ميرحسين موسوي آمد، با پوستر و روزنامه
"مردم روحانيت دولتي نمي خواهند" - چهارشنبه 14 اسفند 1387 [2009.03.04]
شيرين کريمي
roozonline
روزسه شنبه، روز ميرحسين موسوي بود.او هم در دانشگاه سخنراني کرد و پوسترهاي انتخاباتي اش بالا رفت، هم مجوز روزنامه گرفت وهم باقيمانده اعضاي ستاد انتخاباتيش معرفي شدند. در اين روز، در حاليکه انصار حزب الله از دو نيمه "خوشايند" و "ناخوشايند" او سخن گفتند و تهديد کردند که با نيمه ناخوشايندش روبه رو خواهندشد، موسوي از اين سخن گفت که: "آنچه براي نياز واقعي ملت ما و چاره اي براي از بين رفتن اين تفرقه ها به نظر مي آيد، اين است که توجه کنيم مردم چگونه مي توانند اصلاح طلبي و اصولگرايي را با هم جمع کنند."
ميرحسين موسوي که در نشست شصت و ششمين سالگرد تاسيس انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي سخن مي گفت همچنين به تقابل هاي موجود در جامعه بين جريانات مختلف اشاره کرد و افزود: "در جامعه و فضاي سياسي که گفت وگوها، شعارها و جريان هاي مختلف وجود دارد گاهي ممکن است با جرياناتي مواجه شويم که مقابل هم قرار مي گيرند.وقتي در اين مساله دقت کرده و آن را واکاوي مي کنيم دليل آن را در قبول يک سازمان مي بينيم که اين مي تواند اين تضادها و مخالفت ها به وحدت تبديل شود."
موسوي ادامه داد: "امروزه در جامعه ما دو جريان اصلاح طلبي و اصولگرايي وجود دارد که در توضيح اصولگرايي يک زمان اين جريان به گونه اي تعبير مي شود که ارتباط وسيعي با اصلاح طلبي داشته باشد و موقعي هم اصلاح طلبي و اصولگرايي عنوان کليشه اي قلمداد مي شوند كه هيچ سازشي با هم ندارند؛ اينجا هم اصولگرايي معاني عميق خود را از دست مي دهد و هم اصلاح طلبي نمي تواند براي تحولات و دگرگوني هاي درست، مفيد واقع شود و تنها به دست مايه اي براي مبارزات خالي از ارزش که ممکن است پشتوانه مردم را در خود نداشته باشد، تبديل مي شود."
نخست وزير دوران چنگ،آنگاه "نياز واقعي ملت و چاره از بين رفتن تفرقه ها" را در جمع کردن "اصلاح طلبي و اصولگرايي" دانست و افزود: "در چنين حالتي بهره گرفتن گروه هاي سياسي از اين تجربه مردم براي برون رفت از وضعيت نامطلوب مي تواند بسيار پربرکت و کارساز باشد."
رابطه عدالت و آزادي
موسوي در بخش ديگري از سخنانش به بحث عدالت و آزادي پرداخت و اين دو مفهوم را درپيوند با يکديگر تعريف کرد: "در جامعه ما اگر به اين دو اصل، شعار و ارزش بنيادي درست نگاه شود، مي بينيم که از نگاه فلسفي آنها از هم جدايي ناپذيرند.در فضاي دروغ، تباهي، فساد و نبود عدالت و در فضايي که افراد به اين فکر هستند که هر روز سفره آنها کوچک نشود و زير گام هاي سنگين ظالمين خرد نشود و در اين فضاي بي پناهي طبيعي است است آزادي هم از بين رود.آزادي در جايي تبلور پيدا مي کند که افراد فرصت انديشيدن پيدا کنند. برعکس در نبود آزادي هم اگر مردم از نعمت و اهميت آزادي که در حقيقت حق آنهاست غافل بمانند،نمي توانند به سمت عدالت و به سمت حقوق اساسي و سعادت خود حركت كنند."
وي ادامه داد: در جامعه اي كه آزادي و عدالت را با هم جمع کنيم؛ مردم مي توانند راه شهيدان را ادامه داده و مدافع معنويات باشند اما در عين حال اين اعتقاد و اين شيفتگي در ميان مردم باعث نمي شود که آنها موافق دخالت دستگاه ها و نيروهاي گوناگون در امور شخصيه خود باشند يعني دفاع از ارزش هاي اساسي و دفاع از خون شهيدان و راه آن ها تناقضي براي احترام به زندگي و امور شخصي آن ها ندارد.مردم هم مي توانند پايبند ارزش ها باشند، از راه شهدا دفاع کنند، به آن افتخار کرده و آن را ترويج دهند؛ اما در عين حال اين عقيده مجوز اين نيست که در اموري که براي مردم است، سليقه شخصي آنهاست تجسس شود و دست اندازي صورت گيرد؛ در اينجا جامعه هم اصلاح طلب هست و هم اصولگرا. جامعه دوست ندارد به ارزش هاي او توهين شود، مردم دوست دارند به عقايد ديني آنها احترام گذاشته شود اما در عين حال مردم راضي نيستند که هيچ کتاب يا روزنامه اي به بهانه هاي اندك و غير مقبول توقيف يا بسته شود. مردم مي توانند در درون خود اين دو مساله را جمع شده و با هم بخواهند و مشکلي هم ايجاد نشود؛ چرا که اصلا پيشرفت کشور هم مي تواند در گرو همين مساله باشد و جامعه خود تحمل زيادي براي درک آن دارد. جامعه معمولي ولي آگاه ما هيچ ارتباطي بين احترام به مقدسات و سخت گيري بر مطبوعات و رسانه ها نمي بيند و اعتقاد به آسان گيري دارد."
نقش روحانيت
ميرحسين موسوي سپس با اشاره به اينکه نهاد هاي حکومت و دولتي "بايد بي صبري هاي خود را تقليل داده و از اين ويژگي گذشت، صبوري، تحمل و جوانمردي مردم درس بگيرند" به جايگاه روحانيت در جامعه پرداخت و اظهار داشت: "فکر مي کنم به طور ميانگين جامعه ما در مجموع طيف ها و گروه هاي فکري مختلف، همه به روحانيت احترام مي گذارند و مي خواهند کنار او باشند، از روحانيت توان گيرند، حمايت کنند و البته روحانيت هم به آنها کمک کند؛ حال در اين فضاي اعتماد جامعه که موجب خير و برکات کثيري براي انقلاب و تداوم انديشه هاي آن و رشد انگيزه مي شود، آنها دوست ندارند روحانيت دولتي شود.مردم ما مخالف حمايت روحانيت از نظام و دولت نيستند اما اين حمايت را در گرو مستقل بودن آن مي دانند و نمي خواهند تحت تاثير دولت قرار گيرد."
بخش خصوصي و دولتي
موسوي که به چهره "چپ اسلامي" شهرت دارددرسخنان خود همچنين از خصوصي سازي حمايت کرد و افزود: "جامعه موافق كسب و كار خصوصي است و از خصوصيسازي حمايت ميكند. اينكه بخش خصوصي را قدرتمند كنيم حرف درستي است، اما جامعه موافق ترويج يك فضاي ارزشي سوداگرانه كه همه چيز درآن قابل خريد و فروش باشد، نيست."
اين استاد گروه علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس و عضو مجمع تشخيص مصلحت،سپس با تاکيد بر لزوم حفظ ارزش ها،گفت: "كساني كه امور را ميگردانند، همهي نهادهايي كه براي كشور مقدس هستند و برآمده از نظام جمهوري اسلامي هستندـ و ما هم آرزو داريم كه تقويت شوند و قوي بشوند ـ بايد توجه كنند كه ما نميتوانيم راجع به عزت مردم قهرمان غزه و مقاومت پر افتخار حزبالله لبنان صحبت كنيم وعزت مردم خودمان را ناديده بگيريم. مردم بين خود تناقضي ميان حمايت از مردم غزه و حفظ كرامت انساني خود نمي بينند آن ها اعتقاد دارند كه مي توان اين دوگانگي رفتار را نداشت."
سياست خارجي
آخرين نخست وزير جمهوري اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود ضمن مخالفت با "وادادگي" در برابر قدرت هاي بزرگ،اظهار داشت: "جامعهي ما قويا از داشتن فنآوري هستهيي حمايت ميكند، جامعهي ما سر خم كردن در مقابل خواستههاي قدرتهاي بزرگ و اينكه جلوي پيشرفت ما را در تكنولوژيهاي پيشرفته بگيرند رد ميكند و آمادهي هر نوع فداكاري است تا در اين راه بايستيم و از دولتمردان هم همين انتظار را داريم و اين ويژگي اصولگرايانه است، اما درعين حال جامعهي ما به دليل اينكه يك عقل جمعي در آن حاكم است، از تحريك بيهودهي جهان دل خوشي ندارد."
خوشايند و ناخوشايند
در همين حال و با جدي شدن حضور موسوي در انتخابات،سايت انصار نيوز با انتشار مقاله اي و با تاکيد بر اينکه "ميرحسين نبايد تلافي بيست سال سکوت را در اين چند ماه باقي مانده تا انتخابات بکند" هم "سکوت بيست ساله" موسوي را "سوال برانگيز" خواند و هم يک "هياهوي چند ماهه" را "زياد اخلاقي" ندانست.
ارگان حزب الله در ادامه اين نوشتاربا تاکيد بر اينکه "از آنچه ميترسيديم به وقوع پيوسته است" از اينکه "اين روزها به طور متناوب سخناني از ميرحسين موسوي تيتر روز نامههاي دوم خردادي" مي شود ابراز ناخرسندي کرد و نوشت: "مير حسين موسوي دو نيمه دارد: يک نيمه آن، ورژن ضعيفشده احمدينژاد است که ميخواهد نمودي از ساده زيستي و گفتمان اوليه انقلاب را به نمايش بگذارد.اين «نيمه» به دعاي کميل در منزل شهيد باکري ميرود و نگران امور فرهنگي کشور است و پيوسته امام راحل را مورد نظر خود دارد و شهيد بهشتي را الگوي خود ميداند. اين نيمه همان دغدغههاي ارزشي دهه شصت و توبه نصوح مخملباف را دارد. اين نيمه از خوردن گلابي چيني و انگور خارجي توسط مردم نگران است و نگران اين است که خودروهاي گرانقيمت نبايد در پايتخت تردد کنند و رفتن مردم به دبي و امثال و ذالک براي تجارت و يا سياحت، اين نيمه را آزار ميدهد."
انصار نيوز آنگاه با طرح اين نکته که اين نيمه موسوي "خواهان احياي مجدد گشت کميتههاي انقلاب اسلامي است و اينکه مثلا در دادن پاسپورت به مردم دقت بيشتري بشود تا به بيراهه نروند و سر از دبي در نياورند" او را به دادن "آدرس غلط" متهم کرد و پرسيد: "آيا واقعا مخاطبان خود را مشتي آدم عوام از همه جابيخبر ارزيابي کردهايد؟"
نويسنده اين مقاله آنگاه ضمن نقد کساني که "هنوز هم انتخاب احمدينژاد را ناشي از راي پوپوليستي ملت" ميدانند، موسوي و "هم مسلکان" وي را متهم به اين کرد که اصرار دارند "با همين روش سبد راي خود" را پر کنند. انصار نيوز در ادامه اين مطلب ضمن اينکه از موسوي خواسته است "يک قدري در ادبيات خود دقت" کند، به ستايش از احمدي نژاد مي پردازد و اينکه امروز "ايران عزيزترين کشور منطقه است و حتي دموکراسيهاي لرزاني چون ترکيه ميخواهند صلابت احمدينژاد را جلوي دوربينهاي تلويزيوني تقليد کنند..." اما نيمه ناخوشايند موسوي از ديد انصار نيوز کدامست؟ نويسنده اين مقاله در اين بخش ضمن طرح اين خواست که دوران موسوي با دوران احمدي نژاد مقايسه شود،مي نويسد: "احمدينژاد در سه سال گذشته با انواع مخالفتها روبرو بوده است؛ مجلسي که گرچه نام اصولگرايي را يدک ميکشد، ولي توسط دولتمردان سابق شما در مرکز پژوهشهاي مجلس به کانون کارشکني تبديل گرديده است؛ دستگاه قضايي و رسانه ملي را هم که شاهد هستيد. به اين ليست بيمهري ها اضافه کنيد سنگاندازي چند هزار مدير اصلاحات و سازندگي که در قالب احزاب دوم خردادي به فعاليت سازمانيافته مشغولند؛ ولي با همه اين اوصاف، ايران و دولت و رئيسجمهور آن محبوبترين چهره جهان اسلام و منطقه هستند.» و سپس نتيجه مي گيرد که «نيمه دوم» موسوي به اندازه نيمه اول او« دوست داشتني نيست."
بر همين اساس در پايان اين مقاله،نويسنده از اين سخن مي گويد که: "تکليف ما با نيمه اول شما روشن است؛ ولي مطمئن باشيد در برابر نيمه دوم شما خواهيم ايستاد. تا او چه خواهد..."
روزنامه و ستاد
همزمان با همين تحرکات،از يک سو "برخي ديگر از اعضاي کميتههاي چندگانه ستاد انتخاباتي مير حسين موسوي مشخص شدند" و از سوي ديگرمطبوعات از صدور مجوز روزنامه "کلمه سبز" به صاحب امتيازي مهندس ميرحسين موسوي خبر دادند.
فعاليت انتخاباتي ميرحسين موسوي با واکنش هاي مختلفي در دو جناح حکومت رو به روشده است؛ در همين ارتباط عباس عبدي در يادداشتي که در روزنامه اعتماد منتشر شد نوشت: "با وجود آقاي خاتمي و آقاي کروبي تنها اميدي که مي توان داشت، ايجاد يک جريان سلبي براي رسيدن به يک اتحاد انتخاباتي روي آقاي موسوي است. اصلاح طلبان اگر هدف خود را پيروزي بر رقيب بدانند [که به نظر مي رسد اين طور باشد] بايد از طريق راهکارهاي سلبي وارد شوند. آنها نمي توانند از منظر ايجابي به اتحاد مورد نظر خود برسند چرا که آن وحدت گروهي را ندارند؛ اگر اين اتحاد نيز ايجاد شود، با روندي که طي مي کنيم تنها به اتحاد روي ميرحسين موسوي خواهيم رسيد."
No comments:
Post a Comment