-تحليل واشنگتن پست از هدف اسرائيل از حمله به غزه - دوشنبه 16 دی 1387 [2009.01.05]
جيم هوگلند
هشت سال است که جرج بوش خيال خام سياست صلح خاورميانه را در سر مي پروراند و عمدا ً اقدامي نکرده است. اما اين رئيس جمهور در روزهاي پاياني رياست جمهوري خود بايد براي مهار تبعات درگيري هاي منطقه که خود عامل تشديد آن بوده است، اقدامي کند.
حملات وحشيانۀ اسرائيل به حماس و غيرنظاميان فلسطين تنها دور تاکتيکي ديگري از کشتار متقابل، اگرچه نابرابر، دو دشمن ديرينه نيست. عمليات نظامي اسرائيل که با مهارت انديشيده شده است، اهداف استراتژيکي دارد که شامل ايران، تقويم سياسي آمريکا و شايد ماهيت اتحاد اعراب امروز نيز مي شود.
بوش نيز بايد در همين سطح استراتژيک و در زمان محدود خود عمل کند. البته نبايد از او انتظار داشت که بي درنگ بر اسرائيل به منظور سازش با فلسطينيان اعمال فشار کند. به مجرد اينکه جنبش تندروي حماس آتش بس شش ماهه را ناديده گرفت، بوش نه تنها به اسرائيل براي ضربه زدن به حماس چراغ سبز نشان داد، بلکه از اين هم فراتر رفت و به اسرائيلي ها اشاره کرد که از حريم طرف مقابل عبور کنند.
حمايت سفت و سخت بوش باعث تعجب سران اسرائيل نخواهد شد. در نظر اسرائيل، کوبيدن حماس تا حد ممکن در دورۀ رياست جمهوري بوش امري معقول است به گونه اي که اين کشور 20 ژانويه يعني تاريخ روي کار آمدن اوباما را با پيشينه اي پاک آغاز خواهد کرد.
در اين فاصله، سياست آمريکا بايد بر محدود کردن هر گونه دستاورد سياسي که سيل خشونت در غزه مي تواند براي ايران و سوريه به ارمغان آورد، متمرکز شود. اسرائيل عمليات غزه را براي مختل کردن جنگ نيابتي که ايران از طريق حماس به راه انداخته، آغاز کرده است تا به ايران نشان دهد که اسرائيل ببر بي دندان نيست که بتوان آن را ناديده گرفت.
امروز تنها اسرائيل است که براي جلوگيري از تمايل تهران براي غني کردن اورانيوم مورد نياز ساخت يک بمب اتم، تهديدي نظامي براي ايران بشمار مي رود. برکناري بوش از قدرت و وعده هاي اوباما در خصوص اتخاذ سياست نزديکي به ايران، اقدامات ديپلماتيک آمريکا را در سال 2009 محدود خواهد نمود.
خوشبختانه يک ابزار سياسي وجود دارد که مي تواند موضع ديپلماتيک واشنگتن را دربارۀ ايران تحکيم بخشد و در عين حال، حمايت آمريکا را از دول ميانه روي عرب به معرض نمايش بگذارد. اين ابزار يک قرارداد شناخته شده بعنوان موافقتنامۀ 123 است که به آمريکا امکان خواهد داد فناوري و تجهيزات هسته اي در اختيار امارات متحدۀ عربي قرار دهد. بدين ترتيب، امارات خواهد توانست به برنامۀ صلح آميز انرژي هسته اي دست پيدا کند.
اما ممانعت ايران از در نظر داشتن موافقتنامه هاي امنيتي سازمان ملل باعث عدم پيشرفت مذاکرات بين المللي شده و تحليلگران سياسي را متقاعد کرده است که اين کشور به طور مخفيانه در حال ساخت بمب اتم است. رويکرد هسته اي امارات متحدۀ عربي مي تواند الگويي باشد که نه تنها ايران بلکه ساير کشورهايي که به توليد انرژي اتمي علاقه مندند، بايد آن را دنبال کنند. به علاوه، حمايت آمريکا از امارات اين موضوع را مي رساند که واشنگتن بر خلاف ادعاي ايران، با دستيابي ساير کشورها به برنامه هاي صلح آميز انرژي اتمي مخالف نيست.
استفاده از اين فرصت براي تأکيد بر همکاري آمريکا با ابوظبي – که نيروي نظامي به افغانستان فرستاده و گام هاي ديگري نيز براي مبارزه با تروريسم برداشته است – در نهايت به تعهدات لفظي آمريکا در قبال کشورهاي عربي خليج فارس، که از ايران و متحدانش يعني حماس و حزب الله در هراسند، محتوا خواهد بخشيد.
طارق الحميد ستون نويس با دل و جرأت روزنامۀ شرق الاوسط عربستان سعودي در لندن هفتۀ گذشته در مطلبي خاطر نشان کرد، سخنگويان عرب ايران در منطقه بخاطر تراژدي غزه به مصر به مراتب بيشتر از اسرائيل تاخته اند. الحميد گفته است، اين نشان مي دهد که "ايران يک تهديد واقعي براي امنيت اعراب بشمار مي رود؛ همانگونه که امروز جنگي را بر ضد مصر به راه انداخته است، فردا بر ضد عربستان سعودي به راه خواهد انداخت."
منبع: واشنگتن پست، 4 ژانويه
Sunday, January 4, 2009
تحليل واشنگتن پست از هدف اسرائيل از حمله به غزه تحليل واشنگتن پست از هدف اسرائيل از حمله به غزه
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment