Monday, February 16, 2009

پاسخي به تهديد ايران‏ -گفتگوي سي بي اس با جاسوس سابق آمريکا در امور ايران‏

پاسخي به تهديد ايران‏
گفتگوي سي بي اس با جاسوس سابق آمريکا در امور ايران‏ - سه شنبه 29 بهمن 1387 [2009.02.17]
کيمبرلي دوزير ‏
رابرت بير و همسرش دينا، دو جاسوس عاليرتبه سازمان اطلاعات مرکزي ‏آمريکا (سيا) بودند. آنها ده سال پيش از سازمان سيا خارج شدند و کاليفرنيا ‏را براي زندگي انتخاب کردند. ‏
آقاي بير قسمت اعظم وقت خود را صرف موش و گربه بازي خطرناک با ‏ايران کرد و سپس تصميم گرفت خاطرات و درس هائي را که آموخته، در ‏کتابي به نام «شيطاني که ما مي شناسيم» گردآوري کند. او اميدوار است ‏رئيس جمهور جديد آمريکا به اين درس ها توجه کافي بکند. ‏
بير مي گويد: «ايران سومين ضلع از روابط بين المللي است. اين کشور ‏باعث شد جيمي کارتر مقام رياست جمهوري خود را از دست بدهد و تا حد ‏زيادي باعث شکست ريگان نيز شد. 15 سال طول کشيد تا من بتوانم اسرار ‏خاورميانه را بشناسم و اين با زندگي مستمر در آنجا همراه بود. تازه بعد از ‏آن بود که شروع به درک مسائل کردم.» ‏
چيزي که بير به آن پي برده، فرا رسيدن زمان ايجاد يک تغيير فاحش در ‏سياست هاست. او مي گويد ايران باهوش تر و خطرناکتر از آن است که ‏همچنان دشمنان ما باقي بماند. ‏
دوزير، نويسنده اين مقاله از وي پرسيد: «ايران، آمريکائي ها را گروگان ‏گرفت، از حملات تروريستي به هدف هاي آمريکا حمايت کرد، و شما مي ‏گوئيد بايد به آنها به چشم يک نيروي سازنده نگاه کرد؟»‏
بير: «من مي خواهم از چين مثال بزنم. در اواخر دهه 1960، چين مشغول ‏انقلاب فرهنگي بود. مائو تسه تونگ يکي از بدترين دشمنان ما بود. با ‏اينحال، کيسينجر و نيکسون توانستند فرصت ايجاد تغيير در اين قدرت را ‏مشاهده کنند. ما نشستيم و با آنها گفتگو کرديم... و اين نتيجه داد.» ‏
بير معتقد است ايران آنطور که در تلويزيون ها نشان داده مي شود- يک ‏کشور غيرقابل پيش بيني و افراط گراي تحت القائات جنون ديني- نيست.‏
او وجود رهبري هوشيار و محاسبه گر در ايران را توصيف مي کند که ‏يک چهره از خود را به دنيا نشان مي دهد، و در عين حال از طريق عوامل ‏قدرتمند به بازي در پشت صحنه مشغول است.‏
بير بايد اين چيزها را خوب بداند، زيرا خودش به مدت بيش از دو دهه با ‏شخصيت هاي مختلفي زندگي مي کرد. او قصد دارد يک مجموعه مستند از ‏بمب گذاري انتحاري تهيه کند. چيزي که به گفته وي، مهمترين سلاح نسل ‏ماست. ‏بير مي گويد قسمت اعظم اين فيلم در داخل ايران تهيه شده است.‏
او ايران را مسؤول بمبگذاري مرگبار سفارت آمريکا در لبنان و کشتي ‏باراکز در سال 1983 مي داند.‏بير در اين فيلم مي گويد: «وقتي من 25 سال پيش براي آخرين بار اينجا ‏بودم، ايران يکي از بزرگترين متحدان آمريکا در منطقه بود. حالا ايران ‏يکي از بزرگترين دشمنان ماست.»‏
موقع فيلمبرداري بود که بير فهميد اتفاق بزرگي در حال رخ دادن است.‏
بير مي گويد: «برخوردهاي اجتماعي من با کساني بوده که در خاورميانه ‏زندگي مي کنند. آنها به من مي گويند از ايران مي ترسند، نه ايراني که ما ‏مي بينيم، بلکه ايراني که آنها مي بينند. آنها امپراطوري جديد ايران را مي ‏بينند.» ‏بير معتقد است هرچند سرنگون کردن صدام لازم بود، اما جنگ عراق با ‏سر هم بندي همراه بوده است.‏
دوزير: «شما معتقديد روش اشغال عراق از سوي آمريکا، هديه اي براي ‏ايران محسوب مي شود؟»‏
بير: «اين کاملاً يک هديه براي ايران بود. زيرا صدام و حکومت وي شديداً ‏مخالف نفوذ ايران بودند و کارآئي زيادي هم داشتند. آنها هشت سال با ‏ايراني ها جنگيدند و جلوي نفوذ آنها را گرفتند. ايراني ها در زمان رژيم ‏سابق عراق مي ترسيدند پايشان را در خاک آن کشور بگذارند.»‏
‏«حالا چطور؟»‏
‏«ما سيستم آنجا را نابود کرديم و راه را براي نفوذ ايران باز کرديم. آنها در ‏حال نشر و گسترش هستند.»‏بير مي گويد ايران مشتاق است نفوذ خود را از عراق به سرتاسر ‏خاورميانه گسترش دهد. «ايران از واسطه ها استفاده مي کند. اين ‏امپراطوري به کمک عوامل است. چيزي شبيه کمونيسم است: شما مردم را ‏همراه خود مي کنيد، با ديدگاهي که شما به دنيا داريد. ايراني ها مي گويند ‏ما مي توانيم درنهايت آمريکا را از خاورميانه بيرون کنيم.»‏بير مي گويد اين اتفاق درحال رخ دادن است، مگرآنکه ما به احمدي نژاد و ‏طرفداران ديني او، هرچه مي خواهند تقديم کنيم.‏
بير: «اول از همه، آنها مي خواهند به عنوان قدرت بزرگ در خليج فارس ‏به رسميت شناخته شوند. از طرف آمريکا و اروپائي ها! مي خواهند وارد ‏ماجراهاي بزرگي نظير عراق و افغانستان شوند که به آنها مربوط مي ‏شود.»‏
دوزير: «اما با اينکار، آمريکا و اروپا به رفتار بد ايران پاداش مي دهند، ‏اينطور نيست؟»‏
بير: «بله. اما چه اهميتي دارد؟ ما بايد دراين موضوع مصلحت انديش ‏باشيم.»‏به نظر مي رسد باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا، همانطوري که در ‏کنفرانس مطبوعاتي روز دوشنبه به چشم مي خورد، نظرات و ايده هاي بير ‏را مدنظر قرار داده است. ‏
اوباما گفت: «تيم امنيت ملي من مشغول بازنگري سياست فعلي در قبال ‏ايران است، در پي نقاطي است که مي توانيم دربارۀ آنها گفتمان سازنده ‏داشته باشيم، جائي که بتوانيم تماس مستقيمي با آنها داشته باشيم.»‏بير از اين نگران است که اگر ما مذاکره نکنيم، ممکن است آمريکا خود را ‏درگير جنگ ديگري ببيندف جنگي که از عهدۀ هزينه هاي آن برنيايد. ‏
او مي پرسد: «آيا واقعاً مي خواهيم قوي ترين کشور خاورميانه را سرنگون ‏کنيم؟ ما همين تازگي ها عراق را به عنوان دومين کشور قدرتمند منطقه ‏پائين کشيديم، و اين هيچ نتيجه خوبي براي هيچکس در منطقه به دنبال ‏نداشت. افتضاح به بار آمد و همينطور هم خواهد ماند.»‏
وي مي گويد: «بگذاريد آنها را دوباره به بازي کشورها برگردانيم.»‏
اين يک پيشنهاد تحريک آميز از سوي مردي است که خود زندگي ‏ماجراجويانه اي داشته است... کسي که مي داند دنيا تا چه حد مي تواند از ‏درون و بيرون خطرناک باشد، با اينحال او همچنان در پي تغيير دنياست.‏
منبع: سي بي اس- 15 فوريه

No comments:

Post a Comment