سکته افشاگر در زندان
عباس پاليزدار دست و پا بسته بستري شد - یکشنبه 23 فروردین 1388 [2009.04.12]
سهيل آصفيSo.asefi@gmail.com
مهدي خزعلي، پسر آيتالله ابوالقاسم خزعلي يا انتشار يادداشتي در تارنماي شخصي اش از سکته قلبي و بستري شدن عباس پاليزدار در بيمارستان قلب "امام خميني" در تهران خبر داد. خبر سکته ي قلبي اين چهره ي خبرساز جمهوري اسلامي در حالي منتشر مي شود که تجارب پيشين در اين نوع پرونده ها، برخي ناظران سياسي و نزديکان پاليزدار را نسبت به امنيت جاني اين فرد نگران کرده است.
در روزهاي گذشته نامه اي از عباس پاليزدار در زندان خطاب به رهبرجمهوري اسلامي در تارنماي مهدي خزعلي منتشر شد که طي آن پاليزدار خود را "سرباز کوچک مقام معظم رهبري" خوانده و نوشته بود : "اگر فرياد زدم، گمان مي کردم فرمان شما را امتثال مي کنم که تاکيد جدي بر مبارزه با مفاسد اقتصادي داريد. اگر بدانم که صلاح اسلام، انقلاب و نظام اسلامي، ماندن در حبس است، برايم چون عسل شيرين است."
بر اساس اخبار منتشره عباس پاليزدار را سه نگهبان محافظ، که دو تن از آنها با دو دستبند که هرکدام به يک دست او متصل بوده به همراه پابند وارد بيمارستان کرده اند. فرزند آيت الله خزعلي، چنين برخوردي با پاليزدار را "تحقير آميز" خوانده و با توصيف او به عنوان "يک جانباز بسيجي معتقد" نوشته است : " کساني که با کلام او تحقير شده اند مي خواهند انتقام بگيرند".
عباس پاليزدار پس از افشاگري در مورد فساد مالي گروهي از روحانيون بلند پايه حکومتي و چهره هاي موثر جمهوري اسلامي، نظير هاشمي رفسنجاني، محمد يزدي، محمد اماميكاشاني، ابوالقاسم خزعلي، علياكبر ناطقنوري، معزي، محسن رفيقدوست، حبيبالله عسگر اولادي و... در 22 خرداد 87 به حکم شعبه دوم بازپرسي دادسراي کارکنان دولت به اتهام سوءاستفاده مالي، افترا، نشر اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي و پخش شايعه بازداشت شد.
مهدي خزعلي که از قول خانواده پاليزدار خبر داده او دچار سکته قلبي شده است پيش از اين نوشته بود که "به او گفتم : نگران مباش، چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا به حبس تو اجماع دارند، آنچه تو گفته اي ابتلاي همگاني است، اين اپيدمي موجب شده است که جناحين بر تنبيه تو اجماع کنند.."
فرزند آيت الله خزعلي همچنين در مورد ملاقات با پاليزدار مي گويد: "در حياط بيمارستان او را ملاقات کردم، بهتر از قبل بود، هرچند علايم تيپيک آنژين صدري را داشت، اما محکم و استوار مثل کوه ايستاده بود، نيازي به دلداري نداشت، او به اطرافيانش روحيه مي داد، در آزمايشگاه هنگام خونگيري به او مي گويند مي شود از خون تو به خودمان تزريق کنيم تا قدري شهامت و شجاعت پيدا کنيم، پرسنل بيمارستان به عنوان يک قهرمان به او نگاه مي کنند."
اما او را چگونه به بيمارستان منتقل کردند؟ پاسخ اين پرسش را مهدي خزعلي با اشاره به "قائدين" که در زمان جنگ در "خانه" نشستند و حالا بر ما "حاکم " هستند مي دهد: "با سه مامور محافظ، با دو دستبند که هرکدام در دست يک مامور است و پابند، همه مي دانند پاليزدار اگر به زور هم بيرونش کنند، فرار نمي کند، او خطر را به جان پذيرفته است تا کشور را اصلاح کند..."
در روزهاي گذشته هادي ارمغان (وکيل پاليزدار) و پيمان حاج محمود عطار(يکي ديگر از متهمين اين پرونده) براي پيگيري و تعين تکليف به قاضي مدير خراساني مراجعه کردند. مدير خراساني مي گويد: تا تعين وقت محاکمه نمايندگان مجلس پرونده تعين تکليف نمي شود و متاسفانه در وقت رسيدگي نمايندگان (آجرلو و کامران) حاضر نشده اند! و رئيس دادگاه مي گويد: هيات رئيسه مجلس از رسيد ابلاغ احضاريه خودداري مي کند!"
به گفته فرزند آيت الله خزعلي در واقع نمايندگان مجلس (اعضاي کميسيون تحقيق و تفحص) که روزي خود با گزارشي بلند بالا از تخلفات قوه قضائيه، انگشت اتهام رابه سوي مسئولين قضايي نشانه رفته بودند، نه تنها در جايگاه مدعي نيستند، بلکه از ترس مقامات قضايي در جايگاه متهم نيز حاضر نمي شوند و پشت سر رئيس مجلس سنگر گرفته اند.
در حالي که آگاهان سياسي و برخي نزديکان فکري عباس پاليزدار نسبت به سرنوشت و امنيت جاني او ابراز نگراني مي کنند، مهدي خزعلي که از جدي ترين حاميان او در ماههاي گذشته بوده از قول وي نقل کرده است که: "هر سه قوا ضعف دارند، 1 - قوه قضاييه که پاسخگوي تحقيق و تفحص نيست و پس از گذشت قريب دو سال از گزارش نه تنها جوابي نداده است بلکه اعضاي کميته تحقيق و تفحص را بازداشت و سيل اتهامات واهي را به آنها انتساب مي دهد! 2 - قوه مقننه ، که سکوت اختيار کرده و جرات پيگيري ندارد! 3 – قوه مجريه؛ که وظيفه هماهنگي قوا و نظارت را عهده دار است نيز با مصلحت انديشي سکوت اختيار کرده است !"
فرزند آيت الله خزعلي همچنين در تارنماي خود مي نويسد: "اگر نشيمن مبارک آقايان آلوده نبود، ساکت نمي نشستند و فرياد مي زدند! متاسفانه 30 سال سر سفره اي نشسته ايم و از يک خوان ارتزاق فرموده ايم و به تعبير لات هاي عزيز " ... مبارک همه گهي است! " چه بگوييم؟! فردا تنبان مبارک را پرچم مي کنند و آبرويمان را سر هر کوي و برزن مي ربرند! پس بهتر است براي حفظ آبروي نظام ( خودمان ) دندان روي جگر بگذاريم، معدن فلان، کارخانه بهمان و اراضي بيسار گواراي وجودتان باد !من هم مي خواهم وارد معامله شوم، شايد چند هکتار هم سهم ما شد، صد البته پس از دريافت قدرالسهم سکوت خواهم کرد ! مي گويند هنگام خوردن سخن گفتن مکروه است! در ثاني اگر سر در آخور داشتيم ديگر چگونه سخن بگوييم!"
پاليزدار در نامه ي حود خطاب به رهبري نوشته است که "من با تاييد و حمايت مسئولين بلند پايه قواي مقننه و مجريه به کار تحقيق و تفحص از قوه قضائيه پرداختم ، کارمان را با 124 پرونده تحويلي از سازمان بازرسي کل کشور به نيت 124 هزار پيامبر و با قصد قربت آغاز کرديم!"
در حالي که نيروي قضايي ايران پاليزدار را به جرم اخلال در امنيت ملي بازداشت کرده است، وي مي گويد اگر سخنراني کرده در راستاي "امر ولايت" بوده و بس: "هرگز يک برگ از اسناد را منتشر نکرده ام، ابتدا گزارش را به مجلس و سپس توسط حضرت آيت الله خزعلي به سمع و نظر مبارک ولايت امر رساندم، متاسفانه علي رغم دستور معظم له به رياست قوه قضائيه، براي بررسي و رفع ابهامات، 5/3 ساعت در محضر آيت الله خزعلي منتظر تشريف فرمايي رياست قوه قضائيه بوديم و ايشان تشريف نياوردند. مطالب سخنراني همه در مورد نحوه واگذاري معادن، کارخانه ها و اموال بيت المال بوده است که ضوابط قانوني در آنها رعايت نشده است، اين موضوعات (واگذاري اموال عمومي و بيت المال) طبق اصل 44 قانون اساسي ، بايستي طي تشريفات مزايده باشد ، هرگز محرمانه نيست و بايد در جرايد کثير الانتشار درج شود. مردم براي فروش اموال متعلق به خودشان نامحرم نيستند!"
Saturday, April 11, 2009
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment