آخرين تانگو در تهران
نگاه هفته - پنجشنبه 20 فروردین 1388 [2009.04.09]
مهرداد شيبانيm.shaibani@roozonline.com
روز بيستم بهار سال ١٣٨٨ در ايران است. دو هفته از اين ايام گل در ايران، در "بي خبري و رخوت نوروزي" گذشت، اما جهان پراز اخباري بود که بيشتر آنها باسرنوشت کشور ما پيوند داشت.
هنوز آفتاب اولين روز فروردين بر نيامده بود که طالبان شيعي به مردم ايران عيدي دادند. مادران زندانيان سياسي که بعد از مرگ اميد رضاصيافي به روش باند امامي، نگران جان فرزندان خويشند، در پاي ديوارهاي اوين دستگير شدند. آنان و اعضاي شوراي مرکزي تحکيم وحدت را به زند ان بردند تا فروردين با شکنجه و اشک آغاز شود.
رکسانا صابري، عشا مومني و سليويا هاراتونيان هم هنوز در بند بودند و هستند. اخبار "شايعه پرس" حاکي است آنها را نگه داشته اند تا با "سرداران امنيتي سپاه" که در کردستان عراق توسط آمريکائي ها دستگيرشده اند، تاخت بزنند. ايرانيان عرب زبان و ترک زبان هم عيدي ويژه گرفتند: "انحصارطلبان در آذربايجان حتي از نام تركي گذاشتن بر مغازهي يك فعال قومي جلوگيري كردهاند ؛ خبر تخريب مسجدي در سيستان و بلوچستان ميرسد ؛ ديگر آييني و بهايي بودن جرم ميشود ؛ درويشان بازداشت ميشوند و برخلاف قانون اساسي كشور، در چند سال گذشته مرتباً فشارهاي گوناگون بر دگرانديشان و حتي اخيراً بر برخي كلاسهاي يوگا بيشتر شده است. در استمرار اين نا برابري حقوقي و فشارها، اخيراً نيز سركوبي در روستاي عربنشين شعيبيّه در اطراف شهرستان شوشتر انجام شده است."
هرچند تيم ملي فوتبال در برابر عربستان شکست خورد و "در حضور ١۰۰ هزار تماشاگر در استاديوم آزادي تحقيرشد" و علي دائي جا ي خود را به سرمربي "خودي" يعني محمدمايلي کهن داد؛ اما مقام جهاني ديگري هم دراين ايام بدست آمد. بنا برتازهترين گزارش عفو بينالملل: "رشد دو برابري اعدام در سال گذشته، ايران را با دستکم ۳۴۶ مورد اعدام در رتبه دوم جهاني قرار داد." البته اگر محاسبه به نسبت جمعيت انجام مي گرفت، ايران صاحب مقام اول مي شد، يعني چين راهم پشت سر مي گذاشت.
در سخنراني مرسوم رهبر جمهوري اسلامي درمشهد، سرانجام معلوم شد که بحران اقتصادي به ايران هم رسيده است و سال بايد سال "تغيير الگوي مصرف" باشد، يعني همان که دکتر محموداحمدي نژاد "صرفه جوئي در آب ونان و انرژي" معنايش کرد.
شايد هم براي مراقبت درنحوه صرفه جوئي مردم بود که اسماعيل احمدي مقدم، باجناق احمدي نژاد و رئيس نيروي انتظامي اعلام کرد: "امنيت داخلي ايران به سپاه و بسيج سپرده مي شود."
"براندازي سکسي" هم به انواع ديگر بر اندازي اضافه شد و سپاه پاسداران اسامي براندازان سکسي را که شبکه آنها توسط همکاران حسين شريعتمداري " منهدم" شده، منتشرکرد:
"عسل، ليلي نازه، مريم جيزجيز و مريم نقره." و درست در همين هنگام مردم تهران در صف هاي طولاني – گاه تا ساعت پنج بامداد- ايستادند تا در فيلم "اخراجيهاي٢" بازگشت اين قبيل افراد را بدامان اسلام وانقلاب ببينيد. کارگردان فيلم- مسعود ده نمکي- که قسمت اول فيلمش مورد تقدير "مقام معظم رهبري" قرار گرفته است، در مصاحبه اي "بي فرهنگي هاليوود" را مورد حمله قرار داد. و براي اينکه همه چيز سينمائي شود، هوگو چاوز مثلا "کمونيست" براي بار هشتم به ايران آمد، در مقابل رهبر مذهبي انقلاب چهار زانو نشست، خودرا شاگرد او ناميد و از شوق عيدي جانانه اي که گرفته بود - دستي به جام باده و دستي به زلف يار- درنقش مارلون براندودر فيلم آخرين تانگو در پاريس، ماريا اشنايدر ايراني را که همانا محمود احمدي نژاد باشد در آغوش گرفت و چنان تانگوئي رقصيد که نيک آهنگ کوثر را هم به وجد آورد، تا اين رقص را جاودانه کند.
خبرها حکايت داشت که عيدي چاوز" کمونيست" از "رهبر مسلمين جهان" يک فقره 200 ميليارد ي ناقابل براي تاسيس بانک " مشترکي" بود که سرمايه اش به يک ميلياردو دويست ميليون دلار خواهد رسيد. شکي نيست هر چه مردم ايران از گلويشان بزنند براي اتمام ٨ طرح عمراني " صنعتي و عمراني" در ونزوئلا هزينه خواهد شد که بايدتا ٩ ماه ديگر تمام شود. يکي ازاين طرح ها ايجاد ١۰ هزار واحد مسکوني است.
بيهوده نبود که محمود احمدي نژاد که بازهم "خبرهاي خوش هسته اي" د رآستين دارد، در قزاقستان گفت: "در ايران، آزادي در درجه بسيار بالايي حاکم است." و حتما يادش رفت که درنيويورک و درحضورملائکه گفته بود: "ايران، آزادترين کشور جهان است."
احتمالا باراک اوباما هم با استفاده ار اين آزادي براي مردم ايران و مسئولان جمهوري اسلامي پيام نوروزي فرستاد و بفارسي گفت: "عيد شمامبارک". او باما دراين پيام بارديگر دست دوستي بطرف جمهوري اسلامي دراز کرد و خواهان مذاکره شد.
رابرت گيتس، سخنگوى كاخ سفيد در باره پيام اوباما به خبرنگاران گفت: "اين يك تلاش و فرصتى براى گفت و گوى مستقيم با مردم ايران و رهبران آنها بود تا ظرفيت هاى روابط جديد و تغيير يافته را بر اساس حقوق و مسئوليت هاى ميان دو كشور را مورد تاكيد قرار دهند.رييس جمهوربر اين باور است كه زمان براى تغيير فرا رسيده است و فارغ از هر گونه پاسخى، رييس جمهور اميدوار است كه رهبران ايران بر روى تغيير رفتار خود كار كنند."
جهان از اين موضع آمريکا قدرداني وپشتيباني کرد. سخن برنار کوشنر وزير امور خارجه فرانسه که به ايران توصيه کرد تابراي حل مسائل خود با ايالات متحده از "فرصت تازهاي" که دولت اوباما گشوده است، استفاده کند، صداي واحد اروپا بود.
حتي ديميتري مدوديف- رئيس جمهورروسيه – با اوباما همصدا شد ودر بيانيه پاياني ملاقات با رئيس جمهور آمريکا از ايران خواست قطعنامه هاي سازمان ملل را اجرا کند. اوباما سپس به ترکيه رفت تابه نوشته خبرگزاري روسي ريا نووستي "قاطعانه با کساني که ادعا ميکنند ايالات متحده در حالت جنگ با اسلام قرار گرفته است" مخالفت کند.
اوباما درپارلمان ترکيه گفت: "بايد به صراحت بگويم که آمريکا در حالت جنگ با اسلام نيست. آمريکا مخالف مقايسه ميان روابط اين کشور با جهان اسلام و مقابله با شبکه تروريستي بين المللي القاعده است که جنگجويان آن در ماه سپتامبر سال 2001 به آمريکا حمله کردند. روابط آمريکا با جهان اسلام را نبايد با مبارزه با القاعده محدود ساخت."اوباما گفت: "من به مردم و رهبران جمهوري اسلامي گفتهام که آمريکا خواهان ارتباط با ايران برپايه منافع و احترام متقابل است. اينک رهبران ايران بايد از ميان تلاش براي ساخت سلاح و يا ساخت آينده بهتري براي مردم اين کشور يکي را انتخاب کنند."
سخنراني رئيس جمهوري آمريکا در پارلمان ترکيه با تشويق و کف زدن حاضران مورد استقبال قرار گرفت. ناظران معتقدند انتخاب ترکيه بعنوان اولين کشور مسلماني که مورد بازديد اوباما قرار مي گيرد، حاوي پيامي آشکار به جمهوري اسلامي است : آمريکا قرائتي ميانه روازاسلام را براي ارتباط مناسب مي داند.
پاسخ جمهوري اسلامي به سياست جديد آمريکا "نه" بود. رهبر جمهور اسلامي اين سياست را به دستکش مخمليني تشبيه کرد که مشت آهنين آمريکا را پوشانده است وگفت: "تغيير کنيد، رفتار ما هم تغيير ميکند."
محمود احمدي نژاد که تلاش چهارساله اش براي ارتباط از کانال هاي مخفي با آمريکا بجائي نرسيده است، بلافاصله به اوباما جواب داد: "تهران از تغيير سياست هاي آمريکا استقبال مي کند." و در روزآخرهفته براي نگاه هفته، موضع نرمتري اتخاذ کرد: "اگر دولت او به حرف هاي خود عمل کند و دست خود را با صداقت بسوي ايران دراز کند، ايران نيز از آن استقبال خواهد کرد."
هاشمي رفسنجاني مثل هميشه روي صندلي وسط نشست: "اگر رفتار آمريکا عادلانه باشد، خصومتي نداريم."
عباس عبدي موضع جمهوري اسلامي را چنين ارزيابي کرد: "دولت ايران به خوبي ميداند که موضوعات مورد اختلاف را اگر بخواهد در چارچوب قواعد نظام بينالملل حل کند، بازنده است و اگر نخواهد اين قواعد را بپذيرد، رسماً در برابر نظام بينالملل ايستاده است و به نوعي اقدامات عليه خود را مشروعيت داده است. بنابراين بهترين راه، گريز از گفتوگوست."
ناظران ديگر معتقدند جمهوري اسلامي در مذاکرات علني نخواهد توانست "معامله بزرگ" را دور از چشم مردم به انجام برساند، بنابراين مي کوشد با بستن در اصلي، راه پشتي را براي مذاکره هموار کند. "اگر" هاي جا سازي شده در سخنان مقامات جمهوري اسلامي هم هدفي جز اين را دنبال نمي کند.
پيش بيني خبرگزاري فرانسه درست بود وموسوي با شعار"آزادي و تغييرات" آمد. مير حسين موسوي گفت: "بنده سعي خواهم کرد به آزاديهاي مصرح در قانون اساسي بپردازم و اين را براي بقاي نظام خودمان حياتي ميدانم، در جهت آزادي بيان و عقيده، آزادي مطبوعات و آزادي در نشر کتابها در چارچوب قوانين موجود، اگرچه به آن قانون اعتقاد نداشته باشيم تلاش ميکنيم و اگر بخواهيم تغييري ايجاد کنيم آن را از راه قانوني انجام دهيم."
او که اصلاح طلبان بناچار دارند گردش جمع مي شوند، بعنوان "اصلاح طلبي که مدام به اصول مراجعه مي کند" دراولين کنفرانس خبريش ١٣نمونه از اصلاحات مورد نظر خود را اعلام کرد.
اصلاحاتي که دست بالا به تعديل روش هاي آشکار استبداد مي انجامد. اما ساختار که موسوي شديدا مدافع آنست دست نخورده باقي خواهد ماند.
بعد از کنفرانس مطبوعاتي ميرحسين موسوي، رهبر جمهوري اسلامي که بعلت "مشغله" درخواست ملاقات او را نپذيرفته بود، نخست وزير زمان رياست جمهوري خود را به حضور پذيرفت. تنها خبر منتشره از اين ديدار- در سايت جهان- فضائي سرد را منعکس مي کند و طبق معمول هيچ اطلاعي به مردم نمي دهد.
شيخ کروبي به شوراي نگهبان اخطارکرد: "مراقب خودتان باشيد." و قول داد شب شمارش آراء نخوابد و تخلفات را به اطلاع مردم و رهبر برساند.
محمد باقر قاليباف خود را کنارکشيد و ترجيح داد در "بهشت" بماند و روي رفتن به "پاستور" قمار نکند. جائي که احمدي نژاد نمي خواهد به هيچ وجه ترکش کند و هرچه درآنجا منتظر ماند، لاريجاني، باهنر، توکلي و حدادعادل به ديدار نوروزي اش نرفتند.
خانم ها، آقايان از اولين وآخرين بهار آزادي سي سال مي گذرد. در بهار ديگري هستيم که آزادي معنائي جز بازبودن دست حکومت براي کشتار و غارت معنائي ندارد.
بهار است و ما همچنان در انتظار بهاريم.
نگاه هفته - پنجشنبه 20 فروردین 1388 [2009.04.09]
مهرداد شيبانيm.shaibani@roozonline.com
روز بيستم بهار سال ١٣٨٨ در ايران است. دو هفته از اين ايام گل در ايران، در "بي خبري و رخوت نوروزي" گذشت، اما جهان پراز اخباري بود که بيشتر آنها باسرنوشت کشور ما پيوند داشت.
هنوز آفتاب اولين روز فروردين بر نيامده بود که طالبان شيعي به مردم ايران عيدي دادند. مادران زندانيان سياسي که بعد از مرگ اميد رضاصيافي به روش باند امامي، نگران جان فرزندان خويشند، در پاي ديوارهاي اوين دستگير شدند. آنان و اعضاي شوراي مرکزي تحکيم وحدت را به زند ان بردند تا فروردين با شکنجه و اشک آغاز شود.
رکسانا صابري، عشا مومني و سليويا هاراتونيان هم هنوز در بند بودند و هستند. اخبار "شايعه پرس" حاکي است آنها را نگه داشته اند تا با "سرداران امنيتي سپاه" که در کردستان عراق توسط آمريکائي ها دستگيرشده اند، تاخت بزنند. ايرانيان عرب زبان و ترک زبان هم عيدي ويژه گرفتند: "انحصارطلبان در آذربايجان حتي از نام تركي گذاشتن بر مغازهي يك فعال قومي جلوگيري كردهاند ؛ خبر تخريب مسجدي در سيستان و بلوچستان ميرسد ؛ ديگر آييني و بهايي بودن جرم ميشود ؛ درويشان بازداشت ميشوند و برخلاف قانون اساسي كشور، در چند سال گذشته مرتباً فشارهاي گوناگون بر دگرانديشان و حتي اخيراً بر برخي كلاسهاي يوگا بيشتر شده است. در استمرار اين نا برابري حقوقي و فشارها، اخيراً نيز سركوبي در روستاي عربنشين شعيبيّه در اطراف شهرستان شوشتر انجام شده است."
هرچند تيم ملي فوتبال در برابر عربستان شکست خورد و "در حضور ١۰۰ هزار تماشاگر در استاديوم آزادي تحقيرشد" و علي دائي جا ي خود را به سرمربي "خودي" يعني محمدمايلي کهن داد؛ اما مقام جهاني ديگري هم دراين ايام بدست آمد. بنا برتازهترين گزارش عفو بينالملل: "رشد دو برابري اعدام در سال گذشته، ايران را با دستکم ۳۴۶ مورد اعدام در رتبه دوم جهاني قرار داد." البته اگر محاسبه به نسبت جمعيت انجام مي گرفت، ايران صاحب مقام اول مي شد، يعني چين راهم پشت سر مي گذاشت.
در سخنراني مرسوم رهبر جمهوري اسلامي درمشهد، سرانجام معلوم شد که بحران اقتصادي به ايران هم رسيده است و سال بايد سال "تغيير الگوي مصرف" باشد، يعني همان که دکتر محموداحمدي نژاد "صرفه جوئي در آب ونان و انرژي" معنايش کرد.
شايد هم براي مراقبت درنحوه صرفه جوئي مردم بود که اسماعيل احمدي مقدم، باجناق احمدي نژاد و رئيس نيروي انتظامي اعلام کرد: "امنيت داخلي ايران به سپاه و بسيج سپرده مي شود."
"براندازي سکسي" هم به انواع ديگر بر اندازي اضافه شد و سپاه پاسداران اسامي براندازان سکسي را که شبکه آنها توسط همکاران حسين شريعتمداري " منهدم" شده، منتشرکرد:
"عسل، ليلي نازه، مريم جيزجيز و مريم نقره." و درست در همين هنگام مردم تهران در صف هاي طولاني – گاه تا ساعت پنج بامداد- ايستادند تا در فيلم "اخراجيهاي٢" بازگشت اين قبيل افراد را بدامان اسلام وانقلاب ببينيد. کارگردان فيلم- مسعود ده نمکي- که قسمت اول فيلمش مورد تقدير "مقام معظم رهبري" قرار گرفته است، در مصاحبه اي "بي فرهنگي هاليوود" را مورد حمله قرار داد. و براي اينکه همه چيز سينمائي شود، هوگو چاوز مثلا "کمونيست" براي بار هشتم به ايران آمد، در مقابل رهبر مذهبي انقلاب چهار زانو نشست، خودرا شاگرد او ناميد و از شوق عيدي جانانه اي که گرفته بود - دستي به جام باده و دستي به زلف يار- درنقش مارلون براندودر فيلم آخرين تانگو در پاريس، ماريا اشنايدر ايراني را که همانا محمود احمدي نژاد باشد در آغوش گرفت و چنان تانگوئي رقصيد که نيک آهنگ کوثر را هم به وجد آورد، تا اين رقص را جاودانه کند.
خبرها حکايت داشت که عيدي چاوز" کمونيست" از "رهبر مسلمين جهان" يک فقره 200 ميليارد ي ناقابل براي تاسيس بانک " مشترکي" بود که سرمايه اش به يک ميلياردو دويست ميليون دلار خواهد رسيد. شکي نيست هر چه مردم ايران از گلويشان بزنند براي اتمام ٨ طرح عمراني " صنعتي و عمراني" در ونزوئلا هزينه خواهد شد که بايدتا ٩ ماه ديگر تمام شود. يکي ازاين طرح ها ايجاد ١۰ هزار واحد مسکوني است.
بيهوده نبود که محمود احمدي نژاد که بازهم "خبرهاي خوش هسته اي" د رآستين دارد، در قزاقستان گفت: "در ايران، آزادي در درجه بسيار بالايي حاکم است." و حتما يادش رفت که درنيويورک و درحضورملائکه گفته بود: "ايران، آزادترين کشور جهان است."
احتمالا باراک اوباما هم با استفاده ار اين آزادي براي مردم ايران و مسئولان جمهوري اسلامي پيام نوروزي فرستاد و بفارسي گفت: "عيد شمامبارک". او باما دراين پيام بارديگر دست دوستي بطرف جمهوري اسلامي دراز کرد و خواهان مذاکره شد.
رابرت گيتس، سخنگوى كاخ سفيد در باره پيام اوباما به خبرنگاران گفت: "اين يك تلاش و فرصتى براى گفت و گوى مستقيم با مردم ايران و رهبران آنها بود تا ظرفيت هاى روابط جديد و تغيير يافته را بر اساس حقوق و مسئوليت هاى ميان دو كشور را مورد تاكيد قرار دهند.رييس جمهوربر اين باور است كه زمان براى تغيير فرا رسيده است و فارغ از هر گونه پاسخى، رييس جمهور اميدوار است كه رهبران ايران بر روى تغيير رفتار خود كار كنند."
جهان از اين موضع آمريکا قدرداني وپشتيباني کرد. سخن برنار کوشنر وزير امور خارجه فرانسه که به ايران توصيه کرد تابراي حل مسائل خود با ايالات متحده از "فرصت تازهاي" که دولت اوباما گشوده است، استفاده کند، صداي واحد اروپا بود.
حتي ديميتري مدوديف- رئيس جمهورروسيه – با اوباما همصدا شد ودر بيانيه پاياني ملاقات با رئيس جمهور آمريکا از ايران خواست قطعنامه هاي سازمان ملل را اجرا کند. اوباما سپس به ترکيه رفت تابه نوشته خبرگزاري روسي ريا نووستي "قاطعانه با کساني که ادعا ميکنند ايالات متحده در حالت جنگ با اسلام قرار گرفته است" مخالفت کند.
اوباما درپارلمان ترکيه گفت: "بايد به صراحت بگويم که آمريکا در حالت جنگ با اسلام نيست. آمريکا مخالف مقايسه ميان روابط اين کشور با جهان اسلام و مقابله با شبکه تروريستي بين المللي القاعده است که جنگجويان آن در ماه سپتامبر سال 2001 به آمريکا حمله کردند. روابط آمريکا با جهان اسلام را نبايد با مبارزه با القاعده محدود ساخت."اوباما گفت: "من به مردم و رهبران جمهوري اسلامي گفتهام که آمريکا خواهان ارتباط با ايران برپايه منافع و احترام متقابل است. اينک رهبران ايران بايد از ميان تلاش براي ساخت سلاح و يا ساخت آينده بهتري براي مردم اين کشور يکي را انتخاب کنند."
سخنراني رئيس جمهوري آمريکا در پارلمان ترکيه با تشويق و کف زدن حاضران مورد استقبال قرار گرفت. ناظران معتقدند انتخاب ترکيه بعنوان اولين کشور مسلماني که مورد بازديد اوباما قرار مي گيرد، حاوي پيامي آشکار به جمهوري اسلامي است : آمريکا قرائتي ميانه روازاسلام را براي ارتباط مناسب مي داند.
پاسخ جمهوري اسلامي به سياست جديد آمريکا "نه" بود. رهبر جمهور اسلامي اين سياست را به دستکش مخمليني تشبيه کرد که مشت آهنين آمريکا را پوشانده است وگفت: "تغيير کنيد، رفتار ما هم تغيير ميکند."
محمود احمدي نژاد که تلاش چهارساله اش براي ارتباط از کانال هاي مخفي با آمريکا بجائي نرسيده است، بلافاصله به اوباما جواب داد: "تهران از تغيير سياست هاي آمريکا استقبال مي کند." و در روزآخرهفته براي نگاه هفته، موضع نرمتري اتخاذ کرد: "اگر دولت او به حرف هاي خود عمل کند و دست خود را با صداقت بسوي ايران دراز کند، ايران نيز از آن استقبال خواهد کرد."
هاشمي رفسنجاني مثل هميشه روي صندلي وسط نشست: "اگر رفتار آمريکا عادلانه باشد، خصومتي نداريم."
عباس عبدي موضع جمهوري اسلامي را چنين ارزيابي کرد: "دولت ايران به خوبي ميداند که موضوعات مورد اختلاف را اگر بخواهد در چارچوب قواعد نظام بينالملل حل کند، بازنده است و اگر نخواهد اين قواعد را بپذيرد، رسماً در برابر نظام بينالملل ايستاده است و به نوعي اقدامات عليه خود را مشروعيت داده است. بنابراين بهترين راه، گريز از گفتوگوست."
ناظران ديگر معتقدند جمهوري اسلامي در مذاکرات علني نخواهد توانست "معامله بزرگ" را دور از چشم مردم به انجام برساند، بنابراين مي کوشد با بستن در اصلي، راه پشتي را براي مذاکره هموار کند. "اگر" هاي جا سازي شده در سخنان مقامات جمهوري اسلامي هم هدفي جز اين را دنبال نمي کند.
پيش بيني خبرگزاري فرانسه درست بود وموسوي با شعار"آزادي و تغييرات" آمد. مير حسين موسوي گفت: "بنده سعي خواهم کرد به آزاديهاي مصرح در قانون اساسي بپردازم و اين را براي بقاي نظام خودمان حياتي ميدانم، در جهت آزادي بيان و عقيده، آزادي مطبوعات و آزادي در نشر کتابها در چارچوب قوانين موجود، اگرچه به آن قانون اعتقاد نداشته باشيم تلاش ميکنيم و اگر بخواهيم تغييري ايجاد کنيم آن را از راه قانوني انجام دهيم."
او که اصلاح طلبان بناچار دارند گردش جمع مي شوند، بعنوان "اصلاح طلبي که مدام به اصول مراجعه مي کند" دراولين کنفرانس خبريش ١٣نمونه از اصلاحات مورد نظر خود را اعلام کرد.
اصلاحاتي که دست بالا به تعديل روش هاي آشکار استبداد مي انجامد. اما ساختار که موسوي شديدا مدافع آنست دست نخورده باقي خواهد ماند.
بعد از کنفرانس مطبوعاتي ميرحسين موسوي، رهبر جمهوري اسلامي که بعلت "مشغله" درخواست ملاقات او را نپذيرفته بود، نخست وزير زمان رياست جمهوري خود را به حضور پذيرفت. تنها خبر منتشره از اين ديدار- در سايت جهان- فضائي سرد را منعکس مي کند و طبق معمول هيچ اطلاعي به مردم نمي دهد.
شيخ کروبي به شوراي نگهبان اخطارکرد: "مراقب خودتان باشيد." و قول داد شب شمارش آراء نخوابد و تخلفات را به اطلاع مردم و رهبر برساند.
محمد باقر قاليباف خود را کنارکشيد و ترجيح داد در "بهشت" بماند و روي رفتن به "پاستور" قمار نکند. جائي که احمدي نژاد نمي خواهد به هيچ وجه ترکش کند و هرچه درآنجا منتظر ماند، لاريجاني، باهنر، توکلي و حدادعادل به ديدار نوروزي اش نرفتند.
خانم ها، آقايان از اولين وآخرين بهار آزادي سي سال مي گذرد. در بهار ديگري هستيم که آزادي معنائي جز بازبودن دست حکومت براي کشتار و غارت معنائي ندارد.
بهار است و ما همچنان در انتظار بهاريم.
No comments:
Post a Comment