرده ها هم کار دارند. تمام آنهايي که مثلا فرض بگيريم که مزاحم قبورشان شده اند، آنها همه کافر بوده اند، خيلي هاشان بچه مسلمان بودند و قبر مسلمان محترم است، حتي کفار هم اگر اهانت بخواهد بشود، جائز نيست، "ولقد کرمنا بني آدم". مخصوصا آنها بعضي هايشان آدم هايي بودند که يک سال زندان داشتند، حالا يک جهاتي و يک مقدماتي درست کردند و بعد اعدام. اما بالاخره آنها با دين اسلام از دنيا رفتند، با اعتقاد به اسلام از دنيا رفتند".
آيت الله حسينعلي منتظري که خاطرات او حاوي نکات تکان دهنده اي در مورد شکنجه و اعدام گسترده زندانيان سياسي و نحوه مواجه او با اين مساله است در ديدار اخير خود نيز خاطره اي نقل کرده است: "من يادم هست، اسلامي نامي بود که دادستان شيراز بود، يک پرونده دختري را آورد که اعدام اش کرده بودند، به پدر و مادرش نوشته بود، ناراحت نباشيد، از قرآن و نهج البلاغه دست برنداريد. حالا با قبرهاي اينها ما برخورد کنيم" ؟
آيت الله منتظري که از او به همراه آيت الله طالقاني به عنوان عمده ترين رهبران انقلاب ايران در داخل کشور نام برده مي شود، به مسئولان و متصديان توصيه کرده است که "مردم را آزاد بگذاريد و با آنها آشتي کنيد".
وي که در آستانه سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي سخن مي گفت ادامه داد: "مجلس ختم براي مهندس بازرگان مي خواهند بگيرند، مي گويند نه، براي غزه مي خواهند جلسه بگيرند، مي گويند نه. چه کسي اين فرمان ها را مي دهد؟ بالاخره کشور مال مردم است، تصميم گيرنده مردم هستند. مردم تشخيص شان درست است. مردم عقل دارند، درايت دارند، شعور دارند، دنياي امروز به هم متصل است، مردم انتخابات کشورهاي ديگر را ديده اند، ديده اند احزاب سياسي واقعاٌ آزادند، تبليغ مي کنند، انتخاب مي کنند، ولي متآسفانه حالت فراموشي پيدا کرديم. شعارهاي اول انقلاب از جمله آزادي بود، يعني مردم آزادند. بخواهند جلسه تشکيل دهند، بخواهند مرده شان را اينجا خاک کنند. آخر اين چه جور برخوردهايي است؟ بالاخره من متصديان را نصيحت مي کنم که حالا به اسم سالگرد انقلاب يک انعطاف پيدا کنيد و با مردم آشتي کنيد و مردم را آزاد بگذاريد، سخت گيري نکنيد".
آيت الله منتظري با اشاره به آخرين وصيت امام علي در نهج البلاغه و با بيان اصل امر به معروف و نهي از منکر، اين اصل را در همه حوزه هاي سياسي، اجتماعي و حاکميتي عنوان کرد و افزود: "نمي توان ساکت و بي تفاوت بود".
کجا داريد مي رويد؟
پيش از ديداراعضاي نهضت آزادي ايران با آيت الله منتظري، دکتر ابراهيم يزدي و دکتر سيدعلي ميرموسوي برسرمزارمرحوم مهدي بازرگان سخنراني كردند.
دکتر ابراهيم يزدي وزير خارجه دولت موقت در سخنان خود با اشاره به اينکه چهاردهمين سالگرد درگذشت مهندس بازرگان با سي امين سالگرد انقلاب اسلامي ايران همراه شده است، ارزيابي خود از حادثه تاريخي انقلاب در دو محور رابيان کرد و از جمله گفت: "بايد پديده انقلاب را مستقل از عملکرد جمهوري اسلامي ايران در بعد از پيروزي انقلاب بررسي کرد. اين اشتباه بزرگ را برخي انجام مي دهند و عملکرد يا کارنامه حکمرانان بعد از انقلاب را مستمسکي قرار مي دهند تا اصل انقلاب را مورد سؤال قرار بدهند که اين روش، روش علمي درستي نيست."
يزدي انقلاب اسلامي ايران را يک پديده بزرگ تاريخي خواند و در ادامه با طرح اين پرسش که آيا انقلاب ايران اجتناب ناپذير بوده است يا نه؟ گفت:"انقلاب ايران دلايل و موجبات دروني و بيروني داشت چرا که نظام کودتايي در طول 25 سال پس از کودتاي 28 مرداد سال 1332، کارنامه قابل قبولي نداشته است. بنابراين هواداران نظام پادشاهي پهلوي بايد به اين پاسخ دهند، پادشاهي که خود خطاب به مردم گفت که من پيام انقلاب شما را شنيدم، پس چرا شما که هوادار او هستيد پيام انقلاب را نمي گيريد؟"
مشاور رهبر انقلاب در ادامه با تأکيد بر اين مطلب که "اگر کساني بخواهند همان کارهاي شاه را با نام ديگري انجام دهند، بر آنها همان رود که بر آنان رفت"، به پيامدهاي انقلاب اشاره کرد و گفت: "نقش زنان يکي از اين پيامدهااست. زنان تا پيش از اين در هيچ يک از ادوار مختلف به اين شدت در مبارزات سياسي حضور نداشتند، فرآيندي که سنت گرايان و عناصر کوته فکر نمي توانند جلوي آن را بگيرند."
آفت هاي انقلاب
آفت هاي انقلاب موضوع ديگري بود که يزدي به آن پرداخت و در اين ارتباط گفت: "در تمام انقلاب هاي دنيا، در طول انقلاب يک نهاد واحد انقلاب را رهبري کردند اما در انقلاب ايران يک سازمان واحد انقلاب را رهبري نکرد. واحدهاي کوچکي بودند که رهبر فقيد انقلاب نقش هدايت کننده اين واحدهاي کوچک را داشت که اين پراکندگي سازماني به رغم قدرت سازمان امنيت شاه، يکي از دلايل پيروزي انقلاب شد. اما همين ويژگي انقلاب اسلامي که منحصر به فرد بوده است، منشاء بسياري از مشکلات بعد از انقلاب شد."
دبير کل نهضت آزادي ايران در ادامه افزود: "در انقلاب هايي که يک نهاد سياسي واحد، انقلاب را رهبري مي کند در طول ساليان دراز کادرهاي مختلف درون انقلاب در اين مبارزه طولاني در درون سازمان هاي سياسي ساخته مي شوند، افکار و انديشه ها با هم شکل مي گيرند."
يزدي انقلاب هاي دنيا را در دو مرحله سلبي و ايجابي مورد ارزيابي قرار داد و با اشاره به اينکه که "ما با سرنگون کردن استبداد سلطنتي مرحله سلبي را پشت سر گذاشتيم اما به مرحله ايجابي وارد نشديم" اين نقطه را نقطه افتراق مهندس بازرگان با بقيه دانست و در ادامه به سياست "گام به گام" مهندس بازرگان براي سازندگي اشاره کرد و گفت که به اعتقاد مهندس بازرگان ساختن يک جامعه زمان گير است.
او افزود:"نظام استبدادي چند زير مجموعه داشته است که يکي از آنها ساختار سياسي بوده است که به سرعت درهم کوبيده شد اما تغيير در مناسبات اقتصادي کار ساده اي نبود از آن مشکل تر تغيير در مناسبات فرهنگي است. نظام استبدادي براي خودش فرهنگ استبدادي بازسازي و باز توليد مي کند. در نظام استبدادي شما رعيت هستيد، شما شهروند نيستيد."
يزدي نقطه افتراق دوم مهندس بازرگان با بقيه را در اين دانست که آنان حاضر نبودند با برنامه کار انجام دهند. وي درباره نقطه سوم افتراق گفت: "رهبري که مي خواهد مردم را عوض کند، نبايد دنبال روي مردم باشد، يک جاهايي بايد جلوي مردم بايستد و بگويد که مردم شما داريد اشتباه مي کنيد."
كارنامه انقلاب
يزدي سپس به بررسي کارنامه انقلاب پرداخت و با اشاره به ممانعت هايي که در طول ماه هاي گذشته در برابر برگزاري مراسم هايي چون مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان، نشست هاي حزبي، برگزاري نمازهاي عيد فطر و قربان، حمايت از مردم غزه و مراسم تقدير از فعالان حقوق بشر صورت مي گيرد، گفت: "من از مسئولان سؤال مي کنم کجا داريد مي رويد؟ آيا فکر عاقبت خودتان هم نيستيد؟ از اين جمهوري اسلامي چه مانده است؟"
وي درادامه افزود: "جمهوري اسلامي با قانون اش تعريف شده است، قانون اش به من مي گويد، شما حق نداريد تحت هيچ شرايطي تفتيش عقايد کنيد، اصول مقرر در قانون اساسي رعايت نمي شود، اگر کسي را بگيرند بر اساس قانون اساسي بايد تفهيم اتهام شود، حق داشتن وکيل دارد، بلافاصله بايد پرونده به دادگاه ذي ربط ارسال شود، هيچکدام از اين ها صورت نمي گيرد."
او در ادامه با اشاره به ناهماهنگي هايي که در ميان حاکمان وجود دارد، گفت: "اين چه وضعي است، رييس مجلس به مصر مي رود تا روابط با حسني مبارک را بهبود بخشد، اما يک گروه ديگر براي سرش جايزه تعيين مي کند؟...يک زماني شما مي خواستيد دولت موقت را ساقط کنيد، رفتيد سفارت امريکا را گرفتيد، حالا که همه چيز دست خود شماست چرا مي رويد به باغ سفارت انگليس، پرچم انگليس را پائين مي آوريد و به جاي آن پرچم فلسطين را بالا مي بريد؟ با اين کار چه پيامي داريد به دنيا مي دهيد؟"
دبير کل نهضت آزادي ايران در پايان بابيان اينکه "با سياست مي شود بازي کرد اما با اقتصاد نمي توان بازي کرد"، گفت: "در کجاي دنيا اگر معلمي براي ازدياد حقوق مي خواهد مذاکره کند، او را به زندان مي برند؟ هکذا کارگران را، وقتي آنان مي آيند در مقابل مجلس اعتراض مي کند که حقوقشان را نگرفته اند چرا آنان را به زندان مي بريد؟ شما اگر مي خواهيد باشيد، باشيد ولي درست عمل کنيد."
يزدي درپايان مسئولان را به بازنگري در رفتارها، بازگشت به آرمان هاي اوليه انقلاب و برگشت به آن مفاد پيماني که ملت با مسئولان بسته است، دعوت کرد.
بازرگان تجددخواه مذهبي
سيد علي ميرموسوي سخنران ديگر اين مراسم با اشاره به اينكه مهندس بازرگان نماينده جريان "تجددخواهي مذهبي" بود گفت: "البته زماني که بازرگان سخن از تجددخواهي مذهبي مي کند، زماني نيست که اسلام گرايي و اسلام سياسي ظهور پيدا کرده باشد بلکه بازرگان در ادامه همان جريان تجددخواه مذهبي که از مشروطيت شکل گرفته بود و بزرگاني مثل آخوندخراساني و نائيني نماينده گانش بودند، تجددخواهي مذهبي را مطرح مي کند. ولي وقتي در دهه 40 و50 اسلام سياسي به عنوان يک برداشتي از اسلام که در صدد است تا يک نظريه اي را براي اداره جامعه و اداره قدرت از درون اسلام، استنباط کند، مرحوم بازرگان در همين شرايط هم از آن اصالت ديني خودش دست بر نمي دارد و سعي مي کند تا برداشتي از اسلام را براي اداره جامعه مطرح کند که افراطي نباشد. بنابراين مرحوم بازرگان در دوراني که اسلام سياسي مطرح مي شود، يک جريان ميانه را نمايندگي مي کند."
او در ادامه مهندس بازرگان را يک شخصيت معتدل و يک جريان ميانه مطرح كرد که در صدد است "بين دستاوردهاي تمدن جديد که به هيچ وجه نمي شود آن را ناديده گرفت و بين آموزه هاي اصيل دين و تعاليم اصيل دين، پيوند برقرار کند". وي درباره چند ويژگي هاي بازرگان که او را از ساير نوانديشان مذهبي متمايز مي کند نيز گفت: "نخستين ويژگي رويکرد مرحوم بازرگان اين بود که چون يک دانش آموخته اروپا بود و تجدد را از نزديک لمس و تجربه کرده بود، بسيار تلاش مي کرد تا فهم خودش را از دين در چارچوب دستاوردهاي علم جديد تقويت و مطرح کند."
وي ويژگي دوم بازرگان را "رويكرد او در فهم بر اساس متن اصيل دين و قرآن" ذكر كرد و گفت: "بازگشت به قرآن و تکيه بر تعاليم قرآن و اينکه قرآن متن اصيل دين است و سنت در تالي قرآن بايد درک شود."
وي با اشاره به سومين ويژگي رويکرد مهندس بازرگان گفت: "برداشت ايدئولوژيک، برداشتي است که قابل نقد و چون و چرا کردن نيست. يک برداشت متصلب است. برداشت ايدئولوژيک براي دستيابي به قدرت طراحي مي شود."
ميرموسوي با بيان اينکه بازرگان با مفاهيم چپ وكمونيستي در انديشه خود مرزبندي داشت و نمي خواست از اين نوع ديدگاه ها استفاده کند گفت: "به همين دليل ديدگاه هايش با مرحوم دکتر شريعتي متفاوت است."
او در ادامه با تأکيد بر اين مطلب که مهندس بازرگان با نيروهاي محافظه کار هم نسبتي نداشت، از بازرگان به عنوان "يک نمونه جدي اصلاح طلب" ياد کرد و گفت: "اگر ما بخواهيم امروز براي اصلاح طلبي در جامعه خودمان يک نمونه بياوريم، با توجه به عناصر فکري و اصولي که در رويکرد بازرگان بوده است، آن يک نمونه مهندس بازرگان است، نه تنها به لحاظ کاري بلکه به لحاظ عملي. نه تنها از اين جهت که در صدد بود برداشتي از دين ارائه کند که با مفاهيم جديد سازگار باشد بلکه ازاين جهت که اعتقادي به راهکارهاي تند نداشت، او معتقد بود حتي الامکان بايد تلاش کرد تا از يک راه ساده و راهي که پيامدهاي زيانبار کمتري دارد، دگرگوني را در جامعه محقق کنيم."
ميرموسوي در ادامه مهندس بازرگان را به عنوان مدلي براي اصلاح طلبي كه اعتقاد به دموکراتيزه کردن قدرت داشت مطرح كرد و گفت: "اصلاحات يک ايده محوري دارد و آن ايده محوري که اصلاحات را از بقيه موضوعات متمايز مي کند اين است که ساختار قدرت بايد دموکراتيزه باشد. بايد نهادهاي قدرت مسئول باشند. بايد قدرت مطلقه نباشد. قدرت مطلقه مفاسدي دارد که زيان هايش غير قابل جبران است. از انقلاب مشروطه سخن ما اين بود که قدرت بايد محدود باشد، مقيد باشد، يک شاه خودکامه نبايدباشد."
او سپس با تاکيد بر اينكه آزادي خواهي ديني، مهم ترين و کليدي ترين مفهوم در نظام فکري مهندس بازرگان است گفت: "در مورد الگوي حکومتي مهندس بازرگان، بحث ارتباط و پيوند دين و سياست مطرح است. موضوعي که به مناقشه تبديل شده است."
او سپس با بيان اينکه مهندس بازرگان در مورد اينکه "دين اسلام، ديني است که آموزه هايي در مورد زندگي سياسي دارد از ابتدا تا انتها ثابت قدم بود"، گفت: "برخي معتقدند مرحوم بازرگان ديدگاه هايش را در مورد رابطه دين و سياست تغيير داده است، نه او همان زمان که کتاب «مرز دين وسياست» را نوشت و هم در اين زمان که سخنراني با عنوان « آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء» را ايراد کرد و در هر دو جا معتقد بود که اسلام برخلاف مسيحيت آموزه هايي دارد که مربوط به زندگي سياسي است و در رأس آن آموزه ها اين است که زندگي سياسي و سامان سياسي بايد سامان عادلانه باشد."
وي در پايان تاكيد كرد كه: "بازرگان معتقد بود که حکومت ديني، حکومتي است که در آن ارزش هاي ديني محقق مي شود. حکومت ديني حکومتي نيست که ظواهر شرعي با اجبار اجرا شود بلکه حکومت ديني حکومتي است که کليدي ترين ارزش دين که ايمان آزادانه است، حفظ شود. در سخنراني «آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء» سياست بخش اصلي در دين نيست، بخش اصلي در دين «خدا و آخرت» است. بازرگان مي گويد اصل را فراموش نکنيد. بنابراين مرحوم بازرگان با خدا و آخرت شروع کرد و با خدا و آخرت پايان داد."

No comments:

Post a Comment