Sunday, March 15, 2009

آمريکا و اسرائيل؛ متحداني با ساز مخالف‏

آمريکا و اسرائيل؛ متحداني با ساز مخالف‏
مقاله نيويورک تايمز درباره اختلاف هائي بر سر ايران - دوشنبه 26 اسفند 1387 [2009.03.16]
مقامات ارشد امنيتي هفته گذشته در پايتخت هاي دو متحد نزديک- آمريکا و اسرائيل- دربارۀ برنامه هسته اي تهران ‏سخن گفتند. تفاوت ها آشکار بود.‏
آموس يالدين رئيس اداره اطلاعات نظامي اسرائيل يکشنبه گذشته، طي سخناني براي اعضاي هيأت دولت کشورش که ‏به سرعت سر از مطبوعات درآورد، اعلام کرد: "ايران از آستانۀ دانش فني لازم عبور کرده است." وي افزود: ‏‏"دستيابي به توانمندي نظامي هسته اي، فقط در گروي به کارگيري دانش فني لازم براي توليد بمب هسته اي است."‏
از سوي ديگر، دريالار دنيس بلير رئيس جديد سازمان امنيت ملي آمريکا، تنها چند روز بعد با حضور در يکي از کميته ‏هاي کنگره آمريکا "با احتمال روياروئي ايران و اسرائيل و يا بحران" بر سر اخبار مربوط به پيشرفت هسته اي ايران ‏هم نظر بود. با اينحال، او گفت اسرائيلي ها "به انتخاب بدترين رويکرد موجود در مواجهه با اين مسائل، تمايل بيشتر ‏دارند." ‏
هر دو نفر در تأييد گزارش ماه گذشته سازمان ملل مبني بر ذخيره سازي مواد هسته اي کافي - البته با درجه خلوص ‏پايين - از سوي ايران براي توليد يک بمب واکنش نشان مي دادند.‏
اسرائيل و آمريکا سالها نگران بودند وقتي چنين لحظه اي فرا برسد، آنها بايد چه کار کنند. اکنون آن لحظه فرار رسيده ‏است؛ عبور از نقطه خطر باعث بروز اختلافات عميق ميان دو کشور بر سر سرعت و شدت عمل لازم در تهديد مناسب ‏عليه تهديد ايران شده است. همانطور که درياسالار بلير خاطر نشان کرد، ساعت تهديد هسته اي اورشليم بسيار سريعتر ‏از ساعت واشنگتن تيک تاک مي کند. ‏
اينکه اين هياهو به کجا مي انجامد، هنوز مشخص نيست. اسرائيلي ها از سطح پيشرفت ايران به عنوان ابزار فشار بر ‏ايالات متحده جهت اتخاذ موضع سخت تر و نيز يادآوري محدوديت در صبر و شکيبائي خود به رئيس جمهور جديد ‏استفاده کرده اند. درواقع مقامات اسرائيلي اين پيام را ارسال مي کنند که ديپلماسي مورد نظر دولت اوباما در قبال ايران ‏بايد سريعتر آغاز شود و زودتر هم پايان يابد. يکي از مقامات ارشد امنيتي اسرائيل گفت: "تکليف بايد تا اواخر بهار يا ‏اوائل تابستان مشخص شود.» و اين پيامي است که در اسرائيل به هيلاري کلينتون وزير خارجه آمريکا داده شده است. ‏آنها مي گويند در غير اينصورت، ايراني ها گفتگو را تا ابد ادامه مي دهند و در عين حال سرگرم توليد بمب خواهند بود.‏از سوي ديگر، تيم اوباما براي تعيين ديپلماسي جديد خود در رويکرد به تهران، صبرپيشه کرده است. انتخاب دنيس ‏راس کهنه سوار آمريکا در خاورميانه به عنوان مسؤول تيم واشنگتن در تنظيم آنچه اوباما "هويج هاي بزرگتر و چماق ‏هاي سنگين تر" خوانده بود نيز در همين راستا است. ممکن است گفتگوهاي واقعي تا پس از برگزاري انتخابات رياست ‏جمهموري خرداد ماه در ايران آغاز نشود. ‏
بنابراين ممکن است نقطه مورد نظر واشنگتن براي تماس جدي با ايران از ضرب الاجل اعلام شده از سوي اسرائيل ‏عبور کند. از نگاه مقامات اسرائيلي، دست کم تحريم ها بايد هرچه سخت تر اعمال شوند. ‏
همه اين اتفاقات يکسال پس از آن روي مي دهد که مقامات اسرائيل با حضور در کاخ سفيد، درخواست استفاده از بمب ‏افکن هاي غول پيکر، اجازه عبور از آسمان عراق و امکان سوختگيري را ارائه دادند تا طرح حمله به تأسيسات غني ‏سازي ايران در نطنز را عملي کنند.‏
پاسخ جورج بوش منفي بود و اسرائيلي ها هم دست از درخواست خود کشيدند؛ حداقل اينکه موقتاً از آن دست کشيدند. ‏برخي مشاوران سابق جورج بوش مي گويند امروز ديگر مطمئن نيستند اسرائيل تصميم خود براي حمله به ايران را ‏گرفته يا خير، زيرا تا پيش از سر کار آمدن دولت جديد در پي بدست آوردن تجهيزات لازم براي دست زدن به اين کار ‏بودند، يا اينکه در پي مجاب کردن بوش به حمله پيش از ترک کاخ سفيد بودند. ‏
‏ آمريکائي ها و اسرائيلي ها بر روي چند نکته اتفاق نظر دارند: بازرسان بين المللي دريافته اند سرعت غني سازي ‏ايران بيش از هر زمان ديگري است، و تنها به اندکي ادامه غني سازي براي دستيابي به سوخت مورد نياز بمب هسته ‏اي نياز هست. ‏
با اين حال، ممکن است اين حقايق مشترک به تنظيم سناريوهاي مختلف منجر شود، همانطور که اسرائيلي ها از يک سو ‏و رابرت گيتس وزير دفاع آمريکا از سوي ديگر به طرح آن پرداخته اند. گيتس گفت هنوز چندسالي تا توانائي ايران ‏براي ساخت زرادخانه سلاح هسته اي فاصله داريم. ‏
در دنيائي با نتيجه گيري هاي عجيب، گاهي مشکل است حتي بين متحدان نيز به اين نکته پي ببريم که چه کسي جدي ‏است و چه کسي بلوف مي زند. ‏
ممکن است مقامات اسرائيل جهت آماده کردن واشنگتن براي دست به کار شدن در موقع لزوم انگيزه هائي داشته باشند، ‏حتي اگر واقعاً هم قصد انجام کاري نداشته باشند. اين راه حلي است که مي توان به کمک آن يک متحد را به اتخاذ تحريم ‏هاي سنگين تر، و يا حتي اگر لازم شد، به استفاده از زور، مجاب کرد.‏
مشاوران برجسته آقاي اوباما حدس مي زنند بنيامين نتانياهو- نخست وزير آينده اسرائيل- خطر اقدام يکجانبه را به تن ‏نمي خرد. اين مسأله مي تواند روابط آن کشور را با مهمترين متحدش تحت الشعاع قرار دهد. اما اين فقط يک حدس ‏است.‏
اگر اسرائيل درحال بلوف زدن باشد، دراين صورت آن کشور تنها کسي نيست که اين کار را مي کند. ‏ريشه اين مشکل که چگونه بايد به پيشرفت هسته اي ايران واکنش نشان داد، به احساس عدم امنيت در خود ايران بر مي ‏گردد. ايراني ها به مدت 18 سال کار هسته اي خود را مخفي کرده بودند. سال گذشته بود که آمريکائي ها در خصوص ‏احتمال حمله اسرائيل به ايران گفتند بسياري از تأسيسات هسته اي هنوز مخفي نگاه داشته شده اند. اسرائيلي ها مي گويند ‏دست زدن به حمله مي تواند برنامه هسته اي ايران را تا سه سال عقب بياندازد، درحاليکه آمريکائي ها مي گويند تأثير ‏آن تنها به اندازه شش ماه خواهد بود. ‏
ايران اغلب به بزرگنمائي توانمندي هاي خود دست زده است تا غني سازي اورانيوم را امري غيرقابل بازگشت نشان ‏دهد. در عين حال، از پاسخگوئي به سؤالات بازرسان بين المللي درباره فعاليت هاي خود نيز طفره رفته است، و همين ‏مسأله بر قصد آنها در استفاده از اورانيوم غني شده براي توليد بمب دلالت دارد. ‏
اگر ايران در پي فرو نشاندن تنش ها بود، مي توانست اين کاررا به ساادگي انجام دهد: اورانيوم غني شده را به سوخت ‏رآکتور اختصاص دهد.‏
اسکات کمپ کارشناس هسته اي در دانشکده روابط عمومي و بين المللي وودرو ويلسون از دانشگاه پرينستون در ‏مصاحبه اي گفت: "ما اميدواريم آنها چنين کاري را بکنند." ايران پا را از اين مرحله فراتر گذاشته و راه را براي ادامه ‏غني سازي بيشتر اورانيوم باز نگهداشته است. اينکه آنها با چه سرعتي مي توانند به اين کار ادامه بدهند، حتي در ميان ‏کارشناسان هسته اي نيز اختلاف عقيده وجود دارد.‏
بخش نظارت بر ايران در طرح کنترل تسليحات هسته اي ويسکانسين اعلام کرده است اين روند تنها دو تا سه ماه طول ‏خواهد کشيد. از سوي ديگر، مقاله جديدي که از سوي آقاي کمپ و کالج وي منتشر شده، اين زمان را بين 9 تا 36 هفته ‏تخمين زده است. ‏
جفري جي لويس، متخصص هسته اي از بنياد آمريکاي نوين گفت: "در رقابت ميان بمب ايراني و بمباران ايران، ما ‏برنده خواهيم شد. قبل از آنکه آنها مقدار ماده قابل استفاده در بمب را بدست بياورند، سقف را بر سرشان خراب مي ‏کنيم."‏
جامعه اطلاعاتي آمريکا نيز به سهم خود تخمين زده است که ايران احتمالاً مقدار اورانيوم غني شده لازم براي توليد يک ‏بمب را تا پايان سال جاري در اختيار خواهد داشت؛ با اين حال تاريخ محتمل تر را بين سال آينده تا 2015 ذکر کرده ‏است. ‏
درياسالار صرفنظر از علائم و نشانه ها، به اين اعداد استناد کرده است.‏
منبع: نيويورک تايمز- 14 مارس‏

No comments:

Post a Comment