Sunday, January 4, 2009

تحليل واشنگتن پست از هدف اسرائيل از حمله به غزه تحليل واشنگتن پست از هدف اسرائيل از حمله به غزه

-تحليل واشنگتن پست از هدف اسرائيل از حمله به غزه ‏ - دوشنبه 16 دی 1387 [2009.01.05]
جيم هوگلند
هشت سال است که جرج بوش خيال خام سياست صلح خاورميانه را در سر مي پروراند و عمدا ً اقدامي نکرده است. ‏اما اين رئيس جمهور در روزهاي پاياني رياست جمهوري خود بايد براي مهار تبعات درگيري هاي منطقه که خود ‏عامل تشديد آن بوده است، اقدامي کند.‏
حملات وحشيانۀ اسرائيل به حماس و غيرنظاميان فلسطين تنها دور تاکتيکي ديگري از کشتار متقابل، اگرچه نابرابر، ‏دو دشمن ديرينه نيست. عمليات نظامي اسرائيل که با مهارت انديشيده شده است، اهداف استراتژيکي دارد که شامل ‏ايران، تقويم سياسي آمريکا و شايد ماهيت اتحاد اعراب امروز نيز مي شود.‏
بوش نيز بايد در همين سطح استراتژيک و در زمان محدود خود عمل کند. البته نبايد از او انتظار داشت که بي درنگ ‏بر اسرائيل به منظور سازش با فلسطينيان اعمال فشار کند. به مجرد اينکه جنبش تندروي حماس آتش بس شش ماهه را ‏ناديده گرفت، بوش نه تنها به اسرائيل براي ضربه زدن به حماس چراغ سبز نشان داد، بلکه از اين هم فراتر رفت و به ‏اسرائيلي ها اشاره کرد که از حريم طرف مقابل عبور کنند.‏
حمايت سفت و سخت بوش باعث تعجب سران اسرائيل نخواهد شد. در نظر اسرائيل، کوبيدن حماس تا حد ممکن در ‏دورۀ رياست جمهوري بوش امري معقول است به گونه اي که اين کشور 20 ژانويه يعني تاريخ روي کار آمدن اوباما ‏را با پيشينه اي پاک آغاز خواهد کرد.‏
در اين فاصله، سياست آمريکا بايد بر محدود کردن هر گونه دستاورد سياسي که سيل خشونت در غزه مي تواند براي ‏ايران و سوريه به ارمغان آورد، متمرکز شود. اسرائيل عمليات غزه را براي مختل کردن جنگ نيابتي که ايران از ‏طريق حماس به راه انداخته، آغاز کرده است تا به ايران نشان دهد که اسرائيل ببر بي دندان نيست که بتوان آن را ناديده ‏گرفت.‏
امروز تنها اسرائيل است که براي جلوگيري از تمايل تهران براي غني کردن اورانيوم مورد نياز ساخت يک بمب اتم، ‏تهديدي نظامي براي ايران بشمار مي رود. برکناري بوش از قدرت و وعده هاي اوباما در خصوص اتخاذ سياست ‏نزديکي به ايران، اقدامات ديپلماتيک آمريکا را در سال 2009 محدود خواهد نمود.‏
خوشبختانه يک ابزار سياسي وجود دارد که مي تواند موضع ديپلماتيک واشنگتن را دربارۀ ايران تحکيم بخشد و در ‏عين حال، حمايت آمريکا را از دول ميانه روي عرب به معرض نمايش بگذارد. اين ابزار يک قرارداد شناخته شده ‏بعنوان موافقتنامۀ 123 است که به آمريکا امکان خواهد داد فناوري و تجهيزات هسته اي در اختيار امارات متحدۀ ‏عربي قرار دهد. بدين ترتيب، امارات خواهد توانست به برنامۀ صلح آميز انرژي هسته اي دست پيدا کند.‏
اما ممانعت ايران از در نظر داشتن موافقتنامه هاي امنيتي سازمان ملل باعث عدم پيشرفت مذاکرات بين المللي شده و ‏تحليلگران سياسي را متقاعد کرده است که اين کشور به طور مخفيانه در حال ساخت بمب اتم است. رويکرد هسته اي ‏امارات متحدۀ عربي مي تواند الگويي باشد که نه تنها ايران بلکه ساير کشورهايي که به توليد انرژي اتمي علاقه مندند، ‏بايد آن را دنبال کنند. به علاوه، حمايت آمريکا از امارات اين موضوع را مي رساند که واشنگتن بر خلاف ادعاي ‏ايران، با دستيابي ساير کشورها به برنامه هاي صلح آميز انرژي اتمي مخالف نيست.‏
استفاده از اين فرصت براي تأکيد بر همکاري آمريکا با ابوظبي – که نيروي نظامي به افغانستان فرستاده و گام هاي ‏ديگري نيز براي مبارزه با تروريسم برداشته است – در نهايت به تعهدات لفظي آمريکا در قبال کشورهاي عربي خليج ‏فارس، که از ايران و متحدانش يعني حماس و حزب الله در هراسند، محتوا خواهد بخشيد.‏
طارق الحميد ستون نويس با دل و جرأت روزنامۀ شرق الاوسط عربستان سعودي در لندن هفتۀ گذشته در مطلبي خاطر ‏نشان کرد، سخنگويان عرب ايران در منطقه بخاطر تراژدي غزه به مصر به مراتب بيشتر از اسرائيل تاخته اند. الحميد ‏گفته است، اين نشان مي دهد که "ايران يک تهديد واقعي براي امنيت اعراب بشمار مي رود؛ همانگونه که امروز ‏جنگي را بر ضد مصر به راه انداخته است، فردا بر ضد عربستان سعودي به راه خواهد انداخت." ‏
منبع: واشنگتن پست، 4 ژانويه

No comments:

Post a Comment