Sunday, March 8, 2009

آقايان کي بزرگ مي شويد؟ -گزارشي از سانفرانسيسکو کرونيکل رابطه ايران و هاليوود

آقايان کي بزرگ مي شويد؟
‏ گزارشي از سانفرانسيسکو کرونيکل رابطه ايران و هاليوود - دوشنبه 19 اسفند 1387 [2009.03.09]
جوئل برينکلي
اين شد که هاليوود باعث شرم آمريکا شد. اين چيزي است که رهبران ايران هفته گذشته درجريان بازديد سينماگران ‏هاليوود از ايران با خشم زياد به ما گفتند.‏
به نظر مي رسد که فيلم اخير هاليوود "کشتي گير"، با بازي ميکي رورک و ماريزا تومئي، آنقدر توهين آميز بوده است ‏که ايران تصديق کرد که دفتر احمدي نژاد تقاضاي عذرخواهي از مردم ايران را کرده است. مشکل فيلم کجاست؟ نام ‏مستعار يکي از کشتي گيران فيلم که از آن در مبارزاتش استفاده مي کند، "آيت الله" است. از آن بدتر اينکه در يک ‏قسمت از فيلم اين کشتي گير قصد دارد ميکي رورک را با پرچم ايران خفه کند. باورتان مي شود؟
معلوم شده است که توهين هاي فيلم کشتي گير آخرين نمونه از اين دست توهين هاست که بدترين شان بر مي گردد به ‏فيلمي که بيش از يک دهه پيش در سال 1991 ساخته شد و عنوانش "بدون دخترم هرگز!" بود. در اين فيلم ايران را ‏سرزمين شيطان و جايي حطرناک نشان داده بود. جواد شمقدري، مشاور فرهنگي رئيس جمهور براي خوش آمد گويي ‏به دست اندرکاران هاليوود درباره ايم فيلم مي گويد: «همه اش دروغ است».‏
اما بهتر است قبل از اينکه از شدت خجالت به زانو بيافتيم، چند سووال بپرسيم. درباره موضوع پرچم ايران، مثلا. مي ‏خواهم بدانم آيا ايرانيان نبودند که در جريان انقلاب و از بعد از انقلاب سال 1979 پرچم آمريکا را مي سوزانند؟ اگر ‏اين اتفاق افتاده باشد من مطمئنم که مقامات مذهبي آمريکا مردمي را که به پرچم ما توهين کرده اند را تنبيه و ملامت مي ‏کنند. مطمئن باشيد.‏
حالا اسم مستعار کشتي گيرکه آيت الله است. چه توهين بزرگي به مسلمانان شيعه. تجسم کنيد که در فيلم هاي آينده اسم ‏مستعار يک کشتي گير، کشيش يا خاخام باشد! حتما رهبران مذهبي در رم يا اورشليم درست مثل تهران خشم و ‏غضبشان را نثار هاليوود خواهند کرد، شما اينطور فکر نمي کنيد؟
شايد قبل از اسنکه دست اندرکاران هاليوود از توهين مذهبي شان در فيلم کشتي گير از ايران عذرخواهي کنند، بخواهند ‏از شمقدري درباره چاپ کاريکاتورهاي ضد يهودي که سه سال پيش در بزرگترين روزنامه ايران چاپ شد، سووالاتي ‏بکنند. ‏
نه، فکر نکنيد که اين روزنامه يک مسابقه کاريکاتور معمولي گذاشته بود، مسابقه به دنبال انتخاب 12 کاريکاتور برتر ‏درباره هولوکاست بود. در کشوري که حتي اتفاق افتادن هولوکاست زير سووال قرار گرفته است، کشيدن کاريکاتور ‏درباره اين سوژه کار عادي است.‏
يک هنرمند مراکشي جايزه اول را برد. کاريکاتور يک جرثقيل اسرائيلي را نشان مي دهد که در حال چيدن بلوک هاي ‏سيماني به دور کرانه باختري است. منظره پشت کاريکاتور کمپ هاي آلماني هاست و ريل هاي راه آهن که به سوي... ‏خوب بقيه اش را خودتان حدس مي زنيد.‏
نفر دوم، دورويي غربي ها را به تمسخر گرفته است. در قسمت اول يک کمدين در "کلوپ غرب" دارد لطيفه اي درباره ‏اسلام مي گويد و موج خنده از او استقبال مي کند. اما وقتي درباره هولوکاست لطيفه تعريف مي کند، او را از پنجره ‏بيرون مي اندازند.‏
به عقيده من هيچ تفاوت برابري بين بحث کردن و حتي لطيفه گويي درباره مذاهب و زير سووال بردن وجود يک جنايت ‏بزرگ تاريخي وجود ندارد. من مطمئنم که کامبوجي ها اين را به خودشان نمي گيرند اگر ما به آنها بگوييم که پل پوت ‏پدران و مادران و خاله ها و عمه ها و عمو ها و دائي هايشان و 2 ميليون نفر ديگر را قتل عام نکرده است.‏
به نقل از خبرگذاري هاي ايران، شمقدري از هاليوود خواسته است که بي پرده از 30 سال توهين و تهمت، عذر خواهي ‏کند. او همچنين به فيلم 300 اشاره کرده است که بر اساس يک داستان مصور ساخته شده است و گفته است که اين ‏نوشته کفر آميز است. اين فيلم نيمه انيميشن درباره نبرد ترموپولي در 480 سال قبل از ميلاد مسيح است و ايرانيان را ‏مثل بر بر ها نشان داده است. من نمي دانم آيا آقاي شمقدري فيلم هاي آمريکايي را درباره روميان، اسپارت ها، ‏چنگيزخان و آمريکايي ها در ويتنام ديده است يا نه.‏
بار ايران بيش از حد سنگين شده است. چند روز پيش آدميرال مايک مولن، رئيس نيروهاي نظامي مشترک گفت که حالا ‏آمريکا مطمئن است که ايران مواد اوليه کافي براي ساختن بمب اتمي را دارد. آخرين گزارش سازمان ملل به همين ‏نتيجه رسيده است.‏
بنجامين نتنياهو، که به نظر مي رسد نخست وزير آينده اسرائيل باشد، پيشنهاد داده است که قبل از اينکه ايران به بمب ‏اتمي دست پيدا کند، به اين کشور حمله کند. آيا اين موضوع غير منتظره است؟ در سال 2005 فقط دو ماه بعد از اينکه ‏احمدي نژاد به رياست جمهوري رسيده بود، گفت: «رژيم اشغالگر قدس بايد از صفحات تاريخ محو بشود». و بدين ‏وسيله جايش را در ميان افراد بدنام محکم کند.‏
دولت اوباما در حال چانه زدن با روسيه است تا رهبران اين کشور را متقاعد کند که عليه ايران بشوند. با توجه به همه ‏اين مسائل، يک فيلم سينمايي چه اهميتي دارد؟ در زبان فارسي هم چنين ضرب المثلي وجود دارد: مردمي که در خانه ‏هاي شيشه اي نشسته اند...‏
پيشنهاد من به رهبران اين است: بزرگ شويد!‏
منبع: سانفرانسيسکو کرونيکل 7 مارس‏

No comments:

Post a Comment