Tuesday, February 10, 2009

انتخابات در مصاحبه با محمد توسلی

راهی جز این نیست
انتخابات در مصاحبه با محمد توسلی - چهارشنبه 23 بهمن 1387 [2009.02.11]
نادر ايراني
roozonline
‏"اگر ما درانتخابات شركت كنيم و هدفمان تنها قدرت باشد به طور طبيعي دچار همان آفت هايي مي شويم كه ‏روشنفكران ما درگذشته به آن دچار شده اند."‏
مهندس محمد توسلي رئيس دفتر سياسي نهضت آزادي ايران درگفت وگو با روزضمن بيان مطلب فوق ‏همچنين با اشاره به اينكه "ما ايرانيان دركارجمعي ضعيف هستيم" انتخابات رياست جمهوري اخير آمريكا را ‏به جهت "حفظ آداب واخلاق انتخابات" الگوي خوبي مي خواند. اين گفت وگو درپي مي آيد.‏
‎‎براي آنكه اصلاح طلبان در انتخابات پيش رو بتوانند از سد اصول گرايان عبور كنند چه شرايطي ‏را بايد ايجاد كنند؟‎ ‎
براي موفقيت نامزد اصلاح طلبان در انتخابات آتي، نخستين ومهمترين توصيه اين است كه با توجه به ‏شرايط جاري كشور وموانعي كه براي ورود نامزد اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري وجود دارد ـ ‏كه شواهد وقرائن آن كاملا مشهود است ـ بايد با گفت وگو وتعامل به نامزد واحدي برسند. زيرا اگرهريك از ‏نامزدهاي متفاوت مانند آقاي خاتمي، كروبي و موسوي جداگانه درانتخابات شركت كنند، آرايشان تقسيم مي ‏شود و به طور قطع ويقين نامزد محافظه كاران درانتخابات آتي پيروز خواهد بود.‏‏ ‏
‎‎اما به طور مشخص با توجه به الگويي كه انتخابات آمريكا به ويژه دررقابت خانم كلينتون واوباما ‏و اوباما با مكين مشاهده كرديم، و با توجه به شرايط حساس كشور، شما راه حلتان براي بيرون آمدن اصلاح ‏طلبان از تفرقي كه با حضور چند كانديدا به وجود آمده چيست؟‎ ‎
حال كه آقاي خاتمي كانديداتوري خود را اعلام كرده واين اعلام كانديداتوري با استقبال گسترده داخلي وبين ‏المللي مواجه شده است، الزامات اين مقطع تاريخي حكم مي كند كه آقاي خاتمي با بقيه نامزدها ـ اگر چه ممكن ‏است درانتخابات نيز حضور داشته باشند ـ تعامل داشته باشد ودرنهايت آن بزرگواران نيز به نفع آقاي خاتمي ‏كناربروند. البته آقاي خاتمي نيز بايدبه طور مستمر با آنان در باره همكاري هاي انتخاباتي و همكاري هاي پس ‏از مرحله پيروزي گفت وگو كند. از اين منظر من معتقدم كه انتخابات رياست جمهوري آمريكا كه پوشش ‏وسيعي درسطح جهاني داشت وملت ما نيز اين انتخابات را دنبال مي كرد، الگوي بسيار خوبي براي همكاري ‏ميان كانديدا هاست. تعاملي كه نامزدهاي مختلف درفرآيند انتخابات داشتند الگوي بسيار آموزنده اي در مورد ‏انتخابات در كشورهاي توسعه يافته است و نشان مي دهد که آنها چگونه درراستاي منافع ملي خودشان عمل ‏مي كنند. بنابراين دراين شرايط نامزد هاي اصلاح طلبان بايد اين توسعه يافتگي را دررفتار اجتماعي خودشان ‏بروز بدهند و نهايتا به نامزد واحد دست يابند. اين توصيه را ما نه تنها از قبل برآن تاكيد كرده ايم بلكه بسياري ‏از صاحبنظران براين موضوع انگشت تاكيد گذاشته اند. حتي نامزدهاي ديگرهم پذيرفته اند منتها روي ‏سازوكاري كه بايد چگونه نامزد واحد انتخاب شود هنوز بحث دارند. البته اين موضوع ايرادي ندارد ومي ‏توانند سازوكاري منطقي براي حل گره فوق پيدا كنند. ‏
‎‎آيا شما درنهضت آزادي اين آمادگي را داريد كه دراستان ها و شهرستان ها براي دست يابي به يك ‏وحدت جبهه اي درانتخابات وايجاد يك جنبش اجتماعي براي حفظ سلامت انتخابات وارد عمل شويد و درنهايت ‏طيف هاي مختلف را به مرحله اي وارد كنيد كه منجر به گزينش كانديداي واحد و درنهايت سلامت انتخابات ‏شود؟‎ ‎
كاري كه تا كنون ما انجام داده ايم درسطح رسانه اي بوده است به اين معني كه ما درمصاحبه هاي خود و در ‏يادداشت هايي كه در نشريه هاي مختلف منتشر كرده ايم براين ضرورت تاكيد كرده ايم. من با اطلاعي كه از ‏بعضي از استان ها دارم ومصاحبه هايي كه برخي از صاحب نظران درنشريات محلي خود داشته اند نيز ‏مشاهده كرده ام كه گفتمان حاضر، يعني رياست جمهوري به يك گفتمان غالب تبديل شده وبسياري به اين ‏واقعيت رسيده اند كه راهي جز اين نيست؛ بنا براين من فكر مي كنم زمينه اجتماعي چنين وحدتي فراهم شده ‏است. اما درمرحله بعدي ما مي توانيم از ارتباطات اجتماعي كه داريم به صورت شخصي استفاده و زمينه ‏هاي گفت وگو هايي را فراهم كنيم تا چنين نتيجه اي بتواند محقق بشود. ‏
‎‎به نظر مي رسد كه درشرايط كنوني يكي از مسايلي كه مي تواند تحت الشعاع مسايل انتخابات ‏قراربگيرد موضوع اخلاق انتخاباتي است. به نحوي كه به طور مشخص به جاي اينكه درمجموع كارنامه اي ‏سنجيده شود، بر مسايل فردي واخلاقي تاكيد و در مورد كانديداها قضاوت شده است. لذا اين مهم است كه بدانيم ‏اخلاق انتخاباتي درچه حوزه هايي دركشور ما درمعرض آسيب جدي قرار گرفته است و اصلاح طلبان بايد ‏روي چه موازيني حساس باشند؟‎ ‎
به نظر مي رسد حوزه اصلي كه در اين فرآيند نقش كليدي دارد خصوصيات فرهنگي واجتماعي ما ايرانيان ‏است. ما برخلاف كشورهاي توسعه يافته به دليل فرهنگ ديرين استبدادي كه برمناسبات، رفتار وشخصيت ما ‏حاكم بوده است با كار جمعي كمتر مانوس هستيم ودراين حوزه از آمادگي هاي لازم برخوردارنيستيم. نداشتن ‏روحيه كار جمعي ونداشتن گذشت براي منافع ملي يكي از مسايلي است كه ملت ما هزينه هاي سنگيني بابت ‏آن ها پرداخته است. شما اگر تاريخ صد ساله ما را ازمشروطه تا كنون مطالعه كنيد مشاهده مي كنيد كه يكي ‏از بليات ويكي از مشكلاتي كه جامعه ما با آن روبرو بوده، همين خصوصيات روشنفكران جامعه ما است كه ‏درهرمقطعي به دليل همين نقيصه هزينه هاي سنگيني را نه تنها براي جامعه ما بلكه براي قشر روشنفكر ‏جامعه ما نيز به وجود آورده است. درحاليکه كشورهاي توسعه يافته كه در آنها دمكراسي نهادينه شده است، ‏اين تربيت را پيدا كرده اند و مي توانند حول محورهاي مشترك از نقاط افتراق خود به نفع منافع ملي و منافع ‏جامعه چشم پوشي كنند. البته من تصور مي كنم كه لااقل درميان سه نامزد بيشتر مطرح اصلاح طلبان، لااقل ‏در دو بخش كمتر مشكل وجود داشته باشد. از اين رو من ميان آقاي خاتمي وآقاي موسوي فكر مي كنم كه ‏چنين مفاهمه و چنين زمينه اي براي رسيدن به نقطه نظر مشترك وجود دارد.‏‎ ‎ما بايد از شيخ اصلاحات يعني ‏آقاي كروبي هم اين انتظاررا داشته باشيم كه با توجه به شرايط خطيري كه دركشوروجود دارد و تاكيد براينكه ‏دوستان ايشان نيز در اين مورد تصريح داشته اند، توجه کنند كه اصلاح طلبان بايد نامزد واحدي داشته باشند. ‏يعني ايشان در هرحال با بزرگواري و با احساس مسئوليت تاريخي، بايد زمينه هاي يك چنين گفت وگو ‏وتعاملي را با شخص آقاي خاتمي و ستاد ايشان به وجود آورند. البته از آقاي خاتمي وستاد ايشان نيز مي توانيم ‏اين انتظار را داشته باشيم که دريك چنين تعاملي بتوانند به اين نتيجه اي كه مورد انتظار همه است برسند. به ‏نظر من اين موضوع، آن مشكل اصلي وكليدي است كه ما انتظارداريم اين بزرگواران در اين مقطع بر آن ‏خصوصيت فرهنگي ديرينه اي كه مشكل آفرين بوده است، غلبه كنند واين بار رشد وتوسعه يافتگي خود را به ‏منصه ظهورو بروز برسانند. من فكرمي كنم اگر چنين اتفاقي درايران روي بدهد، درواقع يك جهشي ‏درهمكاري هاي اجتماعي خواهد بود. ‏
‎‎آقاي توسلي آيا اين درست است كه شخص، به عنوان يك روشنفكر يا نيروي سياسي به گونه اي ‏حركت كند که منافع ملي واستراتژي كلاني كه درپشت حركت انتخابات قرارگرفته بود، امروز پشت سر ‏حركت او قرار بگيرد؟‎ ‎‏ ‏
به نظر مي رسد روشنفكران بايد واقع بين باشند و بدانند كه اگر درانتخابات يا حوزه سياسي حضور ومشاركت ‏دارند درراستاي احساس وظيفه ملي و ديني و اجتماعي شان است. از اين رو اگر دست به يك عمل اجتماعي ‏مي زنند، براين اساس نبايد هيچ منتي بركسي داشته باشند. اين نقطه كليدي درحفظ آداب واخلاق انتخابات ‏است. اگر ما درانتخابات شركت كنيم و هدفمان تنها قدرت باشد به طور طبيعي دچار همان آفت هايي مي شويم ‏كه روشنفكران ما درگذشته شده اند. اما اگر هدف ما از حضور درانتخابات يا درمرحله بعدي شركت ‏درانتخابات وراي دادن ودرنهايت هدف ما پاسخ به يك نياز ملي باشد، اگر چه دراين راه هزينه هايي را هم ‏پرداخت بكنيم، نبايداين هزينه را به ديگران تحميل كنيم. برعكس در اين حوزه هرروشنفكري بايد به منافع ملي ‏نگاه داشته باشد. اما از طرف ديگر وقتي مشكلي براي يك فرد، حزب يا جمعي در فرآيند انتخابات به وجود ‏مي آيد، وظيفه مابقي روشنفكران و حتي آن كساني هم كه نامزد هستند ـ چه انتخاب شوند وچه انتخاب نشوند ـ ‏اين است که آنان نيز نسبت به اين نوع وظيفه شناسي روشنفكران كه درعمل اجتماعي مشاركت دارند بي ‏تفاوت نباشند و درجهت دفاع از آنان هرنوع اقدام قانوني كه به نظرشان مي رسد انجام بدهند. من فكر مي كنم ‏اگر ما بتوانيم چنين تقسيم وظيفه و دو نگاه متفاوت را برجسته كنيم دراين شرايط هيچ اعتراضي از هيچ طرف ‏ايجاد نخواهد شد وهمه، چه روشنفكران حمايت كننده و چه نامزد وستادهايي كه از آن نامزد حمايت مي كنند، ‏مي توانند با يكديگربه صورت جمعي درراستاي هدف مشترك، يعني ايفاي وظيفه ملي، گام بردارند. ‏

No comments:

Post a Comment