در باره مهدي کوچک زاده - سه شنبه 29 بهمن 1387 [2009.02.17]
مازيار رادمنش
مهدي کوچک زاده، از جمله وکيل الدوله هايي است که در مجلس هفتم و هشتم، بي چون و چرا از دولت نهم حمايت کرده اند. او که زماني اصلا خبري از انقلاب نداشت و دور و بر فعالين انقلابي نمي رفت، امروز تلويحا از معتقدين به تداوم انقلاب است و مدام در حال جنگ در قامت يک انقلابي! عليه ضد انقلابيون است. مهدي کوچک زاده که با چفيه دور گردنش شناخته مي شود، روز يکشنبه 20 بهمن ماه در گفت و گو با ايرنا، با اشاره به اينكه احمدي نژاد تنها نامزد اصولگرايان است، گفت: "با توجه به عملكرد دولت احمدي نژاد و ميزان رضايت مندي مردم، تاكنون او به عنوان تنها نامزد اصولگرايان مطرح است."
مهدي كوچك زاده با اشاره به اينكه حضور هيچ يك از نامزدهاي اصلاح طلب در تصميم گيري هاي اصولگرايان تاثيري ندارد، تاكيد كرد: "مهم نيست چه كسي از سوي اصلاح طلبان نامزد مي شود، در هر صورت اين موضوع در جريان تصميم گيري اصولگرايان تاثيري ندارد."
نماينده تهران در مجلس، اظهار داشت: به اجماع رسيدن اصلاح طلبان بعيد است، چون ذات رويه آنان مبتني بر زور و قدرت طلبي است. آنان هيچ گاه نمي توانند به اتحاد و وحدت برسند و امكان رسيدن به اجماع براي كل مجموعه اصلاح طلبان دور از ذهن است. هنوز هم حضور ميرحسين موسوي در انتخابات را دور از ذهن مي دانم و فكر ميكنم اصلاح طلبان با طرح حضور وي مي خواستند نامزدي خاتمي را قطعي كنند. مطمئن هستم موسوي بازي اين افراد را نميخورد و در انتخابات شركت نميكند."
ساعاتي نگذشته بود که خاتمي در ساعت 20 همان شب در مجمع روحانيون مبارز، خبر قطعي بودن نامزدي اش را عنوان کرد، روزي نگذشته بود که خبر آمد ميرحسين موسوي هم براي انتخابات آماده است و از آن سو در اردوگاه اصولگرايان نيز، از باهنر به عنوان کانديداي سايه نام برده شد. اين سه مورد به علاوه ديگر کانديداهاي بالقوه اصلاح طلب و اصولگرا که با حضور خاتمي خواب شان برهم خورده، نشان مي دهد تا چه اندازه تحليل کوچک زاده با اوضاع سياسي-اجتماعي ايران قرابت دارد.
مهدي [سعيد] کوچک زاده کيست؟
مهدي کوچک زاده سال 1337 در تهران و در خانواده اي متمول متولد شد. نام اش گرچه مهدي بود، اما سعيد نيز خوانده مي شد. وي دوران کودکي و جواني خود را در خيابان ايران گذرانده، خياباني که اغلب سياستمداران تهراني حامي احمدي نژاد از آنجا برخاسته اند. خانواده اش بازاري است و گرچه مذهبي سنتي بودند، اما مهدي در جواني مانند آنان نبود. وي در سال 1355 در رشته آبياري دانشکده کشاورزي در دانشگاه پهلوي شيراز پذيرفته شد. پيش از ورود به دانشگاه فعاليت سياسي نداشت و جزو فعالين مذهبي هم نبود.
کوچک زاده پس از ورود به دانشگاه نيز، از فعاليت هاي سياسي پرهيز مي کرد و بيشتر تمايلاتي چون جوانان معمول و به دور از هياهوي انقلاب دوران خود را داشت و مانند اکثر انقلابيون ديرآمده طرفدار دولت نهم در روزهاي انقلاب، بيشتر سرشان به چيزهاي ديگري جز سياست گرم بود. اما با شدت گرفتن فعاليت هاي سياسي- مذهبي دانشجويان دانشگاه شيراز توسط دانشجوياني از جمله محسن کديور، سيف الله داد، سيدابراهيم نبوي، عطاء الله مهاجراني و مصطفي معين، وي با راهنمايي و هدايت يکي از فعالين سياسي وقت دانشگاه در فاصله چند ماهي مانده به انقلاب، جذب جنبش دانشجويي و انقلابي عليه رژيم پهلوي شد. اگرچه تا مدتها بعد از انقلاب هم سياست را چندان جدي نمي گرفت. اما در هر حال مهدي کوچک زاده به تدريج رويه زندگي پيشين را ترک کرد و جزو فعالين انقلابي شد. او در همان دوران در کلاس هاي عقيدتي- سياسي محسن کديور که تا مدتي پس از تعطيلي دانشگاه شيراز توسط دانشجويان مسلمان انقلابي جريان داشت، شرکت کرد. وي در فروردين سال 1359 به سپاه پاسداران پيوست و در جنگ شرکت کرد و تا ابتداي سال 61 در سپاه مشغول به کار بود. از سال 61 تا 63 در خدمت جهاد سازندگي استان فارس بود، و پس از آن به بخش مهندسي جهاد سازندگي منتقل شد. در همين سال وي دوباره به دانشگاه بازگشت و در سال 64 کارشناسي آبياري را از دانشگاه تهران اخذ کرد.
در همان سال، مسئول کميته امور آب جهاد سازندگي استان کردستان شد و ضمن مشاركت در طراحي و اجراي طرحهاي آفند و پدافندي آب در دوران جنگ، جانشيني مسئول امور آب قرارگاه كربلا در عملياتهاي كربلاي 4 [ستاد کربلا] را بر عهده گرفت. وي تا زمان مجروحيت در همين شغل انجام وظيفه کرد. اواخر اسفند 65، از ناحيه پا مجروح شد و يک پاي خود را تقريبا از دست داد. مهدي کوچک زاده در خصوص مسئوليتش در دوران جنگ و نحوه مجروحيت اش مي گويد: "من در عمليات کربلاي 5 مسئول کميته آب قرارگاه کربلاي 5 بودم، بخش عمده وظيفه کربلاي 5 مهندسي آب هايي بود که در منطقه پخش شده بود، يک روز صبح با يک دوستي که الآن معاون دانشگاه تهران است [آقاي دکتر اميد] با هم در منطقه بوديم، يک سنگري هم داشتيم که کوتاه بود و فقط نشسته مي شد داخل برويم. به فاصله 200 الي 300 متري ما يک سنگر بزرگ زده بودند که مستحکم بود، يک گلوله 120 آمد روي آن ولي سوراخ نشد، اين را يادم است. موقع نماز و غذا مي رفتيم در آن سنگر و در بقيه اوقات مي رفتيم در سنگرهاي خودمان.
آن روز صبح ما آمديم برويم وضو بگيريم و برويم سنگر بزرگ، خيلي هم آتش مي آمد، کنار کانال ماهي بود، تا مي آمديم برويم، يک گلوله مي آمد دوباره برمي گشتيم به سنگر، يکي از رفقايي که حالا متأسفانه منتظري چي هم شده است، جانشين قرار گاه بود، اين به من به کنايه گفت: عمو تا کي مي خواهي بايستي؟ اين جنگ قرارست تا 20 سال طول بکشد! [امام گفته بود اگر اين جنگ تا 20 سال هم طول بکشد ما هستيم] همه خنده شان گرفت و ما هم خجالت کشيديم و راه افتاديم رفتيم، بالاخره وضو گرفتيم و نماز خوانديم.
بعد از نماز آقاي اميد شروع کرد به زيارت عاشورا خواندن، کار هم داشتيم، گفتم پاشو برويم سر کار، اين هم همين جوري که زيارت عاشورا مي خواند، گفت برو من مي آيم، من يک تندي به او کردم گفتم حالا زيارت عاشورا خواندنش گرفته، همين طور که از آن سنگر به طرف سنگر خودمان مي آمدم، يک مقداري نان و پنير و کره برداشتم. به طرف سنگر خودمان آمدم، يک گلوله کاتيوشا آمد و رفت زير پاي من، استخوان لگن کاملاً درآمد، پايم برعکس شد، موجش اينطوري کرد، کاتيوشا هيچ ترکشي ندارد ولي موجش سر را حتي از بدن مي تواند جدا کند، بستگي دارد در چه حالتي باشيد، من روي خاکريز که راه مي رفتم، توي خاکريز زير پاي من رفت موجش من را پرت کرد هوا، کاتيوشا يک پره هاي آلومينيومي دارد که يکي اش در رانم رفت، بعد افتادم.
همين که در هوا بودم ياد تندي اي که به رفيقم کردم، افتادم. گفتم خدايا غلط کردم. در اين فکر بودم که الآن شهيد مي شوم. خيلي درد داشتم. 20 الي 30 دقيقه افتاده بودم، تکان نمي توانستم بخورم. مي خواستم برگردم طرف سنگر، نمي توانستم تا اينکه ديدم "اميد" دارد مي آيد، اين هم نمي فهميد ما مجروح شده ايم. گفت چرا اينجا نشسته اي، برو داخل سنگر، اينجا آتش مي آيد. يکدفعه جلو آمد و ديد و آمبولانس صدا کردند و ما را بردند. 6 ماه بستري بودم."
پس از سپري کردن دوره نقاهت يک ساله، با حمايت جهاد سازندگي و افرادي همچون مهندس زنگنه [وزير جهاد از سال 67 تا 68] و سعيدي کيا [وزير جهاد دولت هاشمي رفسنجاني]، در سال 66 براي ادامه تحصيل به هلند اعزام شد. کوچک زاده در موسسه بين المللي هيدروليک و محيط زيست، IHE، دلفت، در کشور هلند مشغول به گذراندن دوره کارشناسي ارشد هيدروليک شد. وي در سال 68 کارشناسي ارشد هيدروليک خود را از اين موسسه کسب و به ايران بازگشت. از سال 68 به عضويت هيئت علمي مرکز آموزش عالي امام خميني وابسته به وزارت جهاد سازندگي در آمد و مسئول توسعه و تجهيز مراكز آموزش عالي وزارت جهاد سازندگي شد.
اين فعاليت سه سال به طول انجاميد و همزمان با تصدي سعيدي کيا [وزير فعلي مسکن دولت آرمانگراي نهم] بر اين وزارتخانه بود. وي از سال 71 به عنوان مربي و از سال 76 تاکنون در سمت استاديار دانشگاه تربيت مدرس مشغول به تدريس بوده است. کوچک زاده همچنين در سال 76 مدرک دکتراي خود را در رشته آبياري از دانشگاه تربيت مدرس اخذ کرد. وي در فاصله اين سال ها تا اولين حضور در انتخابات مجلس اغلب به فعاليت هاي دانشگاهي مشغول بود. کوچک زاده متاهل است و حاصل اين ازدواج سه فرزند دختر است، يکي از دخترانش عروس حسين مظفر وزير آموزش و پرورش دولت اول خاتمي است. ... و کوچک ها و کوچک زاده سياسي شد در سال 82 کوچک زاده با حمايت ائتلاف اصولگرايان علي الخصوص موتلفه و آبادگران، پاي به عرصه رقابت هاي سياسي گذاشت و کانديداي نمايندگي مجلس شد. او با حمايت اصولگرايان توانست به مجلس هفتم راه يافته و در کميسيون اصل نود مشغول به کار شد. وي در اين باره مي گويد: "[ورود به کميسيون اصل نود] انتخاب خودم هم بود، هم نبود! من به واسطه روحيات و تجاربي که دارم يا کميسيون امنيت را مي پسنديدم يا اصل 90 را. براي دو گزينه ديگر هم آمادگي داشتم. چون دانشگاهي هستم، كميسيون آموزش و تحقيقات و چون رشته ام آب است، کميسيون کشاورزي هم مي توانستم بروم. توافقي جمعي بر کميسيون اصل 90 شد."
او همچنين در باره الگويش در کار علي الخصوص مجلس و کميسيون اصل نود مي گويد: "من يک الگويي از زمان جنگ در ذهنم مانده است. يک بنده خدايي بوشهري بود. شهيد هم شد. اين محافظ حاکم شرع شيراز آقاي بروجرودي بود. بعد ما گاهي مي رفتيم، پيش حاج آقا صحبت مي کرديم. اين يکدفعه در را باز مي کرد مثلاً مي گفت: "حاجي ما بهت نگفتم اين کار را نکن؟" البته حاضر بود براي حاج آقا جان هم بدهد اما رودربايستي هم نداشت. اگر مي ديد چيزي غلط است، مي گفت! من از اين خوشم مي آمد و تلاش مي کنم مقداري مثل او شوم." هرچند تا پيش از آن نيز وي با جريان سياسي چپ کشور ميانه اي نداشت، اما هيچ کس از شدت تندروي کوچک زاده باخبر نبود. او درباره فعالين رسمي و سياسي جناح چپ معتقد است که آن ها منفعت طلبند. کوچک زاده که خود مواضع سياسي اش بارها تغيير کرده است، همچنين درباره نمايندگان متحصن مجلس ششم که قصد داشتند در انتخابات هشتمين دور مجلس در سال 86 شرکت کنند، گفته بود: "حداقل دو ويژگي در اين آقايان هست که اين ويژگي ها موجب موضع گيريهاي متناقض ميشود. يکي اينکه تصميمات اين آقايان منفعت محور است و آنها بر اساس تامين منفعت خود تصميم مي گيرند. يک روز اين منفعت در مخالفت و ضديت با حاکميت در جمهوري اسلامي تامين ميشود و روز ديگر در لواي فريبکارانه حمايت از ارکان نظام و شرکت فعالانه در انتخابات.
ويژگي دوم اين است که لااقل بخشي از اين ها دانسته و بخشي هم ندانسته آلت دست و بازيچه قدرت هاي بينالمللي هستند، قدرت هايي که نظام مقدس جمهوري اسلامي، سلطه جهاني آن ها را به خطر انداخته و برخي از اين افراد بازي خورده و دانسته اين قدرتها هستند و برخي هم نوکر بي جيره و مواجب و ندانسته هستند. براي همين هم يک روز بحث خروج از حاکميت و تقابل با آن از راه هايي مثل استعفا از نمايندگي مجلس و تحصن در مجلس را مطرح ميکنند و روز ديگر بحث شرکت گسترده و فعال در انتخابات را حتي توسط کساني که مي دانند رد صلاحيت خواهند شد، مطرح مي کنند، براي اينکه يک معضل و چالشي براي نظام ايجاد کنند." به نظر مي رسيد خواب کوچک زاده به دليل احتمال رقابت با کانديداهاي اصلاح طلب، به هم خورد، چرا که در پايان افزوده بود: "کساني که بحث هايي چون استعفا و شعار خروج از حاکميت ميدادند و در مجلس تحصن ميکردند، امروز داوطلب دو آتشه و پرو پا قرص نمايندگي در مجلس مي شوند. طبيعتا اين تعارضها به دليل منفعت طلبي است." با روي کار آمدن دولت احمدي نژاد وي بطور جدي از دولت وي حمايت کرد. او معتقد بود "عدالت گرايي" مهمترين ويژگي دولت نهم است و دولت آرمانگراي نهم زمينه را براي حکومت جهاني اسلام آماده خواهد کرد. [!] او همچنين از حاميان طرح زير سئوال بردن هولوکاست بود و در مجلس تا مي توانست از آن دفاع کرد، تا جايي که اواخر سال 85 يک بار در خصوص همين مسئله ميان او و اکبر اعلمي نماينده مردم تبريز در مجلس هفتم دعوايي در گرفت. کوچک زاده، احمدي نژاد را سياستمداري "فهميده" مي داند و در خصوص دولت نهم مي گويد که آمده تا کاخ نشيني را براندازد؛ "وقتي احمدي نژاد شبانه روزي كار مي كند، زحمت مي كشد مي خواهد با چهره رفاه طلب مديران كه در اين سال ها ترسيم شده است مبارزه كند. من نماينده خجالت مي كشم وقتي با رئيس جمهور مسافرت خارج از كشور مي روم و حق ماموريت مي گيرم. وقتي احمدي نژاد از اين پول ها نمي گيرد، معاونانش نمي گيرند." کوچک زاده در سال 84 به دليل حمايت هاي بي چون و چرايش از سوي نشريات تلويحا ملقب به "وکيل الدوله" شد. اقدامي که هرچند عکس العملي آني نداشت، اما در سال 85، در رويارويي با خبرنگاران خود را نشان داد. کوچک زاده خبرنگاران را "زنازاده" خواند و وقتي نمايندگان ديگر چون دکتر افروغ از وي خواستند، تا حرفش را پس بگيرد، او بر "زنازاده بودن" خبرنگاران تاکيد کرد. [!] سخناني که از ديد عليخاني نماينده مردم قزوين در مجلس وقت، "حد" داشت. خود وي اما با اعتقاد به اين موضوع که اقدامات عليه وي توطئه برنامه ريزي شده بوده اند، مي گويد: "ماجرا از اين جا شروع شد که يک روز، روزنامه شرق نوشت در حاليکه ناطق پيش از دستور داشت به طرفداري از آقاي هاشمي صحبت مي کرد، کوچک زاده به سمت ناطق رفت، ابوطالب جلوي او را گرفت و افروغ هم به اعتراض از مجلس خارج شد. يعني سه دروغ پشت سر هم گفته شده بود."
کوچک زاده در ادامه پس از اشاره به اين موضوع که قرار بود توسط نماينده اي به نام ميرزا کوچکي مهدي هاشمي از اين دروغ ها مطلع شده، همچنين در نطق پيش از دستور به روزنامه شرق تذکري داده شود، مي افزايد: "وقتي از صحن علني مجلس بيرون آمدم يک خبرنگاري از روزنامه آفتاب يزد آمد جلو که با من مصاحبه کند. گفتم من ديگر با شما مصاحبه نمي کنم.[اصلاً من خطم را از اين جا با آن ها جدا کردم] گفتم من يقين دارم شماها دروغ مي نويسيد و چيزي که اصلاً نبوده را مي نويسيد واي به روزي که ما يک چيزي هم بگوييم. گفت که من نبودم و اين بوده. [خبرنگار روزنامه شرق را به من نشان داد] خبرنگار شرق چون رويش به من نبود از پشت به او گفتم: آقا من بودم که مي خواستم ناطق را بزنم؟ با کمال پررويي گفت: بله، خود تويي! گفتم: خودت ديدي؟ گفت: بله! من هم گفتم پناه بر خدا! برو خودت را اصلاح کن. بعد از برگشتن از نماز، خبرنگارها ريختند سرم که چرا خبرنگار شرق را زدي و فحش دادي؟ و ديگر از کنترل ما خارج بود." البته 14 نفر از خبرنگاران مجلس همصدا شهادت مي دادند که وي هم به خبرنگار شرق حمله برده و هم در مقابل حمايت ديگر خبرنگاران از خبرنگار مذکور آنها را آماج توهين قرار داده است. "وکيل الدوله" در انتخابات 86 در انتخابات مجلس هشتم در سال 86، وي تحت حمايت ائتلاف آبادگران به حمايت مالي سردار محصولي، و جبهه متحد اصولگرايان قرار گرفت و توانست در دور دوم به عنوان نماينده بيست و سومين منتخب از سوي مردم تهران [با نزديک به 310.000 راي] به مجلس هشتم راه يابد. پس از ورود به مجلس او نظرات گوناگون و عجيب ديگري ابراز کرد، که تاکنون صداي خودي ها را نيز در آورده است. او معتقد است؛ "امروز در جامعه ما دعواي كفر و ايمان است، دعواي انقلابي و ضدانقلابي مطرح است. دعواي ايمان و بي ايماني مطرح است. منطق دين ستيزي در اين 30 سال خوب ياد گرفته چم و خم كار را، خوب ياد گرفته از چه راه هايي مي تواند تا بيخ خيمه حكومت نفوذ كند طوري كه به قول مقام معظم رهبري "از داخل خيمه نظام به دشمن چراغ سبز نشان دهد" اگر صحبت هاي آقا را پيگيري كنيد حتي كدهايي هم مي دهند مثلامي گويند همين هايي كه تحصن مي كنند، دنبال حمايت بيگانه اند، شعار جدايي دين و سياست را مي دهند."
کوچک زاده، در مهر سال 85، پس از جنجال خبري ايجاد شده به دليل انتشار نامه موافقت آيت الله خميني با پايان جنگ از سوي دفتر آيت الله رفسنجاني گفته بود: "اينكه شخصيت هاي نظام، اسناد طبقه بندي شده نظام را كه در اختيار دارند به دلخواه و در مجادلات سياسي منتشر كنند به هيچ وجه پذيرفته نيست و بايد براي مردم روشن شود كه دفتر هاشمي رفسنجاني كيست و با چه صلاحيتي نامه طبقه بندي شده نظام را منتشر ميكند." با وجود وضع معيشيتي بد مردم و بروز بحران اقتصادي به دليل اقدامات اشتباه دولت نهم به اعتقاد اغلب اصولگرايان، وي تابستان امسال گفته بود: "با وجود فشار هاي خارجي و تحريم هاي بين المللي و همچنين تاثيرات منفي عملكرد دولت هاي گذشته، عملكرد اقتصادي دولت احمدي نژاد در 3 سال گذشته بسيار خوب و قابل دفاع بوده است."
او درباره دولت نهم با تاکيد مي گويد: "اگر دولت هاي قبل مدعي هر 9 روز يک بحران بودند، اين دولت هر روز با 9 توطئه مواجه است. ما مي دانيم با وام ها و تسهيلاتي که در دولت هاي قبل به دوستان شان داده شد امروز چه کارهايي مي شود." اما درباره دولت اصلاحات مي گويد: "در دولت اصلاحات آبروي نظام به بهانه کشف قتل هاي زنجيره يي به باد رفت و در پرونده هسته يي نيز آن طور که مد نظر مقام معظم رهبري بود، عمل نشد." اما شطح معروف وي، اوايل ارديبهشت سال جاري در سراسر رسانه ها تيتر يک شد؛ "من به وکيل الدوله بودن افتخار مي کنم."
او چندي پيش درباره انتخابات آتي رياست جمهوري و احتمال حضور ميرحسين موسوي و نامزدي اش از سوي اصلاح طلبان گفت: "ميرحسين موسوي آدم حسابي است. دولت ميرحسين، دولت مقاومت در برابر دشمن است. دولت طرفدار اسلام بوده. در دوران اصلاحات در برابر دشمن عقب نشيني شد. در دوره اصلاحات به پايه هاي اسلام صدمه وارد شد. ايشان چه ربطي به اصلاح طلبان دارد. يکي از ويژگي هاي آدم حسابي اين است که داراي عقل است و کاري که نبايد بکند را انجام نمي دهد. آقاي ميرحسين موسوي آدم محترمي هست. آدم عاقلي است. آدم عاقل کاري را که نبايد بکند، انجام نمي دهد.[منظور کوچک زاده شرکت موسوي در عرصه رقابت سياسي انتخابات رياست جمهوري است.]"کوچک زاده همچنين سيد محمدخاتمي را ناصادق خوانده، از نظر وي اما صداقت اولين شرط انقلابي بودن است؛ "من سال 76 به خاتمي رأي دادم اما بعد پي بردم كه اشتباه كردم؛ به من ميگفتند اشتباه تو اين است كه فقط به عقل خودت تكيه ميكني و بهتر است كه به راه و انديشههاي حضرت امام تمسك دقيق و بيشتري پيدا كني و از آن زمان به دنبال صحيفه نور رفتم و جملاتي را استخراج كردم. آقاي خاتمي پس از آن جريانات از آغاجري دفاع كرد و ما عليرغم اخلاق خوب آقاي خاتمي، به صداقتش شك كرديم."
وي همچنين در آخرين اظهار نظر خود، با اشاره به گفتمان خاتمي در انتخابات رياست جمهوري دهم گفت: "گفتمان خاتمي را ميتوان از روي علاقه مندي هاي هوادارانش تشخيص داد و اگرچه در اين گفتمان مردم در اصل خيلي مورد توجه و عنايت هستند، اما كمترين توجه واقعي به هويت فرهنگي اين مردم و محور اصلي آن يعني اسلام؛ ارزشهاي انقلاب و آرمانهاي امام راحل صورت گرفته است."
راه نجات سياستمداران از نگاه کوچک زاده
اما کوچک زاده فرمولي نيز براي زندگي سعادتمند سياسيون دارد؛ "راه نجات ساده زيستي و تعهد و پايبندي به راه امام است. من خودم تجربه كرده ام هنگامي كه ساده زندگي مي كني فعاليت هاي ديگرت نيز خدايي مي شود. روحيات بچه هاي انقلاب همه اين طور بود. روزه مي گرفتند. سختي مي چشيدند. از وقتي اين فرهنگ از ما گرفته شد كارها مطلوبيت خود را از دست مي دهد. گفتمش خالي است شهر از عاشقان اين جانمان، مرد راهي كو هواي كوي ياران بايدش. متاسفانه برخي مان سبيل هايمان چرب شده است. اگر از همان اول خودمان را به ساده زيستي عادت داديم اگر مديريتمان بر سادگي بنا نهاده شد آن وقت است كه كارها پيش مي رود. به قول امام اگر ساده زيست بوديد آن وقت است كه توانايي و ايستادگي جلوي استكبار را خواهيد داشت." تحقيقات و پژوهش علمي کوچک زاده در سال 1371 به عنوان مربي به عضويت هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس تهران در آمد و از همان سال تا سال 1376 ضمن تحصيل در مقطع دکتراي رشته آبياري، در سمت مسئول آزمايشگاه هيدروليك و جانشين مدير گروه آبياري دانشگاه تربيت مدرس، مشغول به کار بود. وي همچنين از سال 1375 تا 1377 در مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت کشاورزي، مجري طرح "مدل عددي توام هيدروليك جريان سطحي و زيرزميني در طرحهاي پخش" بود. وي از سال 1376 در محيط دانشگاهي ارتقا يافت و با عنوان استاديار در هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس ابقا شد، که تاکنون نيز همکاري او با دانشگاه تربيت مدرس ادامه دارد.
کوچک زاده از سال 71 تاکنون، براي دانشجويان مقطع کارشناسي، دروس: مكانيك سيالات، اصول و روشهاي آبياري، اصول طراحي شبكه هاي آبياري و زهكشي و برنامه نويسي كامپيوتر؛ براي دانشجويان کارشناسي ارشد، دروس: جريان در محيط هاي متخلخل، محاسبات عددي، روشهاي كامپيوتري در علوم آب، آبياري سطحي، آبياري باراني، هيدرولوژي پيشرفته، هيدروليك آبهاي زيرزميني، برنامه نويسي كامپيوتر، زبان تخصصي و سمينار؛ و براي دانشجويان مقطع دکترا نيز دروس: هيدروليك آبياري سطحي، موضوعات پيشرفته در فيزيك خاك و سمينار را تدريس کرده است. کوچک زاده در سال 81 از سوي دانشگاه تربيت مدرس به عنوان مجري طرح تحقيقاتي "بررسي روشهاي كاهش خسارات و كنترل سيلاب در دشت سيلاخور استان لرستان" مشغول به کار بود که 3 سال به طول انجاميد.او تاکنون در تهيه بيش از 10 مقاله علمي در زمينه هاي نظير علم خاک و آب، آبياري و زهکشي و منابع آب و خاک همکاري داشته، استاد راهنماي 15 دانشجوي کارشناسي ارشد و استاد مشاور دو رساله مقطع دکترا همچنين استاد راهنماي درس سمينار 7 دانشجوي دکترا و 16 دانشجوي مقطع کارشناسي ارشد بوده است. همچنين چهار جزوه درسي براي دوره هاي کارشناسي ارشد و دکتراي "آبياري- زهكشي و تأسيسات آبياري" با عناوين؛ آبياري سطحي، جريان در محيطهاي متخلخل، محاسبات عددي و هيدروليك آبياري سطحي تهيه کرده است.
کوچک زاده به زبان انگليسي مسلط و با زبان عربي آشنايي دارد. او همچنين مسلط به برنامه هاي تخصصي و کامپيوتري نظير زبان نويسي BASIC و FORTRAN است. کوچک زاده در سال 74 جايزه و لوح تقدير دانشجوي نمونه كل كشور در گروه كشاورزي در مقطع دكتري را کسب کرد. او همچنين در سال هاي 74، 75 و 76 به عنوان دانشجوي نمونه در چهار، پنج و ششمين مجمع دانشجويان و طلاب ممتاز بسيجي، شاهد و ايثارگر كشور و در مقطع دكتري، جايزة و لوح تقدير دريافت کرده است. وي آخرين جايزه و لوح تقدير خود را در سال 76به عنوان دانشجوي نمونه مقطع دكتري دانشگاه تربيت مدرس در سال تحصيلي 76-1375، دريافت کرده است.
سوابق تحصيلي کارشناسي؛ دانشگاه شيراز و دانشگاه تهران، دانشکده کشاورزي، گروه آبياري 1355 تا 1364 کارشناسي ارشد؛ موسسه بين المللي هيدروليک و محيط زيست، IHE، دلفت، هلند، 1366 الي 1368 دكتري؛ دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده کشاورزي، گروه آبياري، 1371 الي 1376 مسؤوليت هاي اجرايي عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ از سال 1359 تا 61 عضو جهاد سازندگي استان فارس/ از سال 1361 تا 63 مسئول کميته امور آب جهاد سازندگي استان کردستان و همکار کميته آب ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي [ستاد کربلا]/ از سال 1364 تا 1366 عضو هيئت علمي مرکز آموزش عالي امام خميني وابسته به وزارت جهاد سازندگي/ از سال 1368 تا 71 مسئول توسعه و تجهيز مراكز آموزش عالي وزارت جهاد سازندگي/ از سال 1368 تا 71 مسئول آزمايشگاه هيدروليك و جانشين مدير گروه آبياري دانشگاه تربيت مدرس/ از سال 1371 تا 76 عضو ستاد اجرايي طرحهاي ملي دانشگاه تربيت مدرس/ 1375 تا 76 عضو هيئت علمي [مربي از 71 تا 76 – استاديار از 76 به بعد] گروه آبياري، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تربيت مدرس/ از سال 1371 تاکنون نماينده مجلس هفتم/ از سال 82 تا 86 نماينده مجلس هشتم/ از سال 86 تا کنون
مازيار رادمنش
مهدي کوچک زاده، از جمله وکيل الدوله هايي است که در مجلس هفتم و هشتم، بي چون و چرا از دولت نهم حمايت کرده اند. او که زماني اصلا خبري از انقلاب نداشت و دور و بر فعالين انقلابي نمي رفت، امروز تلويحا از معتقدين به تداوم انقلاب است و مدام در حال جنگ در قامت يک انقلابي! عليه ضد انقلابيون است. مهدي کوچک زاده که با چفيه دور گردنش شناخته مي شود، روز يکشنبه 20 بهمن ماه در گفت و گو با ايرنا، با اشاره به اينكه احمدي نژاد تنها نامزد اصولگرايان است، گفت: "با توجه به عملكرد دولت احمدي نژاد و ميزان رضايت مندي مردم، تاكنون او به عنوان تنها نامزد اصولگرايان مطرح است."
مهدي كوچك زاده با اشاره به اينكه حضور هيچ يك از نامزدهاي اصلاح طلب در تصميم گيري هاي اصولگرايان تاثيري ندارد، تاكيد كرد: "مهم نيست چه كسي از سوي اصلاح طلبان نامزد مي شود، در هر صورت اين موضوع در جريان تصميم گيري اصولگرايان تاثيري ندارد."
نماينده تهران در مجلس، اظهار داشت: به اجماع رسيدن اصلاح طلبان بعيد است، چون ذات رويه آنان مبتني بر زور و قدرت طلبي است. آنان هيچ گاه نمي توانند به اتحاد و وحدت برسند و امكان رسيدن به اجماع براي كل مجموعه اصلاح طلبان دور از ذهن است. هنوز هم حضور ميرحسين موسوي در انتخابات را دور از ذهن مي دانم و فكر ميكنم اصلاح طلبان با طرح حضور وي مي خواستند نامزدي خاتمي را قطعي كنند. مطمئن هستم موسوي بازي اين افراد را نميخورد و در انتخابات شركت نميكند."
ساعاتي نگذشته بود که خاتمي در ساعت 20 همان شب در مجمع روحانيون مبارز، خبر قطعي بودن نامزدي اش را عنوان کرد، روزي نگذشته بود که خبر آمد ميرحسين موسوي هم براي انتخابات آماده است و از آن سو در اردوگاه اصولگرايان نيز، از باهنر به عنوان کانديداي سايه نام برده شد. اين سه مورد به علاوه ديگر کانديداهاي بالقوه اصلاح طلب و اصولگرا که با حضور خاتمي خواب شان برهم خورده، نشان مي دهد تا چه اندازه تحليل کوچک زاده با اوضاع سياسي-اجتماعي ايران قرابت دارد.
مهدي [سعيد] کوچک زاده کيست؟
مهدي کوچک زاده سال 1337 در تهران و در خانواده اي متمول متولد شد. نام اش گرچه مهدي بود، اما سعيد نيز خوانده مي شد. وي دوران کودکي و جواني خود را در خيابان ايران گذرانده، خياباني که اغلب سياستمداران تهراني حامي احمدي نژاد از آنجا برخاسته اند. خانواده اش بازاري است و گرچه مذهبي سنتي بودند، اما مهدي در جواني مانند آنان نبود. وي در سال 1355 در رشته آبياري دانشکده کشاورزي در دانشگاه پهلوي شيراز پذيرفته شد. پيش از ورود به دانشگاه فعاليت سياسي نداشت و جزو فعالين مذهبي هم نبود.
کوچک زاده پس از ورود به دانشگاه نيز، از فعاليت هاي سياسي پرهيز مي کرد و بيشتر تمايلاتي چون جوانان معمول و به دور از هياهوي انقلاب دوران خود را داشت و مانند اکثر انقلابيون ديرآمده طرفدار دولت نهم در روزهاي انقلاب، بيشتر سرشان به چيزهاي ديگري جز سياست گرم بود. اما با شدت گرفتن فعاليت هاي سياسي- مذهبي دانشجويان دانشگاه شيراز توسط دانشجوياني از جمله محسن کديور، سيف الله داد، سيدابراهيم نبوي، عطاء الله مهاجراني و مصطفي معين، وي با راهنمايي و هدايت يکي از فعالين سياسي وقت دانشگاه در فاصله چند ماهي مانده به انقلاب، جذب جنبش دانشجويي و انقلابي عليه رژيم پهلوي شد. اگرچه تا مدتها بعد از انقلاب هم سياست را چندان جدي نمي گرفت. اما در هر حال مهدي کوچک زاده به تدريج رويه زندگي پيشين را ترک کرد و جزو فعالين انقلابي شد. او در همان دوران در کلاس هاي عقيدتي- سياسي محسن کديور که تا مدتي پس از تعطيلي دانشگاه شيراز توسط دانشجويان مسلمان انقلابي جريان داشت، شرکت کرد. وي در فروردين سال 1359 به سپاه پاسداران پيوست و در جنگ شرکت کرد و تا ابتداي سال 61 در سپاه مشغول به کار بود. از سال 61 تا 63 در خدمت جهاد سازندگي استان فارس بود، و پس از آن به بخش مهندسي جهاد سازندگي منتقل شد. در همين سال وي دوباره به دانشگاه بازگشت و در سال 64 کارشناسي آبياري را از دانشگاه تهران اخذ کرد.
در همان سال، مسئول کميته امور آب جهاد سازندگي استان کردستان شد و ضمن مشاركت در طراحي و اجراي طرحهاي آفند و پدافندي آب در دوران جنگ، جانشيني مسئول امور آب قرارگاه كربلا در عملياتهاي كربلاي 4 [ستاد کربلا] را بر عهده گرفت. وي تا زمان مجروحيت در همين شغل انجام وظيفه کرد. اواخر اسفند 65، از ناحيه پا مجروح شد و يک پاي خود را تقريبا از دست داد. مهدي کوچک زاده در خصوص مسئوليتش در دوران جنگ و نحوه مجروحيت اش مي گويد: "من در عمليات کربلاي 5 مسئول کميته آب قرارگاه کربلاي 5 بودم، بخش عمده وظيفه کربلاي 5 مهندسي آب هايي بود که در منطقه پخش شده بود، يک روز صبح با يک دوستي که الآن معاون دانشگاه تهران است [آقاي دکتر اميد] با هم در منطقه بوديم، يک سنگري هم داشتيم که کوتاه بود و فقط نشسته مي شد داخل برويم. به فاصله 200 الي 300 متري ما يک سنگر بزرگ زده بودند که مستحکم بود، يک گلوله 120 آمد روي آن ولي سوراخ نشد، اين را يادم است. موقع نماز و غذا مي رفتيم در آن سنگر و در بقيه اوقات مي رفتيم در سنگرهاي خودمان.
آن روز صبح ما آمديم برويم وضو بگيريم و برويم سنگر بزرگ، خيلي هم آتش مي آمد، کنار کانال ماهي بود، تا مي آمديم برويم، يک گلوله مي آمد دوباره برمي گشتيم به سنگر، يکي از رفقايي که حالا متأسفانه منتظري چي هم شده است، جانشين قرار گاه بود، اين به من به کنايه گفت: عمو تا کي مي خواهي بايستي؟ اين جنگ قرارست تا 20 سال طول بکشد! [امام گفته بود اگر اين جنگ تا 20 سال هم طول بکشد ما هستيم] همه خنده شان گرفت و ما هم خجالت کشيديم و راه افتاديم رفتيم، بالاخره وضو گرفتيم و نماز خوانديم.
بعد از نماز آقاي اميد شروع کرد به زيارت عاشورا خواندن، کار هم داشتيم، گفتم پاشو برويم سر کار، اين هم همين جوري که زيارت عاشورا مي خواند، گفت برو من مي آيم، من يک تندي به او کردم گفتم حالا زيارت عاشورا خواندنش گرفته، همين طور که از آن سنگر به طرف سنگر خودمان مي آمدم، يک مقداري نان و پنير و کره برداشتم. به طرف سنگر خودمان آمدم، يک گلوله کاتيوشا آمد و رفت زير پاي من، استخوان لگن کاملاً درآمد، پايم برعکس شد، موجش اينطوري کرد، کاتيوشا هيچ ترکشي ندارد ولي موجش سر را حتي از بدن مي تواند جدا کند، بستگي دارد در چه حالتي باشيد، من روي خاکريز که راه مي رفتم، توي خاکريز زير پاي من رفت موجش من را پرت کرد هوا، کاتيوشا يک پره هاي آلومينيومي دارد که يکي اش در رانم رفت، بعد افتادم.
همين که در هوا بودم ياد تندي اي که به رفيقم کردم، افتادم. گفتم خدايا غلط کردم. در اين فکر بودم که الآن شهيد مي شوم. خيلي درد داشتم. 20 الي 30 دقيقه افتاده بودم، تکان نمي توانستم بخورم. مي خواستم برگردم طرف سنگر، نمي توانستم تا اينکه ديدم "اميد" دارد مي آيد، اين هم نمي فهميد ما مجروح شده ايم. گفت چرا اينجا نشسته اي، برو داخل سنگر، اينجا آتش مي آيد. يکدفعه جلو آمد و ديد و آمبولانس صدا کردند و ما را بردند. 6 ماه بستري بودم."
پس از سپري کردن دوره نقاهت يک ساله، با حمايت جهاد سازندگي و افرادي همچون مهندس زنگنه [وزير جهاد از سال 67 تا 68] و سعيدي کيا [وزير جهاد دولت هاشمي رفسنجاني]، در سال 66 براي ادامه تحصيل به هلند اعزام شد. کوچک زاده در موسسه بين المللي هيدروليک و محيط زيست، IHE، دلفت، در کشور هلند مشغول به گذراندن دوره کارشناسي ارشد هيدروليک شد. وي در سال 68 کارشناسي ارشد هيدروليک خود را از اين موسسه کسب و به ايران بازگشت. از سال 68 به عضويت هيئت علمي مرکز آموزش عالي امام خميني وابسته به وزارت جهاد سازندگي در آمد و مسئول توسعه و تجهيز مراكز آموزش عالي وزارت جهاد سازندگي شد.
اين فعاليت سه سال به طول انجاميد و همزمان با تصدي سعيدي کيا [وزير فعلي مسکن دولت آرمانگراي نهم] بر اين وزارتخانه بود. وي از سال 71 به عنوان مربي و از سال 76 تاکنون در سمت استاديار دانشگاه تربيت مدرس مشغول به تدريس بوده است. کوچک زاده همچنين در سال 76 مدرک دکتراي خود را در رشته آبياري از دانشگاه تربيت مدرس اخذ کرد. وي در فاصله اين سال ها تا اولين حضور در انتخابات مجلس اغلب به فعاليت هاي دانشگاهي مشغول بود. کوچک زاده متاهل است و حاصل اين ازدواج سه فرزند دختر است، يکي از دخترانش عروس حسين مظفر وزير آموزش و پرورش دولت اول خاتمي است. ... و کوچک ها و کوچک زاده سياسي شد در سال 82 کوچک زاده با حمايت ائتلاف اصولگرايان علي الخصوص موتلفه و آبادگران، پاي به عرصه رقابت هاي سياسي گذاشت و کانديداي نمايندگي مجلس شد. او با حمايت اصولگرايان توانست به مجلس هفتم راه يافته و در کميسيون اصل نود مشغول به کار شد. وي در اين باره مي گويد: "[ورود به کميسيون اصل نود] انتخاب خودم هم بود، هم نبود! من به واسطه روحيات و تجاربي که دارم يا کميسيون امنيت را مي پسنديدم يا اصل 90 را. براي دو گزينه ديگر هم آمادگي داشتم. چون دانشگاهي هستم، كميسيون آموزش و تحقيقات و چون رشته ام آب است، کميسيون کشاورزي هم مي توانستم بروم. توافقي جمعي بر کميسيون اصل 90 شد."
او همچنين در باره الگويش در کار علي الخصوص مجلس و کميسيون اصل نود مي گويد: "من يک الگويي از زمان جنگ در ذهنم مانده است. يک بنده خدايي بوشهري بود. شهيد هم شد. اين محافظ حاکم شرع شيراز آقاي بروجرودي بود. بعد ما گاهي مي رفتيم، پيش حاج آقا صحبت مي کرديم. اين يکدفعه در را باز مي کرد مثلاً مي گفت: "حاجي ما بهت نگفتم اين کار را نکن؟" البته حاضر بود براي حاج آقا جان هم بدهد اما رودربايستي هم نداشت. اگر مي ديد چيزي غلط است، مي گفت! من از اين خوشم مي آمد و تلاش مي کنم مقداري مثل او شوم." هرچند تا پيش از آن نيز وي با جريان سياسي چپ کشور ميانه اي نداشت، اما هيچ کس از شدت تندروي کوچک زاده باخبر نبود. او درباره فعالين رسمي و سياسي جناح چپ معتقد است که آن ها منفعت طلبند. کوچک زاده که خود مواضع سياسي اش بارها تغيير کرده است، همچنين درباره نمايندگان متحصن مجلس ششم که قصد داشتند در انتخابات هشتمين دور مجلس در سال 86 شرکت کنند، گفته بود: "حداقل دو ويژگي در اين آقايان هست که اين ويژگي ها موجب موضع گيريهاي متناقض ميشود. يکي اينکه تصميمات اين آقايان منفعت محور است و آنها بر اساس تامين منفعت خود تصميم مي گيرند. يک روز اين منفعت در مخالفت و ضديت با حاکميت در جمهوري اسلامي تامين ميشود و روز ديگر در لواي فريبکارانه حمايت از ارکان نظام و شرکت فعالانه در انتخابات.
ويژگي دوم اين است که لااقل بخشي از اين ها دانسته و بخشي هم ندانسته آلت دست و بازيچه قدرت هاي بينالمللي هستند، قدرت هايي که نظام مقدس جمهوري اسلامي، سلطه جهاني آن ها را به خطر انداخته و برخي از اين افراد بازي خورده و دانسته اين قدرتها هستند و برخي هم نوکر بي جيره و مواجب و ندانسته هستند. براي همين هم يک روز بحث خروج از حاکميت و تقابل با آن از راه هايي مثل استعفا از نمايندگي مجلس و تحصن در مجلس را مطرح ميکنند و روز ديگر بحث شرکت گسترده و فعال در انتخابات را حتي توسط کساني که مي دانند رد صلاحيت خواهند شد، مطرح مي کنند، براي اينکه يک معضل و چالشي براي نظام ايجاد کنند." به نظر مي رسيد خواب کوچک زاده به دليل احتمال رقابت با کانديداهاي اصلاح طلب، به هم خورد، چرا که در پايان افزوده بود: "کساني که بحث هايي چون استعفا و شعار خروج از حاکميت ميدادند و در مجلس تحصن ميکردند، امروز داوطلب دو آتشه و پرو پا قرص نمايندگي در مجلس مي شوند. طبيعتا اين تعارضها به دليل منفعت طلبي است." با روي کار آمدن دولت احمدي نژاد وي بطور جدي از دولت وي حمايت کرد. او معتقد بود "عدالت گرايي" مهمترين ويژگي دولت نهم است و دولت آرمانگراي نهم زمينه را براي حکومت جهاني اسلام آماده خواهد کرد. [!] او همچنين از حاميان طرح زير سئوال بردن هولوکاست بود و در مجلس تا مي توانست از آن دفاع کرد، تا جايي که اواخر سال 85 يک بار در خصوص همين مسئله ميان او و اکبر اعلمي نماينده مردم تبريز در مجلس هفتم دعوايي در گرفت. کوچک زاده، احمدي نژاد را سياستمداري "فهميده" مي داند و در خصوص دولت نهم مي گويد که آمده تا کاخ نشيني را براندازد؛ "وقتي احمدي نژاد شبانه روزي كار مي كند، زحمت مي كشد مي خواهد با چهره رفاه طلب مديران كه در اين سال ها ترسيم شده است مبارزه كند. من نماينده خجالت مي كشم وقتي با رئيس جمهور مسافرت خارج از كشور مي روم و حق ماموريت مي گيرم. وقتي احمدي نژاد از اين پول ها نمي گيرد، معاونانش نمي گيرند." کوچک زاده در سال 84 به دليل حمايت هاي بي چون و چرايش از سوي نشريات تلويحا ملقب به "وکيل الدوله" شد. اقدامي که هرچند عکس العملي آني نداشت، اما در سال 85، در رويارويي با خبرنگاران خود را نشان داد. کوچک زاده خبرنگاران را "زنازاده" خواند و وقتي نمايندگان ديگر چون دکتر افروغ از وي خواستند، تا حرفش را پس بگيرد، او بر "زنازاده بودن" خبرنگاران تاکيد کرد. [!] سخناني که از ديد عليخاني نماينده مردم قزوين در مجلس وقت، "حد" داشت. خود وي اما با اعتقاد به اين موضوع که اقدامات عليه وي توطئه برنامه ريزي شده بوده اند، مي گويد: "ماجرا از اين جا شروع شد که يک روز، روزنامه شرق نوشت در حاليکه ناطق پيش از دستور داشت به طرفداري از آقاي هاشمي صحبت مي کرد، کوچک زاده به سمت ناطق رفت، ابوطالب جلوي او را گرفت و افروغ هم به اعتراض از مجلس خارج شد. يعني سه دروغ پشت سر هم گفته شده بود."
کوچک زاده در ادامه پس از اشاره به اين موضوع که قرار بود توسط نماينده اي به نام ميرزا کوچکي مهدي هاشمي از اين دروغ ها مطلع شده، همچنين در نطق پيش از دستور به روزنامه شرق تذکري داده شود، مي افزايد: "وقتي از صحن علني مجلس بيرون آمدم يک خبرنگاري از روزنامه آفتاب يزد آمد جلو که با من مصاحبه کند. گفتم من ديگر با شما مصاحبه نمي کنم.[اصلاً من خطم را از اين جا با آن ها جدا کردم] گفتم من يقين دارم شماها دروغ مي نويسيد و چيزي که اصلاً نبوده را مي نويسيد واي به روزي که ما يک چيزي هم بگوييم. گفت که من نبودم و اين بوده. [خبرنگار روزنامه شرق را به من نشان داد] خبرنگار شرق چون رويش به من نبود از پشت به او گفتم: آقا من بودم که مي خواستم ناطق را بزنم؟ با کمال پررويي گفت: بله، خود تويي! گفتم: خودت ديدي؟ گفت: بله! من هم گفتم پناه بر خدا! برو خودت را اصلاح کن. بعد از برگشتن از نماز، خبرنگارها ريختند سرم که چرا خبرنگار شرق را زدي و فحش دادي؟ و ديگر از کنترل ما خارج بود." البته 14 نفر از خبرنگاران مجلس همصدا شهادت مي دادند که وي هم به خبرنگار شرق حمله برده و هم در مقابل حمايت ديگر خبرنگاران از خبرنگار مذکور آنها را آماج توهين قرار داده است. "وکيل الدوله" در انتخابات 86 در انتخابات مجلس هشتم در سال 86، وي تحت حمايت ائتلاف آبادگران به حمايت مالي سردار محصولي، و جبهه متحد اصولگرايان قرار گرفت و توانست در دور دوم به عنوان نماينده بيست و سومين منتخب از سوي مردم تهران [با نزديک به 310.000 راي] به مجلس هشتم راه يابد. پس از ورود به مجلس او نظرات گوناگون و عجيب ديگري ابراز کرد، که تاکنون صداي خودي ها را نيز در آورده است. او معتقد است؛ "امروز در جامعه ما دعواي كفر و ايمان است، دعواي انقلابي و ضدانقلابي مطرح است. دعواي ايمان و بي ايماني مطرح است. منطق دين ستيزي در اين 30 سال خوب ياد گرفته چم و خم كار را، خوب ياد گرفته از چه راه هايي مي تواند تا بيخ خيمه حكومت نفوذ كند طوري كه به قول مقام معظم رهبري "از داخل خيمه نظام به دشمن چراغ سبز نشان دهد" اگر صحبت هاي آقا را پيگيري كنيد حتي كدهايي هم مي دهند مثلامي گويند همين هايي كه تحصن مي كنند، دنبال حمايت بيگانه اند، شعار جدايي دين و سياست را مي دهند."
کوچک زاده، در مهر سال 85، پس از جنجال خبري ايجاد شده به دليل انتشار نامه موافقت آيت الله خميني با پايان جنگ از سوي دفتر آيت الله رفسنجاني گفته بود: "اينكه شخصيت هاي نظام، اسناد طبقه بندي شده نظام را كه در اختيار دارند به دلخواه و در مجادلات سياسي منتشر كنند به هيچ وجه پذيرفته نيست و بايد براي مردم روشن شود كه دفتر هاشمي رفسنجاني كيست و با چه صلاحيتي نامه طبقه بندي شده نظام را منتشر ميكند." با وجود وضع معيشيتي بد مردم و بروز بحران اقتصادي به دليل اقدامات اشتباه دولت نهم به اعتقاد اغلب اصولگرايان، وي تابستان امسال گفته بود: "با وجود فشار هاي خارجي و تحريم هاي بين المللي و همچنين تاثيرات منفي عملكرد دولت هاي گذشته، عملكرد اقتصادي دولت احمدي نژاد در 3 سال گذشته بسيار خوب و قابل دفاع بوده است."
او درباره دولت نهم با تاکيد مي گويد: "اگر دولت هاي قبل مدعي هر 9 روز يک بحران بودند، اين دولت هر روز با 9 توطئه مواجه است. ما مي دانيم با وام ها و تسهيلاتي که در دولت هاي قبل به دوستان شان داده شد امروز چه کارهايي مي شود." اما درباره دولت اصلاحات مي گويد: "در دولت اصلاحات آبروي نظام به بهانه کشف قتل هاي زنجيره يي به باد رفت و در پرونده هسته يي نيز آن طور که مد نظر مقام معظم رهبري بود، عمل نشد." اما شطح معروف وي، اوايل ارديبهشت سال جاري در سراسر رسانه ها تيتر يک شد؛ "من به وکيل الدوله بودن افتخار مي کنم."
او چندي پيش درباره انتخابات آتي رياست جمهوري و احتمال حضور ميرحسين موسوي و نامزدي اش از سوي اصلاح طلبان گفت: "ميرحسين موسوي آدم حسابي است. دولت ميرحسين، دولت مقاومت در برابر دشمن است. دولت طرفدار اسلام بوده. در دوران اصلاحات در برابر دشمن عقب نشيني شد. در دوره اصلاحات به پايه هاي اسلام صدمه وارد شد. ايشان چه ربطي به اصلاح طلبان دارد. يکي از ويژگي هاي آدم حسابي اين است که داراي عقل است و کاري که نبايد بکند را انجام نمي دهد. آقاي ميرحسين موسوي آدم محترمي هست. آدم عاقلي است. آدم عاقل کاري را که نبايد بکند، انجام نمي دهد.[منظور کوچک زاده شرکت موسوي در عرصه رقابت سياسي انتخابات رياست جمهوري است.]"کوچک زاده همچنين سيد محمدخاتمي را ناصادق خوانده، از نظر وي اما صداقت اولين شرط انقلابي بودن است؛ "من سال 76 به خاتمي رأي دادم اما بعد پي بردم كه اشتباه كردم؛ به من ميگفتند اشتباه تو اين است كه فقط به عقل خودت تكيه ميكني و بهتر است كه به راه و انديشههاي حضرت امام تمسك دقيق و بيشتري پيدا كني و از آن زمان به دنبال صحيفه نور رفتم و جملاتي را استخراج كردم. آقاي خاتمي پس از آن جريانات از آغاجري دفاع كرد و ما عليرغم اخلاق خوب آقاي خاتمي، به صداقتش شك كرديم."
وي همچنين در آخرين اظهار نظر خود، با اشاره به گفتمان خاتمي در انتخابات رياست جمهوري دهم گفت: "گفتمان خاتمي را ميتوان از روي علاقه مندي هاي هوادارانش تشخيص داد و اگرچه در اين گفتمان مردم در اصل خيلي مورد توجه و عنايت هستند، اما كمترين توجه واقعي به هويت فرهنگي اين مردم و محور اصلي آن يعني اسلام؛ ارزشهاي انقلاب و آرمانهاي امام راحل صورت گرفته است."
راه نجات سياستمداران از نگاه کوچک زاده
اما کوچک زاده فرمولي نيز براي زندگي سعادتمند سياسيون دارد؛ "راه نجات ساده زيستي و تعهد و پايبندي به راه امام است. من خودم تجربه كرده ام هنگامي كه ساده زندگي مي كني فعاليت هاي ديگرت نيز خدايي مي شود. روحيات بچه هاي انقلاب همه اين طور بود. روزه مي گرفتند. سختي مي چشيدند. از وقتي اين فرهنگ از ما گرفته شد كارها مطلوبيت خود را از دست مي دهد. گفتمش خالي است شهر از عاشقان اين جانمان، مرد راهي كو هواي كوي ياران بايدش. متاسفانه برخي مان سبيل هايمان چرب شده است. اگر از همان اول خودمان را به ساده زيستي عادت داديم اگر مديريتمان بر سادگي بنا نهاده شد آن وقت است كه كارها پيش مي رود. به قول امام اگر ساده زيست بوديد آن وقت است كه توانايي و ايستادگي جلوي استكبار را خواهيد داشت." تحقيقات و پژوهش علمي کوچک زاده در سال 1371 به عنوان مربي به عضويت هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس تهران در آمد و از همان سال تا سال 1376 ضمن تحصيل در مقطع دکتراي رشته آبياري، در سمت مسئول آزمايشگاه هيدروليك و جانشين مدير گروه آبياري دانشگاه تربيت مدرس، مشغول به کار بود. وي همچنين از سال 1375 تا 1377 در مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت کشاورزي، مجري طرح "مدل عددي توام هيدروليك جريان سطحي و زيرزميني در طرحهاي پخش" بود. وي از سال 1376 در محيط دانشگاهي ارتقا يافت و با عنوان استاديار در هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس ابقا شد، که تاکنون نيز همکاري او با دانشگاه تربيت مدرس ادامه دارد.
کوچک زاده از سال 71 تاکنون، براي دانشجويان مقطع کارشناسي، دروس: مكانيك سيالات، اصول و روشهاي آبياري، اصول طراحي شبكه هاي آبياري و زهكشي و برنامه نويسي كامپيوتر؛ براي دانشجويان کارشناسي ارشد، دروس: جريان در محيط هاي متخلخل، محاسبات عددي، روشهاي كامپيوتري در علوم آب، آبياري سطحي، آبياري باراني، هيدرولوژي پيشرفته، هيدروليك آبهاي زيرزميني، برنامه نويسي كامپيوتر، زبان تخصصي و سمينار؛ و براي دانشجويان مقطع دکترا نيز دروس: هيدروليك آبياري سطحي، موضوعات پيشرفته در فيزيك خاك و سمينار را تدريس کرده است. کوچک زاده در سال 81 از سوي دانشگاه تربيت مدرس به عنوان مجري طرح تحقيقاتي "بررسي روشهاي كاهش خسارات و كنترل سيلاب در دشت سيلاخور استان لرستان" مشغول به کار بود که 3 سال به طول انجاميد.او تاکنون در تهيه بيش از 10 مقاله علمي در زمينه هاي نظير علم خاک و آب، آبياري و زهکشي و منابع آب و خاک همکاري داشته، استاد راهنماي 15 دانشجوي کارشناسي ارشد و استاد مشاور دو رساله مقطع دکترا همچنين استاد راهنماي درس سمينار 7 دانشجوي دکترا و 16 دانشجوي مقطع کارشناسي ارشد بوده است. همچنين چهار جزوه درسي براي دوره هاي کارشناسي ارشد و دکتراي "آبياري- زهكشي و تأسيسات آبياري" با عناوين؛ آبياري سطحي، جريان در محيطهاي متخلخل، محاسبات عددي و هيدروليك آبياري سطحي تهيه کرده است.
کوچک زاده به زبان انگليسي مسلط و با زبان عربي آشنايي دارد. او همچنين مسلط به برنامه هاي تخصصي و کامپيوتري نظير زبان نويسي BASIC و FORTRAN است. کوچک زاده در سال 74 جايزه و لوح تقدير دانشجوي نمونه كل كشور در گروه كشاورزي در مقطع دكتري را کسب کرد. او همچنين در سال هاي 74، 75 و 76 به عنوان دانشجوي نمونه در چهار، پنج و ششمين مجمع دانشجويان و طلاب ممتاز بسيجي، شاهد و ايثارگر كشور و در مقطع دكتري، جايزة و لوح تقدير دريافت کرده است. وي آخرين جايزه و لوح تقدير خود را در سال 76به عنوان دانشجوي نمونه مقطع دكتري دانشگاه تربيت مدرس در سال تحصيلي 76-1375، دريافت کرده است.
سوابق تحصيلي کارشناسي؛ دانشگاه شيراز و دانشگاه تهران، دانشکده کشاورزي، گروه آبياري 1355 تا 1364 کارشناسي ارشد؛ موسسه بين المللي هيدروليک و محيط زيست، IHE، دلفت، هلند، 1366 الي 1368 دكتري؛ دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده کشاورزي، گروه آبياري، 1371 الي 1376 مسؤوليت هاي اجرايي عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ از سال 1359 تا 61 عضو جهاد سازندگي استان فارس/ از سال 1361 تا 63 مسئول کميته امور آب جهاد سازندگي استان کردستان و همکار کميته آب ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي [ستاد کربلا]/ از سال 1364 تا 1366 عضو هيئت علمي مرکز آموزش عالي امام خميني وابسته به وزارت جهاد سازندگي/ از سال 1368 تا 71 مسئول توسعه و تجهيز مراكز آموزش عالي وزارت جهاد سازندگي/ از سال 1368 تا 71 مسئول آزمايشگاه هيدروليك و جانشين مدير گروه آبياري دانشگاه تربيت مدرس/ از سال 1371 تا 76 عضو ستاد اجرايي طرحهاي ملي دانشگاه تربيت مدرس/ 1375 تا 76 عضو هيئت علمي [مربي از 71 تا 76 – استاديار از 76 به بعد] گروه آبياري، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تربيت مدرس/ از سال 1371 تاکنون نماينده مجلس هفتم/ از سال 82 تا 86 نماينده مجلس هشتم/ از سال 86 تا کنون
No comments:
Post a Comment