وبلاگ ساز مخالف
فارغ از اينكه آمدن خاتمي مطلوب من باشد يا نه، اين نحوه تصميم گيري و آمدن نيامدن كردن خيلي قابل انتقاد است. مثلا قرار است چه اتفاقي بيفتد تا او تصميم بگيرد؟ شرايط دو ماه پيش چه فرقي با امروز دارد و امروز چه فرقي با ماه آينده دارد كه خاتمي تصميمش را نميگيرد؟ اين چه نمايشي است كه هر روز يك عده ميروند پيش خاتمي و استدعا و التجا كه تشريف بياوريد و او هم از چيز موهومي به نام ترديدهايش حرف ميزند و آخرش هم منت سر مخاطب گذاشته و اعلام ميكند به فشارها و مطالبات ملت فكر ميكند. اين مطالبه را چطور فهميده؟ كدام نظرسنجي؟ كدام پيمايش و مطالعه؟ اينطوري كه خاتمي برخورد ميكند فردا اگر رئيسجمهور شد ديگر نميشود نقدش كرد چون خود را بدهكار كسي نميداند. كلي منت هم ميگذارد كه من نميخواستم بيايم شما فشار آورديد.
يك زماني مد بود هر كسي ميخواست به سوي يك كرسي قدرت خيز بردارد مننظر ميماند تا احساس تكليف شود و هميشه هم احساس تكليف ميشد. حالا چند سالي مد شده همه منتظرند كه مردم بخواهند آنها بیایند و باز هم عليالظاهر هميشه مردم ميخواهند!
No comments:
Post a Comment