Wednesday, January 28, 2009

نشریات دانشجویی مروج تفکر سکولار و اپوزیسیون هستند



خبرنامه امیرکبیر: روزنامه کیهان در گزارشی در مورد نشریه های دانشجویی، آنها را به انتشار تفکر دگر اندیش و اپوزسیون متهم کرد. در این گزارش که با هدف مشخص ادامه محدویت آزادی بیان و توجیهی برای سرکوب های اخیر دانشجویان منتشر شده است در نهایت مجوزی برای ورود بیشتر بسیجیان به دانشگاهها از طریق طرح افزایش سهمیه بندی می شود. با توجه به انتشار این گزارش توسط روزنامه کیهان باید در روزهای آتی منتظر فشار بیشتر بر دانشجویان و نشریات دانشجویی به عنوان کمترین راه ابراز عقیده دانشجویان بود. همانطور که هم اکنون در صدد حذف دفتر تحکیم وحدت هستند.
در این گزارش تاکید شده است که مطالب نشریات دانشجویی “نمایانگر نگاه و گفتمان حاکم بر فضای دانشگاهها است.” و از این جهت جو غالب در دانشگاه ها در دست دگر اندیشان و جریان اپوزتسیون است و مقابله با نمادها و مجریان چنین جریانی در دانشگاهها کاملا توجیه پذیر است و باید با برنامه و نظارت جدی ادامه پیدا کند. یعنی مقابله با دانشجویان که از مروجین چنین تفکری هستند مبارزه با اپوزتسیون و چنین تفکری است: ” ! این امر، حساسیت مسئله نشریات دانشجویی را برای هر انقلابی مؤمن و هوشیاری، مضاعف می سازد و ما را بر آن می دارد تا گامی جدی و کارساز دراین جهت برداریم و توازن قوای کمی و کیفی را به سود جریان انقلابی و مؤمن در دانشگاهها تغییر بدهیم.” به این ترتیب روزنامه کیهان که همیشه اولین خبر از شروع هر اقدام حکومت و جریان راست را در کشور اعلام می کند، تاکید دارد باید بسیج دانشجوی تقویت و حمایت شود و از این جهت تصویب سهمیه چهل درصدی بسیج کاملا هدفمند می شود.
نویسنده تایید می کند: ” اکنون نه تنها از نظر کمی، تعداد نشریات دانشجویی غیر اصول گرا و سکولار قابل توجه است، بلکه از نظر کیفی نیز محتوای آنها غنی تر و پربارتر از نشریات دانشجویی نیروهای انقلابی است! این امر، حساسیت مسئله نشریات دانشجویی را برای هر انقلابی مؤمن و هوشیاری، مضاعف می سازد و ما را بر آن می دارد تا گامی جدی و کارساز دراین جهت برداریم و توازن قوای کمی و کیفی را به سود جریان انقلابی و مؤمن در دانشگاهها تغییر بدهیم.” و به این شکل هیچ چاره ای جز مقابله با آنان وتقویت نیروهای اصولگرا نیست تا پس از خاموش کردن اعتراضات دانشجویی بتوان زمینه رشد و وجود تفکر مخالف را نیز از میان برد.
این روزنامه در تقسیم بندی نشریات دانشجویی می گوید: “در تحلیل کلی از جریان شناسی نشریات دانشجویی، می توان دو جریان اصلی انحراف و معارض با راهبرد نظام اسلامی را شناسایی کرد:
اول. جریان طیف های لیبرال: که اکثریت نشریات دانشجویی کج رو را به خود اختصاص می دهند و قابل طبقه بندی در دوگروه هستند:
الف) نشریات تئوریک و نیرومند در زمینه ترویج مبانی نظری لیبرالیسم
ب) نشریات سطحی و عوام پسند و ژورنالیستی که بر انگاره های مبتذل و غالبا فرهنگی لیبرالیسم تکیه می کنند.”
جریان پشت سر این گزارش نه تنها از مسئولان درخواست می کند که نظارت بر نشریات دانشجویی را جدی تر و افزایش دهند بلکه تاکید دارد که کنترل و هدایت آنها نیز از یک مرکز انجام شود: ” از این رو، ضروری به نظر می رسد که مراکز دانشگاهی، میزان نظارت خویش را بر نشریات دانشجویی افزایش دهند و میدانی آزاد و بی دغدغه برای جولان دهی «عناصر کج اندیش و فریب خورده» فراهم نسازند. افزون بر این، لازم است نشریات دانشجویی از مرکزی واحد «هدایت و برنامه ریزی» شوند تا در عین آزادی فکر و عمل، «سیاست های کلی و لازم الاجرا» بر آنها حاکم باشد.”
این روزنامه نگاه التقاطی به دین و معارف آن را از جمله انحرافات نشریات دانشگاهی می داند و مواردی را که در نشریات به عنوان آزادی بیان در انتقاد از حکومت مطرح می کند نشات گرفته از تفکرات کسانی مانند عبدالکریم سروش، محسن کدیور، محمد مجتهد شبستری و… آن را ماهیتا مخرب و تضعیف کننده نظام اسلامی می داند. و در نتیجه با سیاه نمایی از وضعیت موجود جوانان را به شورش وامی دارد، یعنی نسخه تمامی نشریات غیر هم سو را می پیچد که اینها محرک اصلی نارضایتی ها در دانشگاه هستند و اگر بخواهند به این نارضایتی ها پایان دهند باید مشکل را از ریشه بخشکانند:
“جریان نواندیشی دینی با توسل به نظریه تعدد قرائت ها از دین، درصدد است تا در مبانی و مبادی تفکر دینی تردید نماید و فهمی عصری از دین به دست دهد، که مبتنی بر هیچ پایه عقلی و نقلی نیست.
تشعشعات این جریان التقاطی و بدعت آلود به جریان های دانشجویی نیز سرایت کرده و در بسیاری از موارد، تحلیل ها و دریافت های دانشجویان از موضوعات دینی، براساس این نظریات باطل و مغرضانه شکل گرفته است.
دانشجویان دگراندیش، با تکیه بر آراء به اصطلاح دین شناسانه افرادی همچون عبدالکریم سروش، محسن کدیور، محمد مجتهد شبستری و…، در جهت تحریف و تضعیف و حتی انکار بعضی از معارف دینی، قلم فرسایی می کنند. عمده ترین محورها و موضوعات مقالات چنین نشریاتی از این قبیل هستند:
۱-تاریخ مند بودن اسلام و متعلق بودن احکام و معارف آن به انسان سنتی، بنابراین، انسان مدرن دیگر نیازی به دین ندارد و می تواند با تکیه بر خرد جمعی حیات خویش را مدیریت نماید.
۲-منافی بودن برخی از احکام اسلامی با حقوق قطعی بشر، همچون برده داری، تفاوت های حقوقی میان مسلمان و غیرمسلمان، تفاوت های حقوقی و اجتماعی میان مرد و زن، عدم آزادی در زمینه تغییر دین.
۳-تقدم آزادی بر دین و در نتیجه، بیشتر بودن ارزش آزادی از ارزش دین.
۴-نفی یا تضعیف حجاب اسلامی و متغیر دانستن اصل یا حدود آن.
۵-اولویت دموکراسی بر دین و محدود بودن دین از جانب قواعد دموکراسی
۶-لزوم آزادی عقیده، بیان و قلم به طور مطلق و منهای احکام دینی.
۷-بی اهمیت بودن شریعت و احکام ظاهری دین در مقابل ایمان و معنویت که گوهر دین است.
۸-حاکمیت هر منوتیک و تعدد قرائت ها بر فهم از دین.
۹-لزوم ارائه فهم عصری و منطبق بر مدرنیته از اسلام
۱۰-ترویج پلورالیسم دینی و حقانیت همه ادیان، چه الهی و چه بشری.
۱۱-بی ارتباط بودن دین به فرهنگ، سیاست و اجتماع و محدود دانستن آن به قلمرو شخصی و خصوصی و عبادی افراد.
۱۲-لزوم ایجاد پروتستانتیسم در اسلام.
۲-تضعیف جمهوری اسلامی
محسن جده دوستفصل سبز

No comments:

Post a Comment