Sunday, March 1, 2009

خودسوزی ها بازی سیاسی است

خودسوزی ها بازی سیاسی است
بادامچیان، استیصال مردم را به گردن اصلاح طلبان انداخت ‏ - دوشنبه 12 اسفند 1387 [2009.03.02]
مريم زمانيروند خودسوزي‌ها و خودكشي‌ها در ايران، ديروز در حالي با تلاش دو زن جوان براي خودكشي در متروي ‏تهران ادامه يافت كه همزمان اسدالله بادامچيان، چهره شاخص جناح راست، اين خودسوزي‌ها را "بازي سياسي ‏اصلاح‌طلبان" دانست.‏
در هفته‌هاي اخير دست‌كم چهار خودسوزي در مقابل نهادهاي رسمي رخ داد كه رسانه‌ها اين اتفاقات را ناشي از ‏وضعيت بحراني اقتصادي و بالا گرفتن نارضايتي‌هاي اجتماعي دانسته‌اند كه راهي جز خودسوزي براي ابراز ان ‏باقي نمانده است.‏
اما بادامچيان كه از نمايندگان حامي احمدي‌نژاد در مجلس و قائم‌مقام حزب موتلفه اسلامی است، ديروز در ‏گفت‌وگو با روزنامه اعتماد در پاسخ به اين سؤال كه "آيا چهار خودسوزي در تهران در طول يک هفته، زنگ ‏خطر به شعارهاي اقتصادي دولت نهم نيست؟" گفت: "ممکن است مربوط به بازي سياسي باشد، مثل بازي سياسي ‏که الان توي مجلس در جريان است. بعضي از آقايان اصلاح طلب پشت تريبون همه را متهم مي‌کنند."‏
وي همچنين ادعا كرد افرادي كه خودسوزي مي‌كنند، معمولا نمي‌ميرند و درمان مي‌شوند، و سپس در برابر به ‏ايراد خبرنگار اعتماد كه يادآوري مي‌كرد دو نفر از آنها فوت كرده‌اند، پاسخ داد: "من که نگفتم همه اش اين است، ‏ممکن است فشار هم به آنها آمده باشد اما برخي از اينها سياسي کاري است."‏
وي همچنين مشكلات اقتصادي اخير را نه ناشي از عملكرد دولت نهم، بلكه به اين خاطر دانست كه فرهنگ مردم ‏تغيير كرده و حاضر نيستند خودشان در خانه مربا توليد كنند يا در خانه‌شان مرغ نگهداري شود تا از تخم آن ‏استفاده كنند!‏اين توجيهات چهره شاخص جناح راست در حالي مطرح شده است كه دست‌كم در خصوص چهار مورد اخير ‏خودسوزي‌هاي اعتراضي در برابر نهادهاي حكومتي كه در يك ماه اخير رخ داده، مشخص شده كه همه اين موارد ‏ناشي از تنگناهاي اقتصادي بوده است.‏
فهرست بلندبالاي اعتراضات خاموشدو هفته پيش خودسوزي يك مرد ميانسال در برابر ساختمان مجلس، افكار عمومي را با شوك روبه‌رو كرد و به يك ‏جنجال رسانه‌اي انجاميد. رئيس مجلس اين مرد را معتاد ناميد، اما اكنون كه خودكشي او به مرگش منجر شده، ‏مشخص شده كه او معتاد نبوده و تنها به خاطر مشكلات معيشتي و بي‌اعتنايي نمايندگان دست به خودسوزي زده ‏است.‏
اما اين مرد تنها كسي نبود كه در مقابل يك نهاد حكومتي دست به خودكشي مي‌زد. پيش از او هم، كمتر از سه هفته ‏قبل، يك نفر در ميان جمع كارگران معترضي كه در مقابل نهاد رياست‌جمهوري تجمع كرده بودند تا حقوق ‏عقب‌افتاده خود را مطالبه كنند اما ناكام مانده بودند، دست به خودسوزي زد. بعدا مشخص شد كه او از زلزله‌زدگان ‏بم بوده است.‏
چهار روز پس از خودسوزي در مقابل مجلس، هنوز افكار عمومي از شوك ناشي از اين خبر بيرون نيامده بود كه ‏خبر خودسوزي يك جانباز در برابر ساختمان بنياد شهيد و امور ايثارگران و چند روز بعد هم خبر خودسوزي يك ‏جوان شهرستاني در مقابل دانشگاه تهران، بار ديگر افكار عمومي را تكان داد.‏
اين خبرها با خبر خودكشي يك سرباز وظيفه با اسلحه گرم در روزهاي گذشته و نيز اقدام جداگانه ديروز دو زن ‏جوان به خودكشي در دو ايستگاه متروي نواب و حسن‌آباد كه اولي موفق هم بود، تكميل شد تا موضوع خودكشي ‏بر اثر مشكلات اقتصادي و ناهنجاري‌هاي اجتماعي به يك مسئله جدي براي افكار عمومي تبديل شود.‏
اگرچه اين چند مورد خودكشي در عرض يك ماه كه چهار مورد از آنها به شكل خودسوزي در مقابل نهادهاي ‏رسمي و حكومتي صورت گرفت،بازتاب گسترده‌اي در رسانه‌ها داشت، اما خودسوزي و خودكشي در مقابل ‏چشمان ديگران پديده جديدي نيست و دست‌كم در سه سال گذشته بارها خبرهاي مشابهي درباره آن در مطبوعات و ‏سايت‌ها منتشر شده است.‏
از خودكشي يك دانشجوي متاهل در جلوي كتابخانه خوابگاه كوي دانشگاه به خاطر مشكلات خانوادگي و مالي، ‏خودكشي كارگر شركت مخابرات راه دور شيراز از فقر، خودكشي كارگر نوجوان به خاطر مشكلات اقتصادي، ‏خودكشي سرباز نگهبان وزارت كشور، تلاش يك مرد مال‌باخته براي خودسوزي در مقابل مجتمع قضايي خيابان ‏وليعصر تهران، خودكشي يك پستچي در مقابل اداره پست به خاطر مشكلات كاري، خودكشي نوجوان 19 ساله در ‏ايستگاه متروي بهارستان، اقدام یک دختر 21 ساله به خودكشي در ايستگاه متروي امام خميني، خودكشي يك متهم ‏در برابر بازپرس به خاطر اختلاف حساب با شاكي، خودكشي يك زن متاهل در كامياران به خاطر بي‌سرپناه ماندن ‏شبانه، همه و همه نشانه‌هاي ناآرامي جامعه‌اي است كه آخرين راه اعتراض و عصيان عليه جامعه را در واكنشي ‏از نوع خودزني جست‌وجو مي‌كند.‏
پيام سياسي يك بحران اجتماعيصاحبنظران مسائل اجتماعي معتقدند افزايش موارد خودكشي، نشانه‌ي "سرخوردگي مفرط" و "ناتوانی جامعه در ‏مدیریت مشکلات و آسیب‌های اجتماعی" است و به طور خاص خودسوزي‌هاي اخير كه در مقابل نهادهاي رسمي ‏صورت گرفته، شكل جديدي از اعتراض به حكومت و "حاوي يك پيام سياسي" است كه فرد خود را هم در راه ‏اعلام اين پيام، قرباني مي‌كند.‏
بر اساس جديدترين آمارها، روزانه به طور متوسط 11 نفر در ايران خودكشي مي‌كنند كه بدين ترتيب مجموع ‏آمار خودكشي‌هاي موفق در طول سال از 4000 مورد فراتر مي‌رود. مقامات سازمان بهزيستي كه اين آمار را ‏ارائه كرده‌اند، در عين حال تصريح كرده‌اند كه اين آمار تنها مربوط به خودكشي‌هاي موفق است و تعداد خودكشي ‏ناموفق بين 20 تا 50 برابر اين رقم است!‏همچنين نتايج يك تحقيق نشان مي دهد كه 90 درصد افرادي كه دست به خودكشي مي‌زنند، درآمد پايين يا متوسط ‏دارند كه بيش از نيمي از اين رقم مربوط به افراد با درآمدهاي پايين است.‏
بر اساس يك تحقيق ديگر، ايران يكي از بالاترين آمارهای خودكشي‌ ازنوع خودسوزي را به خود اختصاص داده ‏و بر اساس گزارشي ديگر، 27 درصد خودكشي‌ها به شكل خودسوزي بوده كه 71 درصد اين افراد زنان و ‏متوسط سني آنها نيز 29 سال بوده است.‏

No comments:

Post a Comment