Saturday, December 27, 2008

نگراني كشورهاي توليد كننده طلاي سياه -تحليل لوموند از سقوط بهاي نفت

نگراني كشورهاي توليد كننده طلاي سياه
تحليل لوموند از سقوط بهاي نفت - یکشنبه 8 دی 1387 [2008.12.28]
نوشته ژان ميشل بزا
منبع ثروت اندوزي كشورهاي نفت خيز طي چهارسال گذشته، امروز اين كشورها را در ورطه ابهام غوطه ‏ور ساخته است. كشورهاي توليد كننده نفت پس از 15 سال پشت خم كردن در قبال بهاي نازل نفت( از 1985 ‏تا 2000) توانستند با نفت بالاي بشكه اي 80 دلار بار ديگر سربلند كنند و اينك با سقوط بهاي نفت از بشكه ‏اي 50/147 دلار به 45 دلار ــ كه درصورت تشديد ركود در سال 2009 ممكن است از اين هم پائين تر بيايد ‏ــ بايد رؤياي شكوفائي و جاه طلبي هاي خود در سطح بين المللي را تا حدودي برباد رفته ببينند. نظام هائي كه ‏بخش اعظم ثبات خود را مرهون باز تقسيم درآمد هاي نفتي اند از اين پس بايد با موانع سخت سياسي و ‏اقتصادي دست و پنجه نرم كنند. ‏
نگراني از فردا بيش از همه شامل آن كشورهائي مي شود كه بايد در آمدهائي را كه گاه از كلّ عوايد صادراتي ‏و منابع بودجه اي حاصل مي شود، روزانه اداره كنند.‏
نظام هاي پادشاهي حاشيه خليج، با جمعيت اندك و ذخاير مالي عظيم آن چنان نگران نيستند يا اگر هم باشند ‏نگراني شان به اندازه روسيه و به خصوص ونزوئلا، ايران، عراق، الجزاير، نيجريه و آنگولا نيست. براي ‏اين كشورها دوراني خطير آغاز شده است كه اگر بحران اخير چند سالي طول بكشد هيچ كس قادر نخواهد بود ‏ميزان سقوط آن ها را پيش بيني كند. ‏
امسال، براي نخستين بار پس از سال 1983، تقاضا براي خريد نفت كاهش خواهد يافت (منهاي دويست هزار ‏بشكه در روز). آژانس بين المللي انرژي اتمي اميدوار است كه، به فرض از سر گيري رشد اقتصادي در شش ‏ماهه دوم سال 2009،رقم فوق تا 400000 بشكه ( از توليد 86 ميليون بشكه در روز) افزايش يابد امّا ‏سازمان كشورهاي توليد كننده نفت( اوپك) و سازمان اطلاعات انرژي آمريكا( ‏EIA‏) كه نسبت به روند قضايا ‏بدبين ترندپيش بيني مي كنند كه در 2009 تقاضا به ميزان فاحشي كاهش خواهد يافت. چشم انداز كاهش شديد ‏تفاضاي كشورهاي صنعتي، به ويژه با نيش ترمز چين و هند، خطر تسريع سقوط بهاي نفت را در پي خواهد ‏داشت وچه كسي مي تواند حدّ اين سقوط را تعيين كند؟
سيزده عضو سازمان كشورهاي توليد كننده نفت (اوپك) يك روز قبل از آغاز اجلاس سازمان در اوران ‏الجزاير( 17 دسامبر)، در مورد" كاهش كلان" رقم توليد به اجماع نظر دست يافتند و اينك تحليل گران ‏چشم انتظار خروج دو ميليون بشكه نفت در روز، علاوه بر دو ميليون بشكۀ ماه سپتامبر، از بازار هستند بدون ‏آنكه واقعاً بر اين باور باشند كه اين اقدام موجب افزايش پايدار بهاي نفت بشود. امّا يك فرضيه تكميلي و به ‏مراتب بنيادي تر كه به گمانه زني ها دامن مي زند فرض پيوستن روسيه به اوپك است. ‏
آنچه كه به اين فرضيه بال و پر مي دهد سخنان ديميتري مدودف، رئيس جمهور روسيه در روز 11 دسامبر ‏است كه از آن بوي تهديد به مشام مي رسد:" ما بايد از( منافع مان) دفاع كنيم. نفت يا گاز، فرق نمي كند، ‏هردو منبع درآمد ما هستند. اين اقدامات حمايتي مي توانند شامل كاهش رقم توليد نفت يا شركت در سازمان ‏هاي موجود كشورهاي توليد كننده يا عضويت در سازمان هاي جديد باشند". اين گفته در واقع بازتاب سخن ‏ولاديمير پوتين است كه اعتقاد دارد" روسيه نمي تواند در تعيين قيمت ها نقش نداشته باشد"...‏
سازمان بين المللي انرژي اتمي، سازمان تجارت جهاني، كشورهاي عضو جي 8 و به خصوص واشينگتن ‏هيچيك به اين اقدام كه به تحكيم مواضع اوپك خواهد انجاميد صحه نمي گذارند. اين سازمان انحصاري از ‏همان بدو تأسيس در 1960 از جانب رقبايش به عنوان نيروئي كه آزادي عمل را از بازار آزاد سلب كرده ‏تلقي شد كه حتي در دوران ابتلا به سرسام اين بازار، مثل شش ماهه نخست سال 2008، به آن اجازه ابتكار ‏عمل نمي دهد. در صورت پيوستن روسيه، كه همپاي عربستان سعودي دومين كشور توليد كننده نفت جهان به ‏شمار مي رود به اوپك، اين سازمان با توليد 55% نفت جهان نفوذ( يا دست كم انسجام) و قدرت خود بر بازار ‏را گسترش خواهد داد. و مسكو براي تحقق اين امر به تمام ابزار لازم مجهز است زيرا دولت كنترل شيرهاي ‏نفت و گاز را از طريق ترانس نفت و گازپروم دراختيار دارد. ‏روسيه تا كنون از تأثيرات كاهش توليد بر قيمت نفت، به زيان اوپك و بدون پرداخت كمترين غرامتي، استفاده ‏مي برد. از سال 2000 بخش عمده رشد اين كشور مديون فروش نفت و گاز بود. به پيش بيني مدودوف بهاي ‏اين دو منبع درآمد براي روسيه " مسئله اي حياتي" و به گفته بسياري از اقتصاد دانان بسيار حياتي است زيرا ‏اين كشور وابسته به منابع سوختي براي تأمين منابع مالي سياست فعلي خود نيازمند فروش نفت به بهاي بشكه ‏اي 75 دلار است. اضافه شدن سقوط بهاي مواد اوليه به فرار سرمايه ها و تورم و افزايش بيكاري تعادل ‏كشور را به هم خواهد زد. ‏
در ساير كشورهاي توليد كننده نفت نيز اوضاع متلاطم است.نيجريه و عراق با تجديد نظر در بودجه سال ‏‏2009 مصمم اند هزينه ها را كاهش دهند. در ونزوئلا نيز، با وجود ذخيره ازري معادل سي ميليارد دلار، ‏كاهش در آمدهاي نفتي اجراي برنامه هاي هزينه بر هوگو چاوز را با مانع روبروخواهدساخت.وي از هم ‏اكنون ناچار به كند كردن روند سياست ملّي كردن بخش هاي راهبردي ( نظيربانك ها، كارخانه هاي سيمان و ‏فولاد و...) شده است...‏
در ميان اين كشورها، ايران با 75 ميليون جمعيت بيش از همه در معرض خطر قرار دارد. همين يك ماه پيش ‏بود كه احمدي نژاد لاف مي زد كه " مابابشكه اي پنج دلار هم مي توانيم زندگي كنيم". امّا الآن ناچار به ‏پذيرفتن اين مسئله شده كه با نفت بشكه اي سي دلار بايد" بخش اعظم طرح هاي اقتصادي را رها كند". براي ‏اين دولتمرد سياست باز كه از طرف بسياري از اقتصاد دانان و مخالفانش( از جمله محافظه كاران) به خاطر ‏حيف و ميل كردن در آمدهاي نفتي در مصارف عامه پسند بدون آينده نگري، مورد انتقاد شديد قرار دارد ‏روزهاي نگران كننده اي در پيش است و حتي ممكن است در انتخابات ژوئن 2009 نتواند رأي بياورد.‏
اين همه واهمۀ كشورهاي توليد كننده نفت امّا آيا به جاست؟ با بازگشت رونق اقتصادي تقاضا و به تبع آن بهاي ‏نفت خام دوباره افزايش خواهد يافت. مسئله فقط مسئله زمان و خروج از بحران است. سعودي ها با وجود آنكه ‏زياد اهل تخمين نيستند براي تضمين در آمد مكفي و اجراي طرح هاي نيازمند سرمايه در كشورهاي توليد ‏كننده، بهاي واقعي هر بشكه را 75 دلار ارزيابي مي كنند. ‏‏ ‏امّا اگر به دليل فقدان سرمايه گذاري كافي ظرفيت توليد و تصفيه برابر نباشد اين افزايش قيمت ممكن است ‏خيلي بيشتر و ناگهاني تر باشد. بسيارند كارشناساني كه در افق ديدشان بار ديگر بشكه هائي به بهاي 150 تا ‏‏200 دلار نقش مي بندد. ‏‏ ‏منبع: لوموند 17 دسامبر‏

No comments:

Post a Comment