Saturday, February 7, 2009

ايران؛ مردد و سرکش -تحليل اکونوميست از انقلاب 30 سالۀ ايران‏

ايران؛ مردد و سرکش
تحليل اکونوميست از انقلاب 30 سالۀ ايران‏ - یکشنبه 20 بهمن 1387 [2009.02.08]
اول فوريه همزمان با سی امين سالگرد بازگشت آيت الله خمينی از تبعيد و جشن و شادمانی تأسيس ‏انقلاب اسلامی بود. دوم فوريه نيز با جشن و سرور پرتاب موشک حامل ماهواره ساخت داخل به فضا ‏همراه شد، هرچند سهم زيادی از دانش فنی آن، مديون کره شمالی و ساير کشورهاست. ايران اعلام ‏کرده اين رويداد کاملاً صلح جويانه است و هيچ تهديدی را متوجه کسی نمی کند، اما «نگرانی عميق» ‏آمريکا سر جای خودش است. جای تعجب هم ندارد: باراک اوباما برخلاف رئيس جمهوری قبلی از ‏آمادگی خود برای گفتگوی مستقيم با ايران حرف زده، درحاليکه ايران با پرتاب موشک سفير-2 به وی ‏دهن کجی می کند. ‏
شکی نيست ايرانی ها از اين پيشرفت علمی به خود می بالند، به ويژه از ديد آنها اين دستاورد درحالی ‏بدست آمده که کشورشان به دليل استقامت و پيگيری برنامه هسته ای، هدف تحريم های ناعادلانه بين ‏المللی قرار گرفته است. با اينحال، هرکسی که از ايران ديدار می کند، به راحتی متوجۀ يک فرسودگی ‏و خستگی قابل توجه می شود. ايران برخلاف اتحاد جماهير سابق شوروی يا چين در دهه 1950، از ‏دنيا جدا نشده است. مردم ايران به کمک اينترنت، آنتن های ماهواره ای، مسافرت و داد و ستد با مردم ‏دنيا، به طرز دردناکی از رفاه و شادمانی رايج در بقيه جاهای دنيا اطلاع دارند. ‏
مردم نمی توانند درک کنند چرا ايران با جمعيت تحصيلکرده و منابع سرشار طبيعی- به عنوان دومين ‏ذخيرۀ بزرگ نفت گاز دنيا- بايد همچنان با بيکاری، درآمد کم و تورم سر به فلک کشيده دست و پنجه ‏نرم کند. حتی اگر تا حدی تحريم ها را مسؤول اين وضع بدانيم- عليرغم وجود شواهد بسيار از سوء ‏مديريت دولت آقای احمدی نژاد- آنها مرتب می پرسند چرا دنيا بايد اينقدر با ايران خصومت داشته ‏باشد؟ درست است! آنها اعتقاد دارند ايران کشور بزرگی است و بايد در شأن آن با اين کشور رفتار ‏شود. ولی آيا لازمۀ اين بزرگی، اصطکاک مداوم با ساير کشورها و نگهداشتن لذت ها برای زندگی ‏پس از مرگ است؟
دامنه اين سؤالات با نزديکتر شدن زمان انتخابات رياست جمهوری آينده در ايران، در خرداد ماه، ‏افزوده می شود. عليرغم لجبازی های مقامات، ايدۀ نزديک شدن به غرب در قالب رويدادهائی نظير ‏اعزام تيم های ورزشی و دانشگاهيان آمريکا به ايران و درخواست مستقيم ناتو از اعضايش برای ‏انتخاب ايران به عنوان مسير ارسال تجهيزات به نيروهايشان در افغانستان، در حال رشد است. احتمالاً ‏چنين تب و تابی در کنار سقوط فاحش بهای نفت و کاهش درآمدهای دولت به نصف، حاشيه اطمينان ‏ايران در دست زدن به مانور را محدود کرده است. ‏
با همه اين اوصاف، آقای احمدی نژاد پا پس نمی کشد. ايران در ماه جاری از صدور رواديد به تيم ‏بدمينتون زنان آمريکا خودداری کرد. رئيس جمهور ايران همچنان مورد پشتيبانی قاطع آيت الله علی ‏خامنه ای رهبر عالی ايران است. متحدان تندروی او نيز توانسته اند مخالفان اطلاح طلب را پس از ‏شکست سال 2005 در حاشيه نگه دارند. آنها تحت هر شرايطی مانع از به قدرت رسيدن يک ليبرال ‏نظير گورباچف يا يک مصلحت گرا نظير دنگ ژيائوپينگ خواهند شد. اما هرکسی که بر صندلی ‏قدرت در ايران بنشيند، ممکن است در مواجهه با فضای تحريک کننده و باز خارجی از يک سو، و ‏اوضاع اقتصادی فلج کننده در داخل از سوی ديگر، به يکی از اين الگوها تن بدهد. هر چه باشد، حتی ‏آيت الله خمينی نيز بعد از جنگ هشت ساله با عراق حاضر شد «جام زهر را بنوشد» و با شرورترين ‏دشمن ايران- صدام حسين- صلح کند.‏
منبع: اکونوميست- 5 فوريه ‏

No comments:

Post a Comment