Monday, February 16, 2009

در باره مهدي کوچک زاده

در باره مهدي کوچک زاده ‏ - سه شنبه 29 بهمن 1387 [2009.02.17]
مازيار رادمنش
مهدي کوچک زاده، از جمله وکيل الدوله هايي است که در مجلس هفتم و هشتم، بي چون و چرا از دولت نهم حمايت ‏کرده اند. او که زماني اصلا خبري از انقلاب نداشت و دور و بر فعالين انقلابي نمي رفت، امروز تلويحا از معتقدين به ‏تداوم انقلاب است و مدام در حال جنگ در قامت يک انقلابي! عليه ضد انقلابيون است. مهدي کوچک زاده که با چفيه ‏دور گردنش شناخته مي شود، روز يکشنبه 20 بهمن ماه در گفت و گو با ايرنا، با اشاره به اينكه احمدي نژاد تنها نامزد ‏اصولگرايان است، گفت: "با توجه به عملكرد دولت احمدي نژاد و ميزان رضايت مندي مردم، تاكنون او به عنوان تنها ‏نامزد اصولگرايان مطرح است."‏‎ ‎
مهدي كوچك زاده با اشاره به اينكه حضور هيچ يك از نامزدهاي اصلاح طلب در تصميم‌ گيري هاي اصولگرايان ‏تاثيري ندارد، تاكيد كرد: "مهم نيست چه كسي از سوي اصلاح طلبان نامزد مي شود، در هر صورت اين موضوع در ‏جريان تصميم‌ گيري اصولگرايان تاثيري ندارد."‏
نماينده تهران در مجلس، اظهار داشت: به اجماع رسيدن اصلاح طلبان بعيد است، چون ذات رويه آنان مبتني بر زور و ‏قدرت طلبي است. آنان هيچ گاه نمي ‌توانند به اتحاد و وحدت برسند و امكان رسيدن به اجماع براي كل مجموعه اصلاح ‏طلبان دور از ذهن است. هنوز هم حضور ميرحسين موسوي در انتخابات را دور از ذهن مي دانم و فكر مي‌كنم اصلاح ‏طلبان با طرح حضور وي مي‌ خواستند نامزدي خاتمي را قطعي كنند‏‎.‎‏ مطمئن هستم موسوي بازي اين افراد را ‏نمي‌خورد و در انتخابات شركت نمي‌كند‎.‎‏"‏
ساعاتي نگذشته بود که خاتمي در ساعت 20 همان شب در مجمع روحانيون مبارز، خبر قطعي بودن نامزدي اش را ‏عنوان کرد، روزي نگذشته بود که خبر آمد ميرحسين موسوي هم براي انتخابات آماده است و از آن سو در اردوگاه ‏اصولگرايان نيز، از باهنر به عنوان کانديداي سايه نام برده شد. اين سه مورد به علاوه ديگر کانديداهاي بالقوه اصلاح ‏طلب و اصولگرا که با حضور خاتمي خواب شان برهم خورده، نشان مي دهد تا چه اندازه تحليل کوچک زاده با اوضاع ‏سياسي-اجتماعي ايران قرابت دارد.‏
‎‎مهدي [سعيد] کوچک زاده کيست؟‎ ‎
مهدي کوچک زاده سال 1337 در تهران و در خانواده اي متمول متولد شد. نام اش گرچه مهدي بود، اما سعيد نيز ‏خوانده مي شد. وي دوران کودکي و جواني خود را در خيابان ايران گذرانده، خياباني که اغلب سياستمداران تهراني ‏حامي احمدي نژاد از آنجا برخاسته اند. خانواده اش بازاري است و گرچه مذهبي سنتي بودند، اما مهدي در جواني مانند ‏آنان نبود. وي در سال 1355 در رشته آبياري دانشکده کشاورزي در دانشگاه پهلوي شيراز پذيرفته شد. پيش از ورود ‏به دانشگاه فعاليت سياسي نداشت و جزو فعالين مذهبي هم نبود. ‏
کوچک زاده پس از ورود به دانشگاه نيز، از فعاليت هاي سياسي پرهيز مي کرد و بيشتر تمايلاتي چون جوانان معمول ‏و به دور از هياهوي انقلاب دوران خود را داشت و مانند اکثر انقلابيون ديرآمده طرفدار دولت نهم در روزهاي انقلاب، ‏بيشتر سرشان به چيزهاي ديگري جز سياست گرم بود. اما با شدت گرفتن فعاليت هاي سياسي- مذهبي دانشجويان ‏دانشگاه شيراز توسط دانشجوياني از جمله محسن کديور، سيف الله داد، سيدابراهيم نبوي، عطاء الله مهاجراني و ‏مصطفي معين، وي با راهنمايي و هدايت يکي از فعالين سياسي وقت دانشگاه در فاصله چند ماهي مانده به انقلاب، ‏جذب جنبش دانشجويي و انقلابي عليه رژيم پهلوي شد. اگرچه تا مدتها بعد از انقلاب هم سياست را چندان جدي نمي ‏گرفت. اما در هر حال مهدي کوچک زاده به تدريج رويه زندگي پيشين را ترک کرد و جزو فعالين انقلابي شد. ‏او در همان دوران در کلاس هاي عقيدتي- سياسي محسن کديور که تا مدتي پس از تعطيلي دانشگاه شيراز توسط ‏دانشجويان مسلمان انقلابي جريان داشت، شرکت کرد. وي در فروردين سال 1359 به سپاه پاسداران پيوست و در ‏جنگ شرکت کرد و تا ابتداي سال 61 در سپاه مشغول به کار بود. از سال 61 تا 63 در خدمت جهاد سازندگي استان ‏فارس بود، و پس از آن به بخش مهندسي جهاد سازندگي منتقل شد. در همين سال وي دوباره به دانشگاه بازگشت و در ‏سال 64 کارشناسي آبياري را از دانشگاه تهران اخذ کرد.‏
‏ در همان سال، مسئول کميته امور آب جهاد سازندگي استان کردستان شد و ضمن مشاركت در طراحي و اجراي ‏طرحهاي آفند و پدافندي آب در دوران جنگ، جانشيني مسئول امور آب قرارگاه كربلا در عملياتهاي كربلاي 4 [ستاد ‏کربلا] را بر عهده گرفت. وي تا زمان مجروحيت در همين شغل انجام وظيفه کرد. اواخر اسفند 65، از ناحيه پا ‏مجروح شد و يک پاي خود را تقريبا از دست داد. ‏ مهدي کوچک زاده در خصوص مسئوليتش در دوران جنگ و نحوه مجروحيت اش مي گويد: "من در عمليات کربلاي ‏‏5 مسئول کميته آب قرارگاه کربلاي 5 بودم، بخش عمده وظيفه کربلاي 5 مهندسي آب هايي بود که در منطقه پخش شده ‏بود، يک روز صبح با يک دوستي که الآن معاون دانشگاه تهران است [آقاي دکتر اميد] با هم در منطقه بوديم، يک ‏سنگري هم داشتيم که کوتاه بود و فقط نشسته مي شد داخل برويم. به فاصله 200 الي 300 متري ما يک سنگر بزرگ ‏زده بودند که مستحکم بود، يک گلوله 120 آمد روي آن ولي سوراخ نشد، اين را يادم است. موقع نماز و غذا مي رفتيم ‏در آن سنگر و در بقيه اوقات مي رفتيم در سنگرهاي خودمان.‏
‏ آن روز صبح ما آمديم برويم وضو بگيريم و برويم سنگر بزرگ، خيلي هم آتش مي آمد، کنار کانال ماهي بود، تا مي ‏آمديم برويم، يک گلوله مي آمد دوباره برمي گشتيم به سنگر، يکي از رفقايي که حالا متأسفانه منتظري چي هم شده ‏است، جانشين قرار گاه بود، اين به من به کنايه گفت: عمو تا کي مي خواهي بايستي؟ اين جنگ قرارست تا 20 سال ‏طول بکشد! [امام گفته بود اگر اين جنگ تا 20 سال هم طول بکشد ما هستيم] همه خنده شان گرفت و ما هم خجالت ‏کشيديم و راه افتاديم رفتيم، بالاخره وضو گرفتيم و نماز خوانديم. ‏
بعد از نماز آقاي اميد شروع کرد به زيارت عاشورا خواندن، کار هم داشتيم، گفتم پاشو برويم سر کار، اين هم همين ‏جوري که زيارت عاشورا مي خواند، گفت برو من مي آيم، من يک تندي به او کردم گفتم حالا زيارت عاشورا خواندنش ‏گرفته، همين طور که از آن سنگر به طرف سنگر خودمان مي آمدم، يک مقداري نان و پنير و کره برداشتم. به طرف ‏سنگر خودمان آمدم، يک گلوله کاتيوشا آمد و رفت زير پاي من، استخوان لگن کاملاً درآمد، پايم برعکس شد، موجش ‏اينطوري کرد، کاتيوشا هيچ ترکشي ندارد ولي موجش سر را حتي از بدن مي تواند جدا کند، بستگي دارد در چه حالتي ‏باشيد، من روي خاکريز که راه مي رفتم، توي خاکريز زير پاي من رفت موجش من را پرت کرد هوا، کاتيوشا يک پره ‏هاي آلومينيومي دارد که يکي اش در رانم رفت، بعد افتادم. ‏
همين که در هوا بودم ياد تندي اي که به رفيقم کردم، افتادم. گفتم خدايا غلط کردم. در اين فکر بودم که الآن شهيد مي ‏شوم. خيلي درد داشتم. 20 الي 30 دقيقه افتاده بودم، تکان نمي توانستم بخورم. مي خواستم برگردم طرف سنگر، نمي ‏توانستم تا اينکه ديدم "اميد" دارد مي آيد، اين هم نمي فهميد ما مجروح شده ايم. گفت چرا اينجا نشسته اي، برو داخل ‏سنگر، اينجا آتش مي آيد. يکدفعه جلو آمد و ديد و آمبولانس صدا کردند و ما را بردند. 6 ماه بستري بودم."‏
پس از سپري کردن دوره نقاهت يک ساله، با حمايت جهاد سازندگي و افرادي همچون مهندس زنگنه [وزير جهاد از ‏سال 67 تا 68] و سعيدي کيا [وزير جهاد دولت هاشمي رفسنجاني]، در سال 66 براي ادامه تحصيل به هلند اعزام شد. ‏کوچک زاده در موسسه بين المللي هيدروليک و محيط زيست، ‏IHE، دلفت، در کشور هلند مشغول به گذراندن دوره ‏کارشناسي ارشد هيدروليک شد. وي در سال 68 کارشناسي ارشد هيدروليک خود را از اين موسسه کسب و به ايران ‏بازگشت. از سال 68 به عضويت هيئت علمي مرکز آموزش عالي امام خميني وابسته به وزارت جهاد سازندگي در آمد ‏و مسئول توسعه و تجهيز مراكز آموزش عالي وزارت جهاد سازندگي شد. ‏
اين فعاليت سه سال به طول انجاميد و همزمان با تصدي سعيدي کيا [وزير فعلي مسکن دولت آرمانگراي نهم] بر اين ‏وزارتخانه بود. وي از سال 71 به عنوان مربي و از سال 76 تاکنون در سمت استاديار دانشگاه تربيت مدرس مشغول ‏به تدريس بوده است. کوچک زاده همچنين در سال 76 مدرک دکتراي خود را در رشته آبياري از دانشگاه تربيت ‏مدرس اخذ کرد. وي در فاصله اين سال ها تا اولين حضور در انتخابات مجلس اغلب به فعاليت هاي دانشگاهي مشغول ‏بود. کوچک زاده متاهل است و حاصل اين ازدواج سه فرزند دختر است، يکي از دخترانش عروس حسين مظفر وزير ‏آموزش و پرورش دولت اول خاتمي است. ‏ ‎‎‏... و کوچک ها و کوچک زاده سياسي شد‏‎‎‏ ‏ در سال 82 کوچک زاده با حمايت ائتلاف اصولگرايان علي الخصوص موتلفه و آبادگران، پاي به عرصه رقابت هاي ‏سياسي گذاشت و کانديداي نمايندگي مجلس شد. او با حمايت اصولگرايان توانست به مجلس هفتم راه يافته و در کميسيون ‏اصل نود مشغول به کار شد. وي در اين باره مي گويد: "[ورود به کميسيون اصل نود] انتخاب خودم هم بود، هم نبود! ‏من به واسطه روحيات و تجاربي که دارم يا کميسيون امنيت را مي پسنديدم يا اصل 90 را. براي دو گزينه ديگر هم ‏آمادگي داشتم. چون دانشگاهي هستم، كميسيون آموزش و تحقيقات و چون رشته ام آب است، کميسيون کشاورزي هم مي ‏توانستم بروم. توافقي جمعي بر کميسيون اصل 90 شد‏‎.‎‏" ‏
او همچنين در باره الگويش در کار علي الخصوص مجلس و کميسيون اصل نود مي گويد: "من يک الگويي از زمان ‏جنگ در ذهنم مانده است. يک بنده خدايي بوشهري بود. شهيد هم شد. اين محافظ حاکم شرع شيراز آقاي بروجرودي ‏بود. بعد ما گاهي مي رفتيم، پيش حاج آقا صحبت مي کرديم. اين يکدفعه در را باز مي کرد مثلاً مي گفت: "حاجي ما ‏بهت نگفتم اين کار را نکن؟" البته حاضر بود براي حاج آقا جان هم بدهد اما رودربايستي هم نداشت. اگر مي ديد چيزي ‏غلط است، مي گفت! من از اين خوشم مي آمد و تلاش مي کنم مقداري مثل او شوم." ‏ هرچند تا پيش از آن نيز وي با جريان سياسي چپ کشور ميانه اي نداشت، اما هيچ کس از شدت تندروي کوچک زاده ‏باخبر نبود. او درباره فعالين رسمي و سياسي جناح چپ معتقد است که آن ها منفعت طلبند. کوچک زاده که خود مواضع ‏سياسي اش بارها تغيير کرده است، همچنين درباره نمايندگان متحصن مجلس ششم که قصد داشتند در انتخابات هشتمين ‏دور مجلس در سال 86 شرکت کنند، گفته بود: "حداقل دو ويژگي در اين آقايان هست که اين ويژگي‌ ها موجب موضع‌ ‏گيري‌هاي متناقض مي‌شود. يکي اينکه تصميمات اين آقايان منفعت محور است و آن‌ها بر اساس تامين منفعت خود ‏تصميم مي‌ گيرند. يک روز اين منفعت در مخالفت و ضديت با حاکميت در جمهوري اسلامي تامين مي‌شود و روز ‏ديگر در لواي فريبکارانه حمايت از ارکان نظام و شرکت فعالانه در انتخابات. ‏
ويژگي دوم اين است که لااقل بخشي از اين‌ ها دانسته و بخشي هم ندانسته آلت دست و بازيچه قدرت ‌هاي بين‌المللي ‏هستند، قدرت ‌هايي که نظام مقدس جمهوري اسلامي، سلطه جهاني آن‌ ها را به خطر انداخته و برخي از اين افراد بازي ‏خورده و دانسته اين قدرت‌ها هستند و برخي هم نوکر بي ‌جيره و مواجب و ندانسته هستند. براي همين هم يک روز ‏بحث خروج از حاکميت و تقابل با آن از راه‌ هايي مثل استعفا از نمايندگي مجلس و تحصن در مجلس را مطرح مي‌کنند ‏و روز ديگر بحث شرکت گسترده و فعال در انتخابات را حتي توسط کساني که مي دانند رد صلاحيت خواهند شد، ‏مطرح مي کنند، براي اينکه يک معضل و چالشي براي نظام ايجاد کنند." به نظر مي رسيد خواب کوچک زاده به دليل ‏احتمال رقابت با کانديداهاي اصلاح طلب، به هم خورد، چرا که در پايان افزوده بود: "کساني که بحث ‌هايي چون ‏استعفا و شعار خروج از حاکميت مي‌دادند و در مجلس تحصن مي‌کردند، امروز داوطلب دو آتشه و پرو پا قرص ‏نمايندگي در مجلس مي شوند. طبيعتا اين تعارض‌ها به دليل منفعت طلبي است." ‏ با روي کار آمدن دولت احمدي نژاد وي بطور جدي از دولت وي حمايت کرد. او معتقد بود "عدالت گرايي" مهمترين ‏ويژگي دولت نهم است و دولت آرمانگراي نهم زمينه را براي حکومت جهاني اسلام آماده خواهد کرد. [!] او همچنين ‏از حاميان طرح زير سئوال بردن هولوکاست بود و در مجلس تا مي توانست از آن دفاع کرد، تا جايي که اواخر سال ‏‏85 يک بار در خصوص همين مسئله ميان او و اکبر اعلمي نماينده مردم تبريز در مجلس هفتم دعوايي در گرفت. ‏کوچک زاده، احمدي نژاد را سياستمداري "فهميده" مي داند و در خصوص دولت نهم مي گويد که آمده تا کاخ نشيني را ‏براندازد؛ "وقتي احمدي نژاد شبانه روزي كار مي كند، زحمت مي كشد مي خواهد با چهره رفاه طلب مديران كه در اين ‏سال ها ترسيم شده است مبارزه كند. من نماينده خجالت مي كشم وقتي با رئيس جمهور مسافرت خارج از كشور مي روم ‏و حق ماموريت مي گيرم. وقتي احمدي نژاد از اين پول ها نمي گيرد، معاونانش نمي گيرند." ‏ کوچک زاده در سال 84 به دليل حمايت هاي بي چون و چرايش از سوي نشريات تلويحا ملقب به "وکيل الدوله" شد. ‏اقدامي که هرچند عکس العملي آني نداشت، اما در سال 85، در رويارويي با خبرنگاران خود را نشان داد. کوچک زاده ‏خبرنگاران را "زنازاده" خواند و وقتي نمايندگان ديگر چون دکتر افروغ از وي خواستند، تا حرفش را پس بگيرد، او ‏بر "زنازاده بودن" خبرنگاران تاکيد کرد. [!] سخناني که از ديد عليخاني نماينده مردم قزوين در مجلس وقت، "حد" ‏داشت. خود وي اما با اعتقاد به اين موضوع که اقدامات عليه وي توطئه برنامه ريزي شده بوده اند، مي گويد: "ماجرا ‏از اين جا شروع شد که يک روز، روزنامه شرق نوشت در حاليکه ناطق پيش از دستور داشت به طرفداري از آقاي ‏هاشمي صحبت مي کرد، کوچک زاده به سمت ناطق رفت، ابوطالب جلوي او را گرفت و افروغ هم به اعتراض از ‏مجلس خارج شد. يعني سه دروغ پشت سر هم گفته شده بود‏‎.‎‏" ‏
کوچک زاده در ادامه پس از اشاره به اين موضوع که قرار بود توسط نماينده اي به نام ميرزا کوچکي مهدي هاشمي از ‏اين دروغ ها مطلع شده، همچنين در نطق پيش از دستور به روزنامه شرق تذکري داده شود، مي افزايد: "وقتي از ‏صحن علني مجلس بيرون آمدم يک خبرنگاري از روزنامه آفتاب يزد آمد جلو که با من مصاحبه کند. گفتم من ديگر با ‏شما مصاحبه نمي کنم.[اصلاً من خطم را از اين جا با آن ها جدا کردم] گفتم من يقين دارم شماها دروغ مي نويسيد و ‏چيزي که اصلاً نبوده را مي نويسيد واي به روزي که ما يک چيزي هم بگوييم. گفت که من نبودم و اين بوده. [خبرنگار ‏روزنامه شرق را به من نشان داد] خبرنگار شرق چون رويش به من نبود از پشت به او گفتم:‏‎ ‎آقا من بودم که مي ‏خواستم ناطق را بزنم؟ با کمال پررويي گفت: بله، خود تويي! گفتم: خودت ديدي؟ گفت: بله! من هم گفتم پناه بر خدا! ‏برو خودت را اصلاح کن. بعد از برگشتن از نماز، خبرنگارها ريختند سرم که چرا خبرنگار شرق را زدي و فحش ‏دادي؟ و ديگر از کنترل ما خارج بود‎.‎‏" البته 14 نفر از خبرنگاران مجلس همصدا شهادت مي دادند که وي هم به ‏خبرنگار شرق حمله برده و هم در مقابل حمايت ديگر خبرنگاران از خبرنگار مذکور آنها را آماج توهين قرار داده ‏است. ‏ ‎‎‏"وکيل الدوله" در انتخابات 86‏‎‎‏ ‏ در انتخابات مجلس هشتم در سال 86، وي تحت حمايت ائتلاف آبادگران به حمايت مالي سردار محصولي، و جبهه متحد ‏اصولگرايان قرار گرفت و توانست در دور دوم به عنوان نماينده بيست و سومين منتخب از سوي مردم تهران [با ‏نزديک به 310.000 راي] به مجلس هشتم راه يابد. پس از ورود به مجلس او نظرات گوناگون و عجيب ديگري ابراز ‏کرد، که تاکنون صداي خودي ها را نيز در آورده است. او معتقد است؛ "امروز در جامعه ما دعواي كفر و ايمان است، ‏دعواي انقلابي و ضدانقلابي مطرح است. دعواي ايمان و بي ايماني مطرح است. منطق دين ستيزي در اين 30 سال ‏خوب ياد گرفته چم و خم كار را، خوب ياد گرفته از چه راه هايي مي تواند تا بيخ خيمه حكومت نفوذ كند طوري كه به ‏قول مقام معظم رهبري "از داخل خيمه نظام به دشمن چراغ سبز نشان دهد" اگر صحبت هاي آقا را پيگيري كنيد حتي ‏كدهايي هم مي دهند مثلامي گويند همين هايي كه تحصن مي كنند، دنبال حمايت بيگانه اند، شعار جدايي دين و سياست ‏را مي دهند." ‏
کوچک زاده، در مهر سال 85، پس از جنجال خبري ايجاد شده به دليل انتشار نامه موافقت آيت الله خميني با پايان جنگ ‏از سوي دفتر آيت الله رفسنجاني گفته بود: "اينكه شخصيت هاي نظام، اسناد طبقه بندي شده نظام را كه در اختيار دارند ‏به دلخواه و در مجادلات سياسي منتشر كنند به هيچ وجه پذيرفته نيست و بايد براي مردم روشن شود كه دفتر هاشمي ‏رفسنجاني كيست و با چه صلاحيتي نامه طبقه‌ بندي شده نظام را منتشر مي‌كند‎.‎‏" با وجود وضع معيشيتي بد مردم و ‏بروز بحران اقتصادي به دليل اقدامات اشتباه دولت نهم به اعتقاد اغلب اصولگرايان، وي تابستان امسال گفته بود: "با ‏وجود فشار هاي خارجي و تحريم هاي بين المللي و همچنين‎ ‎تاثيرات منفي عملكرد دولت هاي گذشته، عملكرد اقتصادي ‏دولت احمدي ن‍ژاد در 3 سال‏‎ ‎گذشته بسيار خوب و قابل دفاع بوده است." ‏
او درباره دولت نهم با تاکيد مي گويد: "اگر دولت هاي قبل مدعي هر 9 روز يک بحران بودند، اين دولت هر روز با 9 ‏توطئه مواجه است. ما مي دانيم با وام ها و تسهيلاتي که در دولت هاي قبل به دوستان شان داده شد امروز چه کارهايي ‏مي شود." اما درباره دولت اصلاحات مي گويد: "در دولت اصلاحات آبروي نظام به بهانه کشف قتل هاي زنجيره يي ‏به باد رفت و در پرونده هسته يي نيز آن طور که مد نظر مقام معظم رهبري بود، عمل نشد‏‎.‎‏" اما شطح معروف وي، ‏اوايل ارديبهشت سال جاري در سراسر رسانه ها تيتر يک شد؛ "من به وکيل الدوله بودن افتخار مي کنم." ‏
او چندي پيش درباره انتخابات آتي رياست جمهوري و احتمال حضور ميرحسين موسوي و نامزدي اش از سوي اصلاح ‏طلبان گفت: "ميرحسين موسوي آدم حسابي است. دولت ميرحسين، دولت مقاومت در برابر دشمن است. دولت طرفدار ‏اسلام بوده. در دوران اصلاحات در برابر دشمن عقب نشيني شد. در دوره اصلاحات به پايه هاي اسلام صدمه وارد ‏شد. ايشان چه ربطي به اصلاح طلبان دارد‏‎.‎‏ يکي از ويژگي هاي آدم حسابي اين است که داراي عقل است و کاري که ‏نبايد بکند را انجام نمي دهد‎.‎‏ آقاي ميرحسين موسوي آدم محترمي هست. آدم عاقلي است. آدم عاقل کاري را که نبايد ‏بکند، انجام نمي دهد‏‎.‎‏[منظور کوچک زاده شرکت موسوي در عرصه رقابت سياسي انتخابات رياست جمهوري است.]"‏کوچک زاده همچنين سيد محمدخاتمي را ناصادق خوانده، از نظر وي اما صداقت اولين شرط انقلابي بودن است؛ "من ‏سال 76 به خاتمي رأي دادم اما بعد پي بردم كه اشتباه كردم؛ به من مي‌گفتند اشتباه تو اين است كه فقط به عقل خودت ‏تكيه مي‌كني و بهتر است كه به راه و انديشه‌هاي حضرت امام تمسك دقيق و بيشتري پيدا كني و از آن زمان به دنبال ‏صحيفه نور رفتم و جملاتي را استخراج كردم. آقاي خاتمي پس از آن جريانات از آغاجري دفاع كرد و ما عليرغم ‏اخلاق خوب آقاي خاتمي، به صداقتش شك كرديم."‏‎ ‎
وي همچنين در آخرين اظهار نظر خود، با اشاره به گفتمان خاتمي در انتخابات رياست جمهوري دهم گفت: "گفتمان ‏خاتمي را مي‌توان از روي علاقه‌ مندي ‌هاي هوادارانش تشخيص داد و اگرچه در اين گفتمان مردم در اصل خيلي مورد ‏توجه و عنايت هستند، اما كمترين توجه واقعي به هويت فرهنگي اين مردم و محور اصلي آن يعني اسلام؛ ارزشهاي ‏انقلاب و آرمانهاي امام راحل صورت گرفته است‎.‎‏"‏
‎‎راه نجات سياستمداران از نگاه کوچک زاده‎‎‏
اما کوچک زاده فرمولي نيز براي زندگي سعادتمند سياسيون دارد؛ "راه نجات ساده زيستي و تعهد و پايبندي به راه امام ‏است. من خودم تجربه كرده ام هنگامي كه ساده زندگي مي كني فعاليت هاي ديگرت نيز خدايي مي شود. روحيات بچه ‏هاي انقلاب همه اين طور بود. روزه مي گرفتند‎.‎‏ سختي مي چشيدند. از وقتي اين فرهنگ از ما گرفته شد كارها ‏مطلوبيت خود را از دست مي دهد. گفتمش خالي است شهر از عاشقان اين جانمان، مرد راهي كو هواي كوي ياران ‏بايدش‎.‎‏ متاسفانه برخي مان سبيل هايمان چرب شده است. اگر از همان اول خودمان را به ساده زيستي عادت داديم اگر ‏مديريتمان بر سادگي بنا نهاده شد آن وقت است كه كارها پيش مي رود. به قول امام اگر ساده زيست بوديد آن وقت است ‏كه توانايي و ايستادگي جلوي استكبار را خواهيد داشت‎.‎‏" ‏ ‎‎تحقيقات و پژوهش علمي‎‎‏ ‏ کوچک زاده در سال 1371 به عنوان مربي به عضويت هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس تهران در آمد و از همان ‏سال تا سال 1376 ضمن تحصيل در مقطع دکتراي رشته آبياري، در سمت مسئول آزمايشگاه هيدروليك و جانشين مدير ‏گروه آبياري دانشگاه تربيت مدرس، مشغول به کار بود. وي همچنين از سال 1375 تا 1377 در مركز تحقيقات ‏حفاظت خاك و آبخيزداري وزارت کشاورزي، مجري طرح "مدل عددي توام هيدروليك جريان سطحي و زيرزميني در ‏طرحهاي پخش" بود. ‏‏ وي از سال 1376 در محيط دانشگاهي ارتقا يافت و با عنوان استاديار در هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس ابقا شد، ‏که تاکنون نيز همکاري او با دانشگاه تربيت مدرس ادامه دارد. ‏
کوچک زاده از سال 71 تاکنون، براي دانشجويان مقطع کارشناسي، دروس: مكانيك سيالات، اصول و روشهاي ‏آبياري، اصول طراحي شبكه ‏‎هاي آبياري و زهكشي و برنامه‎‏ نويسي كامپيوتر؛ براي دانشجويان کارشناسي ارشد، ‏دروس: جريان در محيط‎‏ هاي متخلخل، محاسبات عددي، روشهاي كامپيوتري در علوم آب، آبياري سطحي، آبياري ‏باراني، هيدرولوژي پيشرفته، هيدروليك آبهاي زيرزميني، برنامه ‏‎نويسي كامپيوتر، زبان تخصصي و سمينار؛ و براي ‏دانشجويان مقطع دکترا نيز دروس: هيدروليك آبياري سطحي، موضوعات پيشرفته در فيزيك خاك و سمينار را تدريس ‏کرده است. کوچک زاده در سال 81 از سوي دانشگاه تربيت مدرس به عنوان مجري طرح تحقيقاتي "بررسي روشهاي ‏كاهش خسارات و كنترل سيلاب در دشت سيلاخور استان لرستان" مشغول به کار بود که 3 سال به طول انجاميد.‏او تاکنون در تهيه‎ ‎بيش از 10 مقاله علمي در زمينه هاي نظير علم خاک و آب، آبياري و زهکشي و منابع آب و خاک ‏همکاري داشته، استاد راهنماي 15 دانشجوي کارشناسي ارشد و استاد مشاور دو رساله مقطع دکترا همچنين استاد ‏راهنماي درس سمينار 7 دانشجوي دکترا و 16 دانشجوي مقطع کارشناسي ارشد بوده است. همچنين چهار جزوه درسي ‏براي دوره هاي کارشناسي ارشد و دکتراي "آبياري- زهكشي و تأسيسات آبياري" با عناوين؛ آبياري سطحي، جريان در ‏محيط‎هاي متخلخل، محاسبات عددي و هيدروليك آبياري سطحي تهيه کرده است. ‏
کوچک زاده به زبان انگليسي مسلط و با زبان عربي آشنايي دارد. او همچنين مسلط به برنامه هاي تخصصي و ‏کامپيوتري نظير زبان نويسي‎ BASIC ‎و ‏FORTRAN ‎‏ است. کوچک زاده در سال 74 جايزه و لوح تقدير دانشجوي ‏نمونه كل كشور در گروه كشاورزي در مقطع دكتري را کسب کرد. او همچنين در سال هاي 74، 75 و 76 به عنوان ‏دانشجوي نمونه در چهار، پنج و ششمين مجمع دانشجويان و طلاب ممتاز بسيجي، شاهد و ايثارگر كشور و در مقطع ‏دكتري، جايزة و لوح تقدير دريافت کرده است. وي آخرين جايزه و لوح تقدير خود را در سال 76به عنوان دانشجوي ‏نمونه مقطع دكتري دانشگاه تربيت مدرس در سال تحصيلي 76-1375، دريافت کرده است.‏
‎‎سوابق تحصيلي‎‎‏ ‎ کارشناسي؛ دانشگاه شيراز و دانشگاه تهران، دانشکده کشاورزي، گروه آبياري 1355 تا 1364 کارشناسي ارشد؛ موسسه بين المللي هيدروليک و محيط زيست، ‏IHE، دلفت، هلند، 1366 الي 1368 دكتري؛ دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده کشاورزي، گروه آبياري، 1371 الي 1376‏‎ ‎‏ ‎‎مسؤوليت هاي اجرايي‎‎‏ ‏ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ از سال 1359 تا 61 عضو جهاد سازندگي استان فارس/ از سال 1361 تا 63 مسئول کميته امور آب جهاد سازندگي استان کردستان و همکار کميته آب ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي [ستاد ‏کربلا]/ از سال 1364 تا 1366 عضو هيئت علمي مرکز آموزش عالي امام خميني وابسته به وزارت جهاد سازندگي/ از سال 1368 تا 71 مسئول توسعه و تجهيز مراكز آموزش عالي وزارت جهاد سازندگي/ از سال 1368 تا 71 مسئول آزمايشگاه هيدروليك و جانشين مدير گروه آبياري دانشگاه تربيت مدرس/ از سال 1371 تا 76 عضو ستاد اجرايي طرحهاي ملي دانشگاه تربيت مدرس/ 1375 تا 76 عضو هيئت علمي [مربي از 71 تا 76 – استاديار از 76 به بعد] گروه آبياري، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تربيت ‏مدرس/ از سال 1371 تاکنون نماينده مجلس هفتم/ از سال 82 تا 86 نماينده مجلس هشتم/ از سال 86 تا کنون‏

No comments:

Post a Comment