شنیدن خبرهایی به تلخی مرگ عزیزی در بند در روزهای پایانی سال، آن هم از زبان عزیز دیگری که خود در بند است و اشک و افسوس در لابهلای کلاماش بود، نوروزم را تیره رنگ کرد.
امیدرضا میرصیافی بزرگوار را میگویم که تا پیش از مرگ، کسی آنچنان که باید و شاید، از او یاد نکرد و حالا که رفته، به عادت ما ایرانیان مردهپرست، شده یکی از نزدیکان و رفیقان شفیق و روزنامهنگارارن برجسته. چنانکه گاهی فکر میکنم، همینهایی که الان سینه چاک او شدهاند، چند روز دیگر وصیتنامهیی از او رو میکنند و میگویند، چند لحظه قبل از مرگاش، این وصیت را کرده! و یا به رسم برخی زنان عزادار سنتی، چد شب دیگر خواباش را میبینند که میگوید به آنهایی که بیانیه دادهاند بگویید خود رییس زندان اوین با دست های خودش مرا به قتل رساند!!!
اما در این میان اگر نگاهی به پیش از زندان رفتن و مرگ او بیندازیم و زحمت یک جستجوی کوچک را در اینترنت به خود دهیم، مطلع میشویم که چه افرادی از او یاد و دفاع کردهاند.
اینکه میشنوم قرار است کوتاهی کردن پزشکان زندان در مورد حال وخیم او را به قتل مرموز و ناجوانمردانهی او، تغییر دهند، فقط دلام را میسوزاند. به دلیل اینکه، آنهایی که این اتفاق را قتل عنوان میکنند، در این زمان هم یک انسان بیگناه فوت کرده، در پی بهرهبرداریهای دروغین و سیاسی هستند و همین دورغها باعث میشود تا شفافسازی و اعتماد به سخن فعالان حقوق بشر، چنان کمرنگ شود، که تفاوت میان راست و دروغ، مشخص نباشد.
وضعیت بد روحی و افسردهگی شدید او، به گواهی پزشکانی که پیش از زندان رفتناش به آنها مراجعه کرده بود و از همه مهمتر پزشک معتمد زندانیان سیاسی، دکتر حسام فیروزی، در زندان، برای آنهایی که قدم در راه صداقت میگذارند، گواه است و مسئلهیی که این میان میماند، کمکاری و کوتاهی پزشکان زندان اوین در مورد امیدرضا است، که خود دست کمی از قتل یک انسان بیگناه ندارد.
امیدورام که امیدرضا میرصافی عزیز، روحاش شاد باشد و از در گفتن این بحثها دلگیر نشود.
اما هماکنون، رامین صادقی اصل، یکی از شهروندان ترک ایران زمین است که زیر شکنجههای بسیار سختی قرار دارد و وضعیت او بسیار نگران کننده است.
بیایید برای اینکه اینبار هم وجدانمان آزرده نشود، تا اتفاق بدتری برای رامین صادقی اصل نیافتاده، برایاش کاری انجام دهیم.
پی نوشت: با نو شدن سال، محل زندهگی وبلاگی من هم نو شده است و با اینکه این فضا را بسیار دوست داشتم، از این پس در اینجا مینویسم.
برچسبها: امیدرضا میرصیافی، زندانی سیاسی، رامین صادقی اصل
Saturday, March 28, 2009
پس از امیدرضا میرصیافی، جان رامین صادقی اصل در خطر است
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment