Saturday, April 25, 2009

مصاحبه اي با رئيس جمهور ايران‏ -گزارش آ ب ث نيوز از سفري به تهران

مصاحبه اي با رئيس جمهور ايران‏
گزارش آ ب ث نيوز از سفري به تهران ‏ - یکشنبه 6 اردیبهشت 1388 [2009.04.26]
جورج استفانوپلوس ‏
بعد از اجراي برنامه "اين هفته" در روز يکشنبه و پس از پنج سال انتظار، دفتر حفاظت از منافع ايران در آمريکا از ‏موافقت محمود احمدي نژاد با انجام مصاحبه با من خبر داد.‏
هرچند تنها تا چهارشنبه فرصت داشتم تا خودم را به تهران برسانم، اما اين فرصتي بود که نبايد از دست مي دادم.‏اولين پرواز دوشنبه شب بود و من ساعت 2:30 صبح سه شنبه به تهران رسيدم. چند ساعتي را صرف استراحت در ‏قسمتي از پاويون فرودگاه کردم که "به تجار مهم" اختصاص داشت.‏
بعد از گذر از انگشت نگاري رايانه اي، ساعت 5:00 صبح وارد مهمانسرا شدم. ‏ساعت 8:00 صبح، جلوي در با مشاور مطبوعاتي آقاي احمدي نژاد ملاقات کردم. علي اکبر جوانفکر، يک مرد خنده ‏رو با ريش هاي سفيدرنگ بود. ‏
جوانفکر مي خواست بداند قصد دارم در باره چه چيزهائي با رئيس جمهور صحبت کنم. ‏نشستيم و ضمن صرف چاي، حدود يکساعت درباره روابط ايران و آمريکا صحبت کرديم. چيزي که باعث شگفتي من ‏شد، ترديدهاي سخنگوي مطبوعاتي دربارۀ علل حملات 11 سپتامبر بود. ‏
کافي است بگويم تئوري توطئه در بالاترين حد مورد قبول دولت ايران است. اين موضع هم مانند هولوکاست، به بحث ‏ها و مطالعات ديگري نياز دارد. ‏
درحاليکه افراد، مشغول مرتب کردن وسايل در فضاي خارج از ساختمان براي انجام مصاحبه بودند، من به گردش ‏کوتاهي در محوطه سبز آنجا پرداختم. مسؤولان زيادي براي سرکشي اوضاع در رفت و آمد بودند. کمي از ظهر گذشته ‏بود که رئيس جمهور براي مصاحبه بيرون آمد. ‏
ما يکبار در جريان حضور او در نيويورک در ميزگرد با خبرنگاران ديدار کرده بوديم و او گفت مرا به خاطر دارد. ‏شايد به اين دليل که جثه ما يک اندازه است. ‏
سپس به گفتگو دربارۀ باراک اوباما و دورنماي وي از "آغازي تازه" در روابط ايران و آمريکا پرداختيم. ‏جريان اين مصاحبه در برنامه "اين هفته" شبکه آ ب ث در روز يکشنبه آينده پخش خواهد شد. اين گفتگو شامل بحث ‏دربارۀ مذاکرات هسته اي، هولوکاست و صحبت درباره اينکه چه کسي مسؤول تيرگي روابط دو کشور است، مي شد. ‏به نظر مي رسد رئيس جمهور ايران که در خرداد ماه با انتخابات رياست جمهوري روبرو است، افکاري دوگانه دارد. ‏از يکطرف با خواست خود براي برقراري روابط جديد با آمريکا دست و پنجه نرم مي کند، و از سوي ديگر نبايد از ‏هيچ موضع مهمي عقب نشيني کند. ‏
البته ما درباره رکسانا صابري، خبرنگاري آمريکائي در بند هم صحبت کرديم. من از رئيس جمهور پرسيدم آيا صداقت ‏سخن اوباما دربارۀ اينکه صابري جاسوس نيست را مي پذيرد و اينکه آيا به من اجازه ديدار با صابري داده مي شود؟‏او توضيح داد که از نظرش اشکالي ندارد اما وي در اين مورد تصميم گيرنده نيست. ‏
احمدي نژاد به من گفت: "بايد ببينيم اگر قوه قضائيه اجازه اين کار مي دهد، در اينصورت حتماً مي توانيد. اما اگر اجازه ‏ندادند، متأسفانه نمي توانيد او را ببينيد."‏
او من را به قوه قضائيه حواله کرد. ما بلافاصله به صورت تلفني درخواست کرديم و حتي براي ارائه درخواست به ‏محل دادگستري رفتيم. اما آنها اجازه گذشتن از در ورودي را به ما ندادند. ‏
در عوض، من به سوي آپارتمان صابري در شمال تهران حرکت کردم. رضا صابري پدر رکسانا که محقق، شاعر و ‏استاد دانشگاه است و نيز مادرش- آکيکو صابري- که متخصص آسيب شناسي (پاتولوژيست) است، از زمان ورود به ‏تهران در اين خانه مستقر شده اند. ‏
مادرش براي اولين بار درباره نحوه بازداشت صابري در آپارتمانش- که در طبقه پنجم يک ساختمان کوچک در کوچه ‏اي خلوت واقع شده- صحبت کرد. مادر رکسانا گفت پليس شبانه به خانه اش آمده و وسائلش را بازرسي کرده و سپس او ‏را برده است. ‏
مادر و پدر صابري در شرايط روحي خوبي به سر مي بردند. شايد به اين دليل که دوشنبه اين هفته با رکسانا ملاقات ‏داشتند و او از مادرش خواسته بود نگران نباشد.‏
والدين صابري گفتند او ضعيف شده و وزن کم کرده است اما روحيه خوبي داشت. ضمناً به آنها گفته بود از فردا دست ‏به اعتصاب غذا خواهد زد. پدر و مادرش سعي کردند او را از اين کار منصرف کنند، اما او اين بار قبول نکرده است.‏رضا صابري به من گفت: "سعي کردم او را منصرف کنم، اما او گفت اين بار منصرف نمي شوم. او تصميم گرفته ‏دست به اعتصاب غذا بزند چون مي گويد کاري نکرده که به خاطرش در زندان باشد، او هيچ کار اشتباهي نکرده است. ‏او نبايد در زندان باشد."‏
اولين بار بود که پدرش دربارۀ جزئيات "اعتراف" رکسانا صحبت مي کرد. رکسانا به پدرش گفته مجبور به اعتراف ‏شده و آنها رکسانا را با تهديد ترسانده اند، از جمله اينکه او را تهديد به مرگ کرده اند. ‏
رضا صابري گفت: "رکسانا گفت او را مجبور کرده اند، آنها او را ترسانده اند که اگر برگه اعتراف را امضأ نکند، به ‏داخل سلول مي روند و او را مي کشند."‏
او گفت دخترش تنها وقتي برگه اعتراف را امضأ کرده که به او گفتند پس از امضاي برگه آزاد خواهد شد. پدرش در ‏ضمن گفت اين برگه هيچ اعتباري ندارد زيرا وکيل رکسانا آنجا حاضر نبوده است. رکسانا بعداً در حضور وکيلش و در ‏داگاه، اعترافات را پس گرفته است.‏
پدر و مادر رکسانا با احتياط به اين نقطه رسيده اند که وکيلشان در نتيجه درخواست تجديدنظر مي تواند موفقيت بيشتري ‏به دست آورد.‏
اما نگراني آنها از اين است که به دلايل سياسي، دخترش را مجبور به اعتراف کرده باشند و يا اينکه بخواهند از او براي ‏تبادل زنداني با آمريکا استفاده کنند. ‏
منبع: آ ب ث نيوز- 23 آوريل

No comments:

Post a Comment