تعدد نامزدهاي اصلاح طلب به سود احمدي نژاد
مقاله اي از فايننشال تايمز - دوشنبه 26 اسفند 1387 [2009.03.16]
از دست دادن وقايع انتخابات رياست جمهوري در ايران آسان است و عواقب زيادي ندارد. هرچه باشد، کسي در جمهوري اسلامي ايران قدرت واقعي را در دست دارد، آيت الله علي خامنه اي، رهبر و مردي است که سرنوشت اتمي ايران در دست اوست و مقامي که دارد،هرگز از از طريق انتخابات تعيين نمي شود.
اما اينکه محمود احمدي نژاد برنده و دوباره انتخاب شود، مهم نيست. بسياري از دولت هاي جهان از شکست او توسط چهره اي ميانه رو تر استقبال مي کنند، بعضي ها هم مي گويند که هر کسي از تندرو ها بهتر است.
رياست جمهوري در ايران، تعيين کننده سرنوشت برنامه هاي اتمي اين کشور نيست اما آنها اداره کننده روز به روز مسائل دولت هستند و تاثير داشتن شان بر روي تصميم هاي بزرگ، ناچيز است.
انتخابات امسال از هميشه مهم تر است. ايران در زماني که دولت جديد آمريکا تصميم گرفته است که وارد مذاکره بشود، درمورد مسائل اتمي اش در آستانه نقطه اي بي بازگشت قرار گرفته است. اما آيا اصلاح طلبان قادر خواهند بود رياست جمهوري را در کنترل خود در بياورند؟
در هفته اي که گذشت، عرصه کانديدا هاي رياست جمهوري اصلاح طلب به شکل خطرناکي شلوغ شد، و اين فضا با ورود سومين کانديدا، تنگ تر شد. اگر اصلاح نتوانند تا زمان تعيين شده در ماه مه در مورد دادن رهبري به يک نفر به توافق برسند، پيروزي را دو دستي به آقاي احمدي نژاد، تقديم کرده اند.
اصلاح طلبان که در دوران رياست جمهوري محمد خاتمي از سال 1997 تا 2005 که جنبش تغييرات را در کشور به عهده داشتند، با دلهره شاهد اين بودند که هر آنچه در اين دوران در عرصه بين الملي بدست آورده بودند توسط رئيس جمهور فعلي خراب شد و بنياد اقتصادي کشور نفت خيزي مثل ايران متلاشي شد.
براي اکثر آنها پاسخ دادن به گرفتاري مردم ايران، بازگرداندن آقاي خاتمي است. يک روحاني نجيب، که همواره در تلاش بوده است که بجاي حکومت کردن، نظريه " گفتکوي تمدن ها" را توسعه بدهد و با مشکلات زيادي در دوران رياست جمهوري اش مواجه شد. روياي او که ايجاد آزادي و قانون سالاري در جامعه عجيب ايران که ترکيبي از دين سالاري و مردم سالاري است، به دست تندرو هاي نترس که حتي ممکن بود موجب به پايان رسيدن جمهوري اسلامي بشوند، بر باد رفت.
اگرچه بسياري از ايرانيان از ناتواني او در مقابله با مخالفانش در داخل حکومت ناراضي بودند اما مشاورين خاتمي به اين نتيجه رسيده اند که او همچنان چهره محبوبي در ايران است و احتمالا تنها کسي است که مي تواند تعداد راي ها را آنقدر بالا ببرد که احمدي نژاد را از دور بيرون کند.
اما آقاي خاتمي در اين رقابت تنها نيست. مهدي کروبي روحاني ديگري که حزب اصلاح طلب خودش را راه انداخته است و در سال 2005 در مقابل احمدي نژاد قرار گرفت و ادعا کرد که در دور اول تقلب مانع از راه يافتنش به دور بعدي شده است و حالا مصمم است که بار ديگر شانسش را امتحان بکند. او قول داده است که تا آخر کار مبارزه کند.
با اين حال از همه مهم تر کسي است که اين هفته وارد ميدان شد. ميرحسين موسوي، نامي است که تعداد کمي از جوانان ايراني آن را مي شناسند اما والدين شان به آنها خواهند گفت که در سال هاي 1988-1980 در دوران جنگ ايران و عراق توانست بخوبي از عهده بحران اقتصادي بر بيايد. آقاي موسوي در آن دوران نخست وزير بود، که اين مقام بعد از او از بين رفت. آقاي موسوي با گرايش هاي سوسياليستي اش مي تواند رقيب جدي براي آقاي احمدي نژاد بعنوان چهره اي متواضع و پوپوليست باشد که معتهد به عدالت اجتماعي است.
آقاي موسوي الزاما يک اصلاح طلب نيست و مي تواند مورد توجه محافظه کاران هم قرار بگيرد. چيزي که او را در اردوگاه اصلاح طلبان قرار مي دهد چيزي نيست بجز اينکه بزرگترين حامي او قبل از اينکه خودش کانديدا بشود، آقاي خاتمي بوده است. اينکه چطور شد هر دو آنها با هم کانديدا شدند، يک معماست. يکي از مشاوران خاتمي مي گويد که او اميدوار است که راهکاري بوجود بيايد تا بر سر يک کانديدا به توافق برسند.
اين يک اقدام هوشمندانه است. تعدد کانديدا ها اين حس را ايجاد مي کند که آنها متعلق به يک استراتژي بزرگ تر هستند. با شروع سفر هاي تبليغاتي، کانديدا ها مي توانند ميزان محبوبيت خود را تخمين بزنند و علي رغم حمايت رهبر و نهاد هاي تندرو رژيم، انتخاب مجدد آقاي احمدي نژاد حتمي نخواهد بود.
اما ممکن است استراتژي در کار نباشد و هر سه سياستمدار آنقدر از تبليغات خوششان بيايد که براي ادامه دادن اصرار کنند تا به روز راي گيري در ماه ژوئن برسند. در اين صورت، راي اصلاح طلبان مي شکند و کابوسشان ادامه مي يابد و آقاي احمدي نژاد به صندلي رياست جمهوري اش باز مي گردد.
منبع: فايننشال تايمز، سيزده مارس
Sunday, March 15, 2009
تعدد نامزدهاي اصلاح طلب به سود احمدي نژاد -مقاله اي از فايننشال تايمز
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment