Tuesday, April 21, 2009

محور اتحاد عليه واشنگتن ‏ -تحليل آ ب ث از روابط ايران و آمريکاي لاتين

محور اتحاد عليه واشنگتن ‏
تحليل آ ب ث از روابط ايران و آمريکاي لاتين - چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388 [2009.04.22]
الي کارمون‏
از سال ۲۰۰۵ که احمدي نژاد به سمت رياست جمهوري ايران انتخاب شده، سياست خارجي اين کشور بيشتر به سوي ‏امريکاي جنوبي گرايش پيدا کرده است. نفوذ سياسي و اقتصادي ايران در ميان کشورهاي اين منطقه طي دو سه سال اخير به ‏واقع چشمگير بوده است.‏
احمدي نژاد به دنبال حمايت کشورهاي ديگر است تا بهتر بتواند در برابر فشارهاي امريکا و اروپا که قصد دارند فعاليت ‏هاي هسته اي اين کشور را متوقف کنند ايستادگي کند. شيوه برخورد او با مسايل بدين صورت است که ايران بايد به شدت ‏ايالات متحده را به عقب براند تا سپس با برخورداري از يک موضع قدرتمند با اين کشور به مذاکره بنشيند.‏
رييس جمهور ايران سه سفر ديپلماتيک به امريکاي جنوبي انجام داده [ونزوئلا، نيکاراگوئه، اکوادور و بوليوي]. هدف او از ‏اين سفرها ايجاد ائتلاف ميان "کشورهاي انقلابي" است و در اين راستا در ايران نيز پذيراي رييس جمهور چاوز، اورتگا، ‏کوروا و مورالس شده است. ايران در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد که قصد دارد سفارت هايي در کشورهاي شيلي، کلمبيا، ‏اکوادور، نيکاراگوئه و اروگوئه و يک دفتر نمايندگي در بوليوي افتتاح کند.‏
اساس سياست احمدي نژاد در امريکاي جنوبي تشکيل يک "محور اتحاد" با همراهي ونزوئلا عليه ايالات متحده است. چاوز ‏يک بار اظهار داشت: "ما دو کشور برادر و مانند يک مشت هستيم." چاوز همچنين در اجلاس گروه بيست کشور اعلام کرد ‏که "پايان امپرياليسم" رسيده و گروه دو کشور، يعني ايران و ونزوئلا، متولد شده است، به طوري که با تأسيس يک بانک ‏دومليتي مي توان گزينه اي براي صندوق بين المللي پول به وجود آورد.‏
چاوز مبدل به "پدرخوانده و حاکم منطقه" شده و اکنون درتلاش است تا کشورهاي بوليوي، اکوادور و نيکاراگوئه را با وعده ‏‏"ايجاد اتحاد بين کارائيب و خليج فارس" گردهم آورد. ايران نيز در اين ميان نقش ناظر در کشورهاي عضو گروه آلبا ‏‏[‏ALBA‏] را عهده دار است. ايران پس از ايالات متحده بزرگ ترين کشور سرمايه گذار در ونزوئلاست.‏
ازطرف ديگر، بوليوي تصميم گرفته که تنها سفارت خود در منطقه خاورنزديک را از مصر به ايران منتقل کند. اين نشانه ‏آشکاري از اولويت هاي استراتژيک مورالس در خاورنزديک است. در خلال جنگ ژانويه ۲۰۰۹ در غزه، چاوز و ‏مورالس از مواضع ايران حمايت و خود نيز روابط شان را با اسراييل قطع کردند.‏
در مارس ۱۹۹۲، عمليات انتحاري انجام شده در سفارت اسراييل در بوئنوس آيرس اولين عمليات انتحاري در نيمکره غربي ‏بود که احتمالاً توسط حزب الله انجام شد.‏
ونزوئلا با يک پرواز هفتگي بين تهران و کاراکاس به درب ورودي براي ايران در منطقه تبديل شده و چندين سازمان امنيتي ‏نگراني خود را از ورود تروريست ها و عوامل مخفي ايران از طريق اين پروازها به منطقه امريکاي جنوبي اعلام کرده ‏اند. در حقيقت، هيچ گونه کنترلي روي اين پروازها انجام نمي شود.‏
حزب الله از مدت ها قبل در مرز بين سه کشور آرژانتين، برزيل و پاراگوئه حضور پررنگي دارد و با استفاده از شرکت ‏هاي محلي و شبکه هاي قاچاق مواد مخدر اقدام به پولشويي به هدف عمليات تروريستي مي کند.‏
يک روزنامه کويتي خاطرنشان مي سازد که حزب الله جوانان ونزوئلايي را در اردوگاه هاي نظامي در جنوب لبنان آموزش ‏مي دهد و آنها را براي حمله به آماج هاي امريکايي آماده مي سازد. منابع ديگري نيز ادعا مي کنند که حزب الله در خاک ‏ونزوئلا اقدام به تأسيس مراکز آموزشي کرده است.‏
مشکل فعاليت هاي ايران و حزب الله در امريکاي جنوبي در اينجاست که اين فعاليت ها فراي سطوح سياسي، اقتصادي و ‏فرهنگي مشروع هستند. در چارچوب اقدامات خطرناک تروريستي و براندازي، اين فعاليت ها نه تنها منافع خارجي را تهديد ‏مي کنند، بلکه احتمالاً ثبات و امنيت کشورهاي ميزبان را نيز برهم خواهند زد.‏
منبع: آ ب ث، ۱۸ آوريل ‏

No comments:

Post a Comment