Wednesday, April 8, 2009

آخرين تانگو در تهران

آخرين تانگو در تهران
نگاه هفته - پنجشنبه 20 فروردین 1388 [2009.04.09]
مهرداد شيبانيm.shaibani@roozonline.com
روز بيستم بهار سال ١٣٨٨ در ايران است. دو هفته از اين ايام گل در ايران، در "بي خبري و رخوت نوروزي" ‏گذشت، اما جهان پراز اخباري بود که بيشتر آنها باسرنوشت کشور ما پيوند داشت.‏
هنوز آفتاب اولين روز فروردين بر نيامده بود که طالبان شيعي به مردم ايران عيدي دادند. مادران زندانيان سياسي که ‏بعد از مرگ اميد رضاصيافي به روش باند امامي، نگران جان فرزندان خويشند، در پاي ديوارهاي اوين دستگير شدند. ‏آنان و اعضاي شوراي مرکزي تحکيم وحدت را به زند ان بردند تا فروردين با شکنجه و اشک آغاز شود.‏
رکسانا صابري، عشا مومني و سليويا هاراتونيان هم هنوز در بند بودند و هستند. اخبار "شايعه پرس" حاکي است آنها ‏را نگه داشته اند تا با "سرداران امنيتي سپاه" که در کردستان عراق توسط آمريکائي ها دستگيرشده اند، تاخت بزنند.‏‏ ايرانيان عرب زبان و ترک زبان هم عيدي ويژه گرفتند: "انحصار‌طلبان در آذربايجان حتي از نام تركي گذاشتن بر ‏مغازه‌ي يك فعال قومي جلوگيري كرده‌اند ؛ خبر تخريب مسجدي در سيستان و بلوچستان مي‌رسد ؛ ديگر آييني و بهايي ‏بودن جرم مي‌شود ؛ درويشان بازداشت مي‌شوند و برخلاف قانون اساسي كشور، در چند سال گذشته مرتباً فشارهاي ‏گوناگون بر دگرانديشان و حتي اخيراً بر برخي كلاس‌هاي يوگا بيشتر شده است. در استمرار اين نا برابري حقوقي‌‌ و ‏فشارها، اخيراً نيز سركوبي در روستاي عرب‌نشين شعيبيّه در اطراف شهرستان شوشتر انجام شده است."‏
هرچند تيم ملي فوتبال در برابر عربستان شکست خورد و "در حضور ١۰۰ هزار تماشاگر در استاديوم آزادي ‏تحقيرشد" و علي دائي جا ي خود را به سرمربي "خودي" يعني محمدمايلي کهن داد؛ اما مقام جهاني ديگري هم دراين ‏ايام بدست آمد. بنا برتازه‌ترين گزارش عفو بين‌الملل: "رشد دو برابري اعدام در سال گذشته، ايران را با دست‌کم‎ ‎‏۳۴۶‏‎ ‎مورد اعدام در رتبه دوم جهاني قرار داد." البته اگر محاسبه به نسبت جمعيت انجام مي گرفت، ايران صاحب مقام اول ‏مي شد، يعني چين راهم پشت سر مي گذاشت.‏
در سخنراني مرسوم رهبر جمهوري اسلامي درمشهد، سرانجام معلوم شد که بحران اقتصادي به ايران هم رسيده است و ‏سال بايد سال "تغيير الگوي مصرف" باشد، يعني همان که دکتر محموداحمدي نژاد "صرفه جوئي در آب ونان و ‏انرژي" معنايش کرد.‏
شايد هم براي مراقبت درنحوه صرفه جوئي مردم بود که اسماعيل احمدي مقدم، باجناق احمدي نژاد و رئيس نيروي ‏انتظامي اعلام کرد: "امنيت داخلي ايران به سپاه و بسيج سپرده مي شود." ‏
‏"براندازي سکسي" هم به انواع ديگر بر اندازي اضافه شد و سپاه پاسداران اسامي براندازان سکسي را که شبکه آنها ‏توسط همکاران حسين شريعتمداري " منهدم" شده، منتشرکرد:‏
‏"عسل، ليلي نازه، مريم جيزجيز و مريم نقره."‏‏ و درست در همين هنگام مردم تهران در صف هاي طولاني – گاه تا ساعت پنج بامداد- ايستادند تا در فيلم ‏‏"اخراجيهاي٢" بازگشت اين قبيل افراد را بدامان اسلام وانقلاب ببينيد. کارگردان فيلم- مسعود ده نمکي- که قسمت اول ‏فيلمش مورد تقدير "مقام معظم رهبري" قرار گرفته است، در مصاحبه اي "بي فرهنگي هاليوود" را مورد حمله قرار ‏داد.‏‏ و براي اينکه همه چيز سينمائي شود، هوگو چاوز مثلا "کمونيست" براي بار هشتم به ايران آمد، در مقابل رهبر ‏مذهبي انقلاب چهار زانو نشست، خودرا شاگرد او ناميد و از شوق عيدي جانانه اي که گرفته بود - دستي به جام باده و ‏دستي به زلف يار- درنقش مارلون براندودر فيلم آخرين تانگو در پاريس، ماريا اشنايدر ايراني را که همانا محمود ‏احمدي نژاد باشد در آغوش گرفت و چنان تانگوئي رقصيد که نيک آهنگ کوثر را هم به وجد آورد، تا اين رقص را ‏جاودانه کند.‏
خبرها حکايت داشت که عيدي چاوز" کمونيست" از "رهبر مسلمين جهان" يک فقره 200 ميليارد ي ناقابل براي ‏تاسيس بانک " مشترکي" بود که سرمايه اش به يک ميلياردو دويست ميليون دلار خواهد رسيد. شکي نيست هر چه ‏مردم ايران از گلويشان بزنند براي اتمام ٨ طرح عمراني " صنعتي و عمراني" در ونزوئلا هزينه خواهد شد که بايدتا ‏‏٩ ماه ديگر تمام شود. يکي ازاين طرح ها ايجاد ١۰ هزار واحد مسکوني است.‏
بيهوده نبود که محمود احمدي نژاد که بازهم "خبرهاي خوش هسته اي" د رآستين دارد، در قزاقستان گفت: "در ايران، ‏آزادي در درجه بسيار بالايي حاکم است." و حتما يادش رفت که درنيويورک و درحضورملائکه گفته بود: "ايران، ‏آزادترين کشور جهان است."‏
احتمالا باراک اوباما هم با استفاده ار اين آزادي براي مردم ايران و مسئولان جمهوري اسلامي پيام نوروزي فرستاد و ‏بفارسي گفت: "عيد شمامبارک". او باما دراين پيام بارديگر دست دوستي بطرف جمهوري اسلامي دراز کرد و خواهان ‏مذاکره شد.‏
رابرت گيتس، سخنگوى كاخ سفيد در باره پيام اوباما به خبرنگاران گفت: "اين يك تلاش و فرصتى براى گفت و گوى ‏مستقيم با مردم ايران و رهبران آنها بود تا ظرفيت هاى روابط جديد و تغيير يافته را بر اساس حقوق و مسئوليت هاى ‏ميان دو كشور را مورد تاكيد قرار دهند.رييس جمهوربر اين باور است كه زمان براى تغيير فرا رسيده است و فارغ از ‏هر گونه پاسخى، رييس جمهور اميدوار است كه رهبران ايران بر روى تغيير رفتار خود كار كنند."‏
جهان از اين موضع آمريکا قدرداني وپشتيباني کرد. سخن برنار کوشنر وزير امور خارجه فرانسه که به ايران توصيه ‏کرد تابراي حل مسائل خود با ايالات متحده از "فرصت تازه‌اي" که دولت اوباما گشوده است، استفاده کند، صداي واحد ‏اروپا بود.‏
حتي ديميتري مدوديف- رئيس جمهورروسيه – با اوباما همصدا شد ودر بيانيه پاياني ملاقات با رئيس جمهور آمريکا از ‏ايران خواست قطعنامه هاي سازمان ملل را اجرا کند. اوباما سپس به ترکيه رفت تابه نوشته خبرگزاري روسي ريا ‏نووستي "قاطعانه با کساني که ادعا مي‌کنند ايالات متحده در حالت جنگ با اسلام قرار گرفته است" مخالفت کند.‏
اوباما درپارلمان ترکيه گفت: "بايد به صراحت بگويم که آمريکا در حالت جنگ با اسلام نيست. آمريکا مخالف مقايسه ‏ميان روابط اين کشور با جهان اسلام و مقابله با شبکه تروريستي بين المللي القاعده است که جنگجويان آن در ماه ‏سپتامبر سال 2001 به آمريکا حمله کردند. روابط آمريکا با جهان اسلام را نبايد با مبارزه با القاعده محدود ساخت."‏اوباما گفت: "من به مردم و رهبران جمهوري اسلامي گفته‌‌ام که‎ ‎آمريکا خواهان ارتباط با ايران برپايه منافع و احترام ‏متقابل است‎. ‎‏ اينک رهبران ايران بايد از ميان تلاش براي ساخت سلاح و يا‎ ‎ساخت آينده بهتري براي مردم اين کشور ‏يکي را انتخاب کنند."‏
سخنراني رئيس جمهوري آمريکا در پارلمان ترکيه با تشويق و کف زدن حاضران مورد استقبال قرار گرفت. ناظران ‏معتقدند انتخاب ترکيه بعنوان اولين کشور مسلماني که مورد بازديد اوباما قرار مي گيرد، حاوي پيامي آشکار به ‏جمهوري اسلامي است : آمريکا قرائتي ميانه روازاسلام را براي ارتباط مناسب مي داند.‏
پاسخ جمهوري اسلامي به سياست جديد آمريکا "نه" بود. رهبر جمهور اسلامي اين سياست را به دستکش مخمليني ‏تشبيه کرد که مشت آهنين آمريکا را پوشانده است وگفت: "تغيير کنيد، رفتار ما هم تغيير مي‌کند."‏
محمود احمدي نژاد که تلاش چهارساله اش براي ارتباط از کانال هاي مخفي با آمريکا بجائي نرسيده است، بلافاصله به ‏اوباما جواب داد: "تهران از تغيير سياست هاي آمريکا استقبال مي کند." و در روزآخرهفته براي نگاه هفته، موضع ‏نرمتري اتخاذ کرد: "اگر دولت او به حرف هاي خود عمل کند و دست خود را با صداقت بسوي ايران دراز کند، ايران ‏نيز از آن استقبال خواهد کرد."‏
هاشمي رفسنجاني مثل هميشه روي صندلي وسط نشست: "اگر رفتار آمريکا عادلانه باشد، خصومتي نداريم."‏
عباس عبدي موضع جمهوري اسلامي را چنين ارزيابي کرد: "دولت ايران به خوبي مي‌داند که موضوعات مورد ‏اختلاف را اگر بخواهد در چارچوب قواعد‏‎ ‎نظام بين‌الملل حل کند، بازنده است و اگر نخواهد اين قواعد را بپذيرد، رسماً ‏در‎ ‎برابر نظام بين‌الملل ايستاده است و به نوعي اقدامات عليه خود را مشروعيت داده است‏‎. ‎بنابراين بهترين راه، گريز ‏از گفت‌وگوست."‏
ناظران ديگر معتقدند جمهوري اسلامي در مذاکرات علني نخواهد توانست "معامله بزرگ" را دور از چشم مردم به ‏انجام برساند، بنابراين مي کوشد با بستن در اصلي، راه پشتي را براي مذاکره هموار کند. "اگر" هاي جا سازي شده در ‏سخنان مقامات جمهوري اسلامي هم هدفي جز اين را دنبال نمي کند.‏
پيش بيني خبرگزاري فرانسه درست بود وموسوي با شعار"آزادي و تغييرات" آمد. مير حسين موسوي گفت: "بنده سعي ‏خواهم کرد به آزادي‌هاي مصرح در قانون اساسي بپردازم و اين را براي بقاي نظام خودمان حياتي مي‌دانم، در جهت ‏آزادي بيان و عقيده، آزادي مطبوعات و آزادي در نشر کتاب‌ها در چارچوب قوانين موجود، اگرچه به آن قانون اعتقاد ‏نداشته باشيم تلاش مي‌کنيم و اگر بخواهيم تغييري ايجاد کنيم آن را از راه قانوني انجام دهيم."‏
او که اصلاح طلبان بناچار دارند گردش جمع مي شوند، بعنوان "اصلاح طلبي که مدام به اصول مراجعه مي کند" ‏دراولين کنفرانس خبريش ١٣نمونه از اصلاحات مورد نظر خود را اعلام کرد.‏
اصلاحاتي که دست بالا به تعديل روش هاي آشکار استبداد مي انجامد. اما ساختار که موسوي شديدا مدافع آنست دست ‏نخورده باقي خواهد ماند.‏
بعد از کنفرانس مطبوعاتي ميرحسين موسوي، رهبر جمهوري اسلامي که بعلت "مشغله" درخواست ملاقات او را ‏نپذيرفته بود، نخست وزير زمان رياست جمهوري خود را به حضور پذيرفت. تنها خبر منتشره از اين ديدار- در سايت ‏جهان- فضائي سرد را منعکس مي کند و طبق معمول هيچ اطلاعي به مردم نمي دهد.‏
شيخ کروبي به شوراي نگهبان اخطارکرد: "مراقب خودتان باشيد." و قول داد شب شمارش آراء نخوابد و تخلفات را به ‏اطلاع مردم و رهبر برساند.‏
محمد باقر قاليباف خود را کنارکشيد و ترجيح داد در "بهشت" بماند و روي رفتن به "پاستور" قمار نکند. جائي که ‏احمدي نژاد نمي خواهد به هيچ وجه ترکش کند و هرچه درآنجا منتظر ماند، لاريجاني، باهنر، توکلي و حدادعادل به ‏ديدار نوروزي اش نرفتند.‏
خانم ها، آقايان از اولين وآخرين بهار آزادي سي سال مي گذرد. در بهار ديگري هستيم که آزادي معنائي جز بازبودن ‏دست حکومت براي کشتار و غارت معنائي ندارد.‏
بهار است و ما همچنان در انتظار بهاريم.‏

No comments:

Post a Comment