نبايد ايران را ناچيز بشماريم
البرادعي در مصاحبه با نوول ابزرواتور - پنجشنبه 24 بهمن 1387 [2009.02.12]
لالي ويموث در مصاحبه اي با محمد البرادعي، مدير آژانس اتمي، به بحث پيرامون پرونده هسته اي ايران پرداخته. البرادعي معتقد است که امکان برقراري يک گفتگوي واقعي ميان تهران و غرب وجود دارد.
آيا شما اين امکان را براي ايران به وجود آورده ايد که محدوديت هاي خود را پشت سر بگذارد؟اين مسأله کاملاً يک سوء تفاهم در بيلان ماست. ما تمام سعي خود را در ايران کرده ايم تا به گذشته و حال اين برنامه پي ببريم و مقامات ايراني را به شفاف بودن تا حد ممکن سوق دهيم. ايده اي که ما از خود داريم، اينکه هر کاري مي توانيم انجام دهيم، از هر مرزي مي توانيم عبور کنيم و هر دري را مي توانيم بگشاييم، اشتباه است. ما اين قدرت را نداريم.
برنامه هسته اي ايران دو جنبه دارد: جنبه فني و جنبه سياسي. کار ما پرداختن به جنبه فني است. جنبه سياسي در واقع گفتماني است که براساس آن مي توان ايجاد اطمينان کرد. من از شش سال پيش تاکنون همواره گفته ام که سياست برقراري اطمينان بين ايران و غرب، به ويژه ايالات متحده، شکست خورده. ما يک ذره هم پيشرفت نکرده ايم.
منظورتان چيست؟ بدون انجام مذاکره مستقيم امکان ايجاد اطمينان وجود ندارد. رييس جمهور اوباما براي يک مذاکره مستقيم بدون پيش شرط با ايران اعلام آمادگي کرده. اکنون وقت آن رسيده! نمي توان با سياست باتوم و هويج با ايران رفتار کرد و اين کشور را ناچيز شمرد. درحال حاضر مسأله مبارزه براي به دست آوردن قدرت در خاورميانه مطرح است.
يعني به دست آوردن قدرت از سوي ايران عليه غرب؟ خب، اين مبارزه اي بين ايران و غرب است... ايران مي خواهد به عنوان قدرتي در ايجاد ثبات در منطقه شناخته شود. دولتمردان جمهوري اسلامي فهميده اند که دستيابي به فن آوري لازم براي به دست آوردن تسليحات اتمي در يک زمان کوتاه امکان به دست آوردن قدرت، اعتبار و امنيت را به وجود مي آورد. دولت قبلي امريکا ايران را جزو کشورهاي محور شرارت دسته بندي کرد و با تخصيص مبلغ هنگفتي قصد داشت حکومت را در اين کشور تغيير دهد. شما هم اگر جاي آنها باشيد، هر کاري مي کرديد تا امنيت خود را تضمين کنيد.
آيا به نظر شما گفتگوي مستقيم با ايران نتيجه بخش خواهد بود؟ بايد امتحان کرد. شايد شکست بخورد، ولي مي دانم که اکثريت مردم و مقامات ايران، به ويژه جوانان، حاضرند روابط عادي با ايالات متحده داشته باشند. آنها مي خواهند جزئي از جامعه بين الملل باشند. از مذاکره نکردن چه چيزي حاصل مي شود؟ هيچ چيز.
شما با حمايت ايالات متحده به عنوان مدير آژانس اتمي انتخاب شديد. با اين حال، واشنگتن اکثراً با شما بدرفتاري کرده... اين مسأله به سومين انتخاب من مربوط مي شود. جان بولتون، سفير سابق ايالات متحده در سازمان ملل، اقداماتي انجام داد تا انتخاب مرا بلوکه کند، ولي نتوانستند هيچ کشوري را عليه من متقاعد نمايند. در نهايت، من مجدداً به اکثريت آراء و با حمايت ايالات متحده انتخاب شدم. شايد گاهي اختلافاتي با مديران سازمان هاي بين المللي به وجود آيد، ولي وظيفه ما تبعيت از اهداف سياسي يک کشور بخصوص نيست. روزي که يک نهاد بين المللي، مانند آژانس اتمي، به عنوان سازماني متعلق به يک کشور شناخته شود، آن نهاد ديگر مرده است.
از ديد کارشناسان امر، شما از زمان ارائه گزارش شوراي ملي اطلاعات امريکا در سال ۲۰۰۷ قاطعيت بيشتري نسبت به ايران پيدا کرديد... هيچ چيز عوض نشده. ما هميشه قاطع بوده ايم. چيزي که آنها نمي پسندند، آزادي بيان من است. به علاوه، من در نشست هاي خصوصي يا عمومي به آنها گفته ام که سياست شان بايد براي من ايجاد حمايت کند و اينکه سياست فعلي شان نتيجه نمي دهد. مي توان در رأس يک نهاد بين المللي يک تکنوکرات قرار داد، ولي تکنوکرات در نهايت راه به جايي ندارد.
منبع: نوول ابزرواتور، ۴ فوريه
البرادعي در مصاحبه با نوول ابزرواتور - پنجشنبه 24 بهمن 1387 [2009.02.12]
لالي ويموث در مصاحبه اي با محمد البرادعي، مدير آژانس اتمي، به بحث پيرامون پرونده هسته اي ايران پرداخته. البرادعي معتقد است که امکان برقراري يک گفتگوي واقعي ميان تهران و غرب وجود دارد.
آيا شما اين امکان را براي ايران به وجود آورده ايد که محدوديت هاي خود را پشت سر بگذارد؟اين مسأله کاملاً يک سوء تفاهم در بيلان ماست. ما تمام سعي خود را در ايران کرده ايم تا به گذشته و حال اين برنامه پي ببريم و مقامات ايراني را به شفاف بودن تا حد ممکن سوق دهيم. ايده اي که ما از خود داريم، اينکه هر کاري مي توانيم انجام دهيم، از هر مرزي مي توانيم عبور کنيم و هر دري را مي توانيم بگشاييم، اشتباه است. ما اين قدرت را نداريم.
برنامه هسته اي ايران دو جنبه دارد: جنبه فني و جنبه سياسي. کار ما پرداختن به جنبه فني است. جنبه سياسي در واقع گفتماني است که براساس آن مي توان ايجاد اطمينان کرد. من از شش سال پيش تاکنون همواره گفته ام که سياست برقراري اطمينان بين ايران و غرب، به ويژه ايالات متحده، شکست خورده. ما يک ذره هم پيشرفت نکرده ايم.
منظورتان چيست؟ بدون انجام مذاکره مستقيم امکان ايجاد اطمينان وجود ندارد. رييس جمهور اوباما براي يک مذاکره مستقيم بدون پيش شرط با ايران اعلام آمادگي کرده. اکنون وقت آن رسيده! نمي توان با سياست باتوم و هويج با ايران رفتار کرد و اين کشور را ناچيز شمرد. درحال حاضر مسأله مبارزه براي به دست آوردن قدرت در خاورميانه مطرح است.
يعني به دست آوردن قدرت از سوي ايران عليه غرب؟ خب، اين مبارزه اي بين ايران و غرب است... ايران مي خواهد به عنوان قدرتي در ايجاد ثبات در منطقه شناخته شود. دولتمردان جمهوري اسلامي فهميده اند که دستيابي به فن آوري لازم براي به دست آوردن تسليحات اتمي در يک زمان کوتاه امکان به دست آوردن قدرت، اعتبار و امنيت را به وجود مي آورد. دولت قبلي امريکا ايران را جزو کشورهاي محور شرارت دسته بندي کرد و با تخصيص مبلغ هنگفتي قصد داشت حکومت را در اين کشور تغيير دهد. شما هم اگر جاي آنها باشيد، هر کاري مي کرديد تا امنيت خود را تضمين کنيد.
آيا به نظر شما گفتگوي مستقيم با ايران نتيجه بخش خواهد بود؟ بايد امتحان کرد. شايد شکست بخورد، ولي مي دانم که اکثريت مردم و مقامات ايران، به ويژه جوانان، حاضرند روابط عادي با ايالات متحده داشته باشند. آنها مي خواهند جزئي از جامعه بين الملل باشند. از مذاکره نکردن چه چيزي حاصل مي شود؟ هيچ چيز.
شما با حمايت ايالات متحده به عنوان مدير آژانس اتمي انتخاب شديد. با اين حال، واشنگتن اکثراً با شما بدرفتاري کرده... اين مسأله به سومين انتخاب من مربوط مي شود. جان بولتون، سفير سابق ايالات متحده در سازمان ملل، اقداماتي انجام داد تا انتخاب مرا بلوکه کند، ولي نتوانستند هيچ کشوري را عليه من متقاعد نمايند. در نهايت، من مجدداً به اکثريت آراء و با حمايت ايالات متحده انتخاب شدم. شايد گاهي اختلافاتي با مديران سازمان هاي بين المللي به وجود آيد، ولي وظيفه ما تبعيت از اهداف سياسي يک کشور بخصوص نيست. روزي که يک نهاد بين المللي، مانند آژانس اتمي، به عنوان سازماني متعلق به يک کشور شناخته شود، آن نهاد ديگر مرده است.
از ديد کارشناسان امر، شما از زمان ارائه گزارش شوراي ملي اطلاعات امريکا در سال ۲۰۰۷ قاطعيت بيشتري نسبت به ايران پيدا کرديد... هيچ چيز عوض نشده. ما هميشه قاطع بوده ايم. چيزي که آنها نمي پسندند، آزادي بيان من است. به علاوه، من در نشست هاي خصوصي يا عمومي به آنها گفته ام که سياست شان بايد براي من ايجاد حمايت کند و اينکه سياست فعلي شان نتيجه نمي دهد. مي توان در رأس يک نهاد بين المللي يک تکنوکرات قرار داد، ولي تکنوکرات در نهايت راه به جايي ندارد.
منبع: نوول ابزرواتور، ۴ فوريه
No comments:
Post a Comment