Sunday, January 25, 2009

تنها جرم من "کلمه" بود -سهيل آصفي در آلمان

تنها جرم من "کلمه" بود
سهيل آصفي در آلمان: - دوشنبه 7 بهمن 1387 [2009.01.26]
ساناز سبحاني

roozonline
"خواست آزادي بي قيد و شرط بيان و نبود سانسور، مطالبه تاريخي اصلي روزنامه نگاران، روشنفکران و همه ي تحول¬خواهان ايران است." اين بخشي از سخنان سهيل آصفي، روزنامه نگار ايراني درجلسه دفترحقوق بشر شهرداري نورنبرگ آلمان است. او که مدتيست از کشور خارج شده اين گفت و گو را با شرح فعاليت هاي حرفه اي و دوران زندان خودآغاز کرد.
وي در اين جلسه با تاکيد براينکه "اين روزها همزمان با روي کار آمدن رئيس جمهور جديد امريکا در همه جاي جهان جنب و جوشي به پا کرده است" افزود: "تنها پيگيري اخبار و واکنش هاي مردمي در سراسر جهان نسبت به خروج نئوکان ها از کاخ سفيد، نشانگر خواست جدي و ضروري و فراگير تغيير در شرايط و نظم نابرابر موجود است که قرباني بزرگ آن انسان وحقوق انساني او اعم از کليه حقوق سياسي ،اقتصادي،اجتماعي و... است که از آن با نام «حقوق بشر» ياد مي¬شود."
وي خاطرنشان کرد: "اين روزها مصادف است با سي¬امين سالگرد انقلاب سال 1979 در ايران؛ انقلابي که اميدها و روياهاي بي شماري را با خود داشت اما آنچه بلافاصله بعد از آن اتفاق افتاد مسير ديگري را طي کرد و با وجود تاوان بسيار سنگيني که نيروهاي انقلابي و مبارز در ايران پرداختند، از جمله با از دست رفتن جان بهترين و شريف ترين تحول¬خواهان و آوارگي و خانه نشيني و زندان و تبعيد بسياري از انقلابيون و فرهيختگان، اما خواست تغيير و برقراري يک نظام دمکراتيک همچنان در ايران بي پاسخ مانده و باقي است."
اين روزنامه نگار ايراني در ادامه سخنان خود "خواست آزادي بي قيد و شرط بيان و نبود سانسور" را "مطالبه ي تاريخي اصلي روزنامه نگاران و روشنفکران و همه ي تحولخواهان ايران" دانست و تاکيد کرد که "در طول سي سال گذشته اقدام به بيان عقيده و نوشتن آن منجر به وارد شدن عنوان¬هاي اتهامي «تبليغ عليه نظام» و «اقدام عليه امنيت ملي» در دادگاههاي انقلاب اسلامي بوده است."
در ادامه ي اين نشست سهيل آصفي با اشاره به اينکه "کار حرفه اي روزنامه نگاران، اطلاع رساني، حرکت در مسير گردش آزاد اطلاعات و کمک به نهادينه کردن ارزش هاي دموکراتيک و حقوق بشري در سراسر جهان است" افزود: "متاسفانه هم اکنون تعداد زيادي از روزنامه نگاران هستند که هزينه هاي اقدامات خود براي آگاهي رساني را با احکام سنگين قضايي و انواع و اقسام فشارها و ممنوعيت هاي ديگر مي پردازند."
سهيل آصفي آنگاه "عدم صدور مجوز فعاليت و فشارهاي وارده بر کانون نويسندگان ايران را نمونه ي بارزي از فشارهاي حکومتي بر لائيک¬ها" دانست و از کانون نويسندگان ايران به عنوان يکي از مهم ترين نهادهاي فرهنگي کشور با تاريخ و شناسنامه ي مبارزاتي مشخص ياد کرد که آرمان اصلي آن گرد آوردن بخش بزرگي از روشنفکران، نويسندگان و اهالي قلم مستقل، تحول¬خواه و مردمي و تلاش براي حذف سانسور و تحقق آزادي بيان و دموکراسي در ايران است.
در اين جلسه خبرنگار روزنامه "نورنبرگر زايتونگ" در مورد وضعيت فعلي وبلاگ نويسي و فشارهاي وارده بر وبلاگ نويسان در ايران پرسيد و سهيل آصفي در پاسخ گفت: "بايد به شما بگويم که اصولا به دليل نبود عرصه ي خصوصي در ايران تعداد زيادي از مردم و بويژه جوانان به رغم مشکلات دسترسي به اينترنت در ايران، به پديده ي وبلاگ نويسي روي آورده اند. وبلاگ جايي است براي آنکه آنها تا حدودي خودشان بشوند و حداقل در سطرهايي چند، از خواست ها و علائقي که در جامعه اي بسته با خط قرمزها و تابوهاي فراوان برآورده نمي شود، در اين خانه ي کوچک مجازي با ديگران سخن بگويند. اين پديده ي جالبي است و مي شود روي آن بيشتر کار کرد. روي ديگر اين پديده مربوط به بلاگرهاي حرفه اي و سياسي است و اساسا روزنامه نگاراني که بلاگر هم هستند."
وي در ادامه اظهار داشت: "اجازه بدهيد من از خودم شروع کنم. وقتي که امکان ادامه ي کار من و انتشار مطلب در روزنامه هاي داخلي عملا به صفر رسيد، من کار در روزنامه ي الکترونيکي «روز» را که توسط جمعي از روزنامه نگاران حرفه اي مقيم در داخل و خارج از ايران اداره مي شود، آغاز کردم. ديگر امکان ادامه ي فعاليت در روزنامه هاي چاپ داخل نبود و فضاي سايبر تنها جايي بود که مي شد در عرصه ي گزارش و گفتگو و خبر و مقاله و تحليل، فعاليت حرفه اي روزنامه نگاري را ادامه داد. وبلاگ من مکاني بود براي درج اين مطالب با پيوندهاي متفاوتي که در زمينه هاي مختلف در آن وجود داشت. اما اين شکل فعاليت نيز امکان ادامه ي کار نيافت و با دستگيري من تنها روزنه ي ادامه ي کار نيز بسته شد. جرم من «اقدام عليه امنيت ملي» و «تبليغ عليه نظام» از طريق نوشتن مقالات و درج آنها در رسانه هاي مختلف عنوان شد، در حاليکه من کار مستقل و حرفه اي روزنامه نگاري خود را مي کردم و هنوز نفهميده ام که چطور تنها به خاطر نگارش مقالاتي که دغدغه ي اصلي آنها نيز همواره سه مولفه ي تاريخي آزادي، استقلال و عدالت اجتماعي بوده است مي توان امنيت ملي يک کشور را به خطر انداخت."

No comments:

Post a Comment