انتشار از فعالان حقوق بشر در ایران
نامه جمعی از زندانیان سیاسی به مناسبت فوت امیدرضا میرصیافی
یک بار دیگر؛ زندانی سیاسیبازجو در اتاق قدم میزند و برگهای بازجویی، یکی پس از دیگری پر میشوند تا اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" احراز شود. بازرپرس و قاضی دادگاه انقلاب با زحمت فراوان متهم را به مجرم تبدیل میکنند و یک پروندهی دیگر خاتمه مییابد. حالا یک نفر دیگر به ضد انقلاب افزودهاند.
نکتهی جالب آن است که اتفاقا همهی اینها محض رضای خدا انجام میشود و خداپیشهگان و خدایگان جمهوری اسلامی که هر از گاهی خط قرمز را جابهجا و دایرهی خودیها را تنگتر میکنند با وسواس مراقباند تا مبادا غیر خودیها به دایرهی خودیها نفوذ کنند. با این سناریو مهمانان بازداشتگاه 209، ساکن بندهای 7 و 8 و 240 و 241 و 359 زندان اوین میشوند و اگر خشم خدا پیشهگان برانگیخته شود، به زندانهای دیگر مانند رجاییشهر تبعید میشوند. اما آیا بندهگی خداوند، که جمهوری اسلامی تنها مروج آن است به این دایرهی تنگ و بسته محدود میشود؟ برخی زندانیان عقیدتی ـ سیاسی در ایران ترجیح میدهند تا سناریو را تکمیل کنند و با برداشتن آخرین گام مستقیما از خدا سوال کنند که آیا آنچه خداپیشهگان در ایران میگویند واقعا همان شریعت سمعهی سهلهی خداوندی است؟اینگونه است که خودکشی آخرین گام زندهگی زندانی سیاسی میشود؛ شاید مسئولین جمهوری اسلامی در اینکه از تعداد شهروندان منتقد یک نفر کم شده، خوشحال باشند اما مسلما رهبران کشور نمیتوانند از اینکه یک منتقد از دایرهی شهروندان به فضای دشمنان اخراج شده است و مسبب مرگ او شدهاند، سربلند باشد.دوستان همبندان زندهیاد امیدرضا میرصیافی با توجه به اینکه در آستانهی نوروز و حلول سال نو یکی دیگر از خانوادههای زندانیان سیاسی ـ عقیدتی داغدار شده، پیشنهاد میکند تا به نشانهی همدردی، نوروز 88 با یاد این عزیز از دست رفته و همهی زندانیان سیاسی ـ عقیدتی ایران برگزار شود.
دکتر آرش اعلایی، نادر کریمیفر، فرزاد کمانگر، دکتر کامیار اعلایی، علی حیدریان، عباس خرسندی، دکتر حسام فیروزی و گروهی دیگر از زندانیان سیاسی
No comments:
Post a Comment