اشرفيها، قهرمانها، عزيزانم،
مجاهدين خلق ايران،
سلام و درود بر همة شما
19بهمن، عاشوراي مجاهدين، بيست و هشتمين سالگرد شهادت اشرف و موسي و هجده مجاهدخلق ديگر است.
آن شب عطرها روي زمين جاري ميشد، و شهابها در آسمان غلتان بود مثل اشكها بر گونههاي مردم ايران. و اين چنين گوهر مقاومت در برابر استبداد مذهبي سرشته شد.
بله! «مقاومت به هر قيمت» كه موسي و اشرف آن را پرچمداري كردند. و به اين ترتيب به ديو سرنوشت و تقدير كور نه گفتند. و اگر عميقتر نگاه كنيم، در حقيقت، به آيندة ايران و كيان مقاومت مردم ايران، آري گفتند. آنها گفتند وقتي كه اوضاع بغرنج و تاريك است و از هر طرف يأس و عجز و نه و نميتوان ميبارد، و وقتي كه در محاصره هستي و در ظاهر، دشمن همة راهها را بسته و در ظاهر همة چارهها را سلب كرده است. بله، در همين شرايط، با تكيه بر ايمان و فداكاري به مسئوليتها و رسالتهايت آري بگو و براي آزادي و رهايي مردمت، حلقههاي محاصره و غل و زنجيرها را درهم بشكن. 19بهمن مثل همه حماسههاي بشري، نبردي بود بين خير و شر، نيكي و بدي، زيبايي و زشتي و ظلمت و روشنايي. در برابر دشمني كه مايه شرم تاريخ انسان است، در برابر دشمني كه شقاوت، دروغ، پليدي و لئامت را در خود به منتها درجه رساندهاند، ما بناي كارمان را بر فداي حداكثر گذاشتيم و راه و راه حل نو و ارزشهاي انساني تازهيي خلق كرديم.
اين موضوع عاشوراي مجاهدين و حماسة شهادت اشرف و موسي است. اين موضوع فروغ جاويدان است و اين موضوع پايداري اشرف است. آيا چنانكه رژيم آخوندها و متحدان مماشاتگر آنها مدعي ميشوند يا القاء ميكنند، سرنوشت مردم ايران محكوم است كه تابع اين رژيم ضدبشري باشد و هيچ راه حلي جز اين رژيم يا دست به دست شدن قدرت در بين باندهاي جنايتكار آن ندارد؟ آيا مردم ايران محكومند به اين دور باطل؟ نه، به هيچ وجه. يك اميد قطعي وجود دارد، چشمانداز حيات و جوشش و پيشرفت، يك پاسخ، يك راه حل. هم پاسخ سياسي و هم پاسخ آرماني. و اين چيزي است كه اين جنبش و اين مقاومت در حماسههايي مثل عاشوراي مجاهدين شكل داده است. به همين دليل پس از گذشت 27 سال، حماسة 19بهمن همچنان تازه و جوشان است. چون موضوع آن گوهر انساني زوال ناپذير است. موضوع آن مقاومت و فداست و سمبلهاي والايش. آري، مانده جاويدان آتش اين عصيان، در دل هر انسان، شعلهور و سوزان در جهان ما.
سلام بر اشرف
سلام بر موسي
و سلام بر همه شهيدان عاشوراي مجاهدين
راستي كه پاكترين شهر جهان، شهر ايمان و پايداري، چه چراغها و نورهايي در دل مردم ستمزده روشن ميكند. و چه اميدها و نويدهايي.
راستي! چه صلابتي، چه شجاعتي، چه نجابتي، چقدر سليقه، چقدر زيبايي، چقدر شور و چقدر شكوه.
درود بر سازندگان و درود بر خالقان و درود بر همة شما آفرينندگان اين همه زيبايي، اين پايداري و اين همه شكوه و جلال.
در آن لحظه احساس ميكردم كه همه مشتاقان آزادي با يكصد و بيست هزار شهيدشان براي شما دست ميزنند.
سلام و درود به همه شما.
اين روزها، همين طور مصادف است با سيامين سالگرد انقلاب ضدسلطنتي مردم ايران.
انقلابي كه مجاهدين و فداييها، پيشتازان فداكار، راهش را باز كردند. و ايدة دگرگوني و انقلاب و كنار زدن ديكتاتوري شاه را در ميان مردم و به خصوص جوانان و دانشجويان اشاعه دادند، و بعد تودههاي ميليوني مردم، قيامها و از خودگذشتگيها كردند، ولي متأسفانه خميني دجال آن را سرقت كرد.
خميني و همدستهاي او با فرصتطلبي سركار آمدند و با فرو بردن كشور در نسلكشي و صدور تروريزم حاكميتشان را سرپا نگهداشتند.
به بيلان سي ساله اين رژيم نگاه كنيد:
ـ اعدام 120 هزار مخالف سياسي شامل قتل عام سي هزار زنداني سياسي در سال 67.
ـ هشت سال جنگ ضدمردمي و ضدميهني.
ـ به راه انداختن موج هولناك ترور و وحشت در عراق و فلسطين و لبنان در در سالهاي اخير.
ـ و قبل از آن، 450 رشته عمليات تروريستي در خارج از مرزهاي ايران
ـ برقراري يك نظام آپارتايد جنسي.
ـ غارت و تباهي دارايي و منابع كشور كه حاصلش را همه ميبينند:
ـ حدود 9 ميليون نفر كه عمدتاً نيروي جوان كشورند، بيكارند.
ـ هشت ميليون نفر حاشيهنشين.
ـ و طبق گزارش سازمان ملل، ده ميليون نفر در ايران معتادند و ايران داراي بزرگترين جمعيت معتادان در جهان است.
ـ در ايران تحت حاكميت آخوندها بيشترين تعداد اعدامها در مقايسه با جمعيت انجام ميشود.
ـ ايران يكي از پنج كشوري است كه بيشترين زنداني را در دنيا دارند.
ـ ايران يكي از پنج كشوري است كه بيشترين تورم را در دنيا دارد.
ـ نصف جمعيت يعني حداقل 36 ميليون نفر زير خط فقرند و شش ميليون نفر گرسنه.
مقامات رسمي رژيم ميگويند سالانه 700 هزار نفر به دليل هزينههاي بالاي درماني دچار فقر مطلق مي شوند.
ارزش پول ملي نسبت به 20 سال پيش 30 برابر تنزل کرده است.
و ايران داراي يكي از بالاترين حد اختلاف طبقاتي در تمام دنياست. به طوريكه بالاييها، دويست برابر بيشتر از پايينيها ثروت دارند.
از هر طرف كه نگاه كنيد، در هر زمينهيي انحطاط و پسرفت و اختناق و ارتجاع است.
حقيقت اين است كه اين رژيم از روز اول با خواستها و مطالبات كل جامعة ايران در تعارض بود.
پس از ديكتاتوري شاه، مردم ايران خواستار آن بودند كه به جلو حركت كنند نه به عقب و به قرون وسطا.
خواستار دموكراسي و برابري و پيشرفت و توسعة اقتصادي ـ اجتماعي بودند.
به همين دليل است كه ميبينيم در تمام اين سالها، جامعه ايران هيچ روزي آرام و در سكون و رضايت نبوده. سلسلة طولاني از قيامهاي بزرگ و خونين در اين سالها اتفاق افتاده است كه بينظير است.
قيام مشهد، قيام قزوين، قيام شيراز، قيام اراك، قيام بوكان، قيام زنجان، قيام تبريز، قيام اسلام شهر، قيام اهواز و هموطنان عرب، قيام آبادان، قيام اقليد، قيام كازرون، قيامهاي 18تير در تهران و 17 شهر ديگر و الي آخر...
جامعة ايران هيچ وقت اين رژيم را نپذيرفته و اين رژيم امروز ديگر قادر نيست يك لاية اجتماعي پشتيبان براي خودش فراهم كند و پايه و پشتيبان اجتماعياش از حدود سه درصد هم فراتر نميرود.
به خاطر اين بيپايگي و به خاطر اين، عصيان و نارضايتي متراكم در جامعه است كه آخوندها هيچ وقت نتوانستهاند رژيمشان را از ثبات سياسي حداقل برخوردار كنند. در غير اين صورت نيازي نداشتند كه هر روز جوانها و نوجوانها را در خيابانهاي اين يا آن شهر با جراثقال به دار بكشند.
نيازي نداشتند كه به تروريسم و تسليحات كشتار جمعي و بمب اتمي رو بياورند.
و دليلي نداشت كه اين همه از شهر اشرف و از مجاهدين به خود بلرزند.
به همين دليل است كه ميگوييم تغيير و دگرگوني بنيادي خواستة مبرم امروز جامعه ايران است.
بله اين واقعيت جامعه ايران است اين شما و اين شهرهاي ايران، بي دليل نيست بايد بر خود بلرزند و بيش از اين برخود خواهند لرزيد به خصوص از اين صحنه هاي بسيار بسيار مصمم تحسين بر انگيز كه چهرها و چشمها وصداهاي شما فرياد ميزند كه همچنان پايدار خواهيد ماند تا حق مردم ايران را از گلوي آخوندها بيرون بكشيد درود بر شما
خواهران و برادران عزيز
وقتي كه ميگوييم خواسته مبرم مردم ايران، يعني خواستهيي كه در دل و جان جامعه ريشه دوانده و فقط با برقراري يك نظام دموكراتيك كه اين مقاومت در پي آن است، پاسخ ميگيرد.
اين وضعيت، واكنشهاي رژيم نسبت به مقاومت را توضيح ميدهد. انرژي انفجاري متراكمي كه در دل جامعة ايران انباشته شده و حمايت هموطنانمان از اين مقاومت، مهمترين دليل اين همه توطئهچيني رژيم عليه مقاومت است. آخوندها فقط با اختناق و اعدام و شكنجه نميتوانند جامعه معترض و در حال عصيان را مهار كنند، به علاوه به آن نياز دارند كه مقاومت سازمانيافتة اين جامعه را به بند بكشند و در ذهن مردم، اين مقاومت را در محاق ببرند.
اين، علت همة تلاشها و سرمايهگذاريهاي سياسي و اطلاعاتي و مالي رژيم براي حفظ مجاهدين در ليستهاي تروريستي است. و همين طور علت واكنشها و به هم ريختگي آخوندها از حذف نام مجاهدين از ليست تروريستي اتحاديه اروپا.
حتماً شنيدهايد كه رژيم رسماً از اتحاديه اروپا به خاطر اين تصميم به شوراي امنيت، شكايت كرده است. و از قوه قضاييه تا رئيس مجلس و رئيس جمهورش همه موضعگيري كردهاند. البته به نظر من آخوندها به رغم همه واكنشهايشان، هنوز آنچنان كه بايد، به روي خود نميآورند كه چه ضربهيي دريافت كردهاند. موضوع از دست رفتن يك سرمايهگذاري استراتژيك بيجانشين است.
به همين دليل، قابل انتظار است كه آخوندها بازهم با پيشكش كردن دارايي مردم ايران و با انواع تطميعها و تهديدها و شانتاژها، برخي قدرتهاي اروپايي را به توطئه چيني عليه مقاومت بكشانند. بنابراين نبرد و مبارزه ما بر سر ليست تروريستي، و بر سر همه اين توطئهچينيها در اصل با خود رژيم بود. متأسفانه غرب خود را واسطة مطامع رژيم قرار داده است. اما طرف اصلي كه خود رژيم بوده و هست، در اين نبرد، ضربة بزرگي دريافت كرده است. اين آن واقعيتي است كه نمي شود آن را نديده گرفت و او نمي تواند بيش از اين به روي خود نياورد ،بنابراين ما بايد منتظر پاتكهاي بعدي او در همين جا باشيم
خواهران و برادران!
در مورد داستان ليست تروريستي بايد اين را هم بگويم كه از نظر من، بدون پايداري شش سالة اشرف، بدون اين پايداري حماسي و پرشكوه، در هم شكستن راهبند تروريستي و حذف اين برچسب، انگيزه و مبنا و ضرورت پيدا نمي كرد و به پيروزي راه نمي برد. مادرها، پدرها، جوانها و نوجوانهايي كه فيلم تظاهرات و تحصن چند ماهه آنها را ديدهايد، به انگيزة شما و براي دفاع از اشرف قيام كردند. هركس كه صادقانه و خالصانه مدافع مقاومت براي به دست آوردن آزادي باشد هرچه دارد به پاي پايداري شما ميريزد.
از آن طرف كارهاي رژيم را هم، تمام دنيا ميبينند.: كار شماره يك دستگاه ديپلوماسي و خارجهاش، كار شماره يك شوراي عالي امنيتش، كار شماره يك سپاه تروريستي قدس، و كار شماره يك وزارت اطلاعاتش، دسيسه و توطئه عليه اشرف است.
مسأله به سادگي اين است كه آخوندها با يك معضل مرگبار مواجهند. به اين صورت كه بود شما را نبود خودشان ميدانند.
بنابراين از هيچ توطئه تروريستي، اطلاعاتي، جنگ رواني و سياسي فرو گذار نميكنند. هر قيمتي هم كه لازم باشد، ميدهند.
اما همة اين دسيسهها بعد از حذف نام مجاهدين از ليست اتحاديه اروپا، دچار بنبست و دور باطل ميشود.
ميدانيد كه اين ليست گذاري در همه جا نقطه آغاز و مبناي بسياري تصميمگيريهاي ظالمانه راجع به مجاهدين و مقاومت ايران، بوده و به اين بهانه مستقيماً به كيسه آخوندها و رژيم آخوندي ريخته است.
ناديده گرفتن حقوق مسلم شهر اشرف و مجاهدين، از آثار سوء همين ليست بوده است.
ولي حالا، بعد از حذف اين نامگذاري، به قول مسعود، «ديگر بهانهيي براي اعمال فشار از جانب ديكتاتوري ولايت فقيه به دولت عراق در مورد ساكنان اشرف باقي نمانده است». امروز هم اشرف يك موضوع شناخته شدة حقوق بشر در سطح جهاني است. همة مراجع بينالمللي مسئول از كميسارياي حقوق بشر ملل متحد تا فدراسيون بين المللي حقوق بشر و عفو بين الملل و صليب سرخ و كميسارياي پناهندگي نسبت به آن مراقب و بسيار حساسند. اشرف همچنين از يك موقعيت مشروع، چه در سطح بينالمللي چه در منطقه و چه نزد تودههاي وسيع مردم و عشاير و شخصيتها و نيروهاي ملي عراقي برخوردار است.
امروز دنيا عراقي را كه در حال تجربه دموكراسي است، نگاه ميكند كه با موقعيت قانوني شهر اشرف چه ميكند. رعايت حقوق ساكنان شهر اشرف بر طبق قوانين بينالمللي و قانون انساندوستانه بين المللي و پايبندي به اصل نان رفولمان در مورد آنها، يكي از مهمترين آزمونهاي دولت عراق در پايبندي به دموكراسي و قانون است. حقوق و آزاديهاي پايه يي بشر، همچنين التزامات دولتهاي عضو ملل متحد به ميثاقها و كنوانسيونهاي بين المللي با تغيير دولتها و رژيمها، تغيير نمي كند. از اين رو كسي نمي تواند در عراق با استناد به تغيير حكومت حقوق و آزاديهاي اساسي ساكنان اشرف را پايمال كند. به خصوص كه در طرف مقابل ما، رژيم آخوندي قراردارد كه تا كنون 55بار در ملل متحد به خاطر نقض وحشيانه و وحشتناك حقوق بشر در ايران محكوم شده است.اين رژيم از يك طرف براي عواطف خانوادگي اشرفيان اشك تمساح مي ريزد و از طرف ديگر خانواده هايي را كه مي خواهند به دور و خارج از تورهاي سازمانيافته توسط وزارت بدنام، خودشان مستقلاً به ديدار فرزندانشان به اشرف بروند، دستگير مي كند و حتي مادران 80ساله را هم دستگير و با ضرب و شتم به شكنجه گاه اوين مي فرستد و خانه و اموال آنها را هم به يغما مي برد.
بر همين سياق، آخوندها و دژخيمان اطلاعات و مزدورانشان، از يك طرف براي جواناني كه عمر خود را محصور در اشرف سپري مي كنند، اسف و اندوه مي خورند و دل مي سوزانند، اما از طرف ديگر در داخل ايران در چشم جوانان همين ميهن به حكم ديوان عالي خود اسيد تزريق مي كنند و هر روز در رسانه هايشان احكام شلاق زدن و سنگسار و چشم درآوردن و دست و پا بريدن و به داركشيدن را اعلام مي كنند. و بيچاره عناصر حقير و ذليلي كه درهم دهاني و هم جبههگي بالفعل با آخوندهاي ضدبشر، ياوههاي «ضد استكباري» رژيم را رله مي كنند و براشرفيان خرده مي گيرند كه چرا بايد نيروهاي آمريكايي رعايت كنوانسيونهاي بين المللي و حقوق مجاهدين اشرف را تضمين كنند؟! انگار نه انگار كه آمريكا سلاحهاي آنها را جمع آوري كرده است.
درهرحال تا آن جا كه به مردم و مقاومت ايران مربوط مي شود، از جانب هم ميهنانم، از جانب شوراي ملي مقاومت و از جانب حاميان مقاومت در سراسر جهان، هشدار ميدهم كه تخلف و تخطي نسبت به حقوق ساكنان اشرف، مطلقاً غيرقابل تحمل است. تكرار مي كنم مطلقاً غير قابل تحمل است. من به خصوص ميخواهم بر يك مرز سرخ اساسي كه حرمت و احترام زنان مجاهد خلق در اشرف است، تأكيد كنم. اين امري فراتر از مصالح مجاهدين و مقاومت ايران است و به حيثيت و شرافت ملي تمام مردم ايران مربوط است. زنان پيشتاز ساكن اشرف، نواميس برگزيدة ايرانند و غيرت و حميت ملت ايران با همة ارزشهاي انساني، تاريخي و اخلاقياش متوجة آنان است. زنان پيشتاز اشرف، اين مبارزه و اين فداكاري و ازخودگذشتگي را براي رهايي مردم و كشورشان انتخاب كردهاند و به همين دليل در بين مردم ايران، در بين مردم عراق و تمام منطقه از منزلت ويژهيي برخوردارند و به آنها به ديد الگوي رهايي و پاكي نگاه ميكنند. همچنانكه در سطح بينالمللي و در بين جنبشهاي برابري طلبانة دنيا از احترام بسياري برخوردارند. بنابراين رعايت شأن انساني و اخلاقي و سياسي آنها امري است خدشه ناپذير. افكار عمومي دنيا، هموطنان ما در سراسر جهان و مردم منطقه و مردم شريف عراق، امروز با حساسيت بسيار زياد به شهر اشرف چشم دوختهاند و به خصوص از اين بابت يك رفتار و سياست انساني و اخلاقي را انتظار دارند و غير از آن را تحمل نميكنند. تكرار مي كنم غير از آنرا تحمل نمي كنند و نخواهند كرد.
به تازگي يك مقام امنيتي دولت عراق گفته است كه با سازمان تروريستي مجاهدين گفتگو نمي كند و با ساكنان اشرف فرد به فرد تنظيم و برخورد مي كند.
در اين باره بايد چند نكته ضروري را يادآوري كنم:
اول اين كه كه بعد از حذف برچسب تروريستي از مجاهدين توسط 27كشور اتحاديه اروپا،حال ديگر در مورد ساكنان اشرف كه دولت آمريكاهم از5سال پيش بعد از تحقيقات طولاتي آنها را نيروي غيرمتخاصم و افراد حفاظت شده طبق كنوانسيون چهارم ژنو شناخت، اين اظهارات فقط به فقط كپي برداري از ديكتاتوري ديني و فاشيسم مذهبي حاكم برايران است.
دوم اين كه تا آنجا كه من مي دانم سازمان مجاهدين خلق ايران در هيچ كجا از كسي گفتگو گدايي نكرده است و گفتگو با آن امتيازي براي طرف مقابل محسوب مي شود.
سومين و مهمترين نكته اين است كه افراد اشرف كه همگي به طور قانوني وارد عراق شده اند، به عنوان فرد و به صفت فردي طرف حساب دولت قبلي اين كشور نبودند و زير چتر سازماني خود به اين كشور آمدند.
بنابراين، حالا كه مقام امنيتي عراقي مي خواهد با آنها فرد به فرد تنظيم رابطه نمايد، مجاهدين حق دارند و مي بايد به وكلايشان دسترسي داشته باشند. به همين خاطر كميته بين المللي حقوقدانان كه دربرگيرنده 8500 حقوقدان و وكيل در اروپا و آمريكاست پس از مشورت با كميته در جستجوي عدالت كه 2000 پارلمانتر را در اروپا در برمي گيرد، براي تضمين حقوق ساكنان اشرف و اين كه از چتر قانوني لازم برخوردار باشند تأكيد كرده است، بدون حضور وكلايشان هيچ متن يا پرسشنامه يا توافقنامه مكتوبي را با مقام عراقي امضاء نكنند. در رابطه با خواهرانم من به طور مضاعف در اين خصوص تأكيد مي كنم. زيرا همچنانكه حقوقدانان و پارلمانترها تأكيد كرده اند، قبل از هرچيز دولت عراق بايد مانند دولت آمريكا حقوق ساكنان اشرف را طبق قوانين و التزامات و كنوانسيونهاي بين المللي به رسميت بشناسد و آن را در يك سند رسمي در اختيار تك تك ساكنان اشرف قرار بدهد. در غير اين صورت چگونه مي توان از نقض نشدن حقوق پايه يي مطمئن شد؟ آن هم وقتي كه ملايان مستبد حاكم بر ايران صراحتاً اخراج و استرداد و محاكمه و قصاص مجاهدين را ديكته مي كنند همچنانكه تهاجمهاي تروريستي آنها عليه اشرف و ساكنانش بر كسي پوشيده نيست.
خواهران و برادران عزيز!
حرف آخر من، به جا آوردن شكر نعمتهايي است كه خدا به ما ارزاني داشته است. كه اول از همه پايداري و ايمان شما در شش سال گذشته در شرايط بغرنجي كه اشرف را احاطه كرده بود. شما بر همه حملات و توطئه هاي رژيم غلبه كرديد.
شما در صحنه بينالمللي به فتح بزرگي دست پيدا كرديد. هفت بار پيروزي در دادگاههاي اروپا، و حذف نام مجاهدين از ليست انگلستان و ليست اتحاديه اروپا و كسب حمايتهاي گسترده بين المللي. ولي هميشه در نظر داشته باشيد كه ما در اين مسير مديون چه ارزشهايي هستيم. اول از همه راهبري مسعود و استراتژي و خطوطي كه پي افكند و در اين ساليان هم، به واقع با كار و ارتباطات و خطرپذيري صدبرابر، اين مقاومت را از هفت خوان توطئه و نامردمي و ضربات، عبور داد.
شما سپس مرهون انقلاب دروني خودتان و پايبندي به آرمان برابري و همه ارزشهاي متعاليش و آن رهايي و تقوايي هستيد كه براي نفي آثار ايدئولوژيها و فرهنگهاي بهرهكشانه و ضدانساني پيشه كرديد و بالاخره به مايه گذاري و تلاش عظيم هموطنانمان براي حفظ و حراست خود بنگريد. فكر مي كنم آخرين نمونه را به تازگي در برنامه 14ساعته همياري با سيماي آزادي ديده ايد. بله ما مرهون حمايت و پاكبازي هواداران و مردممان در داخل و خارج كشور هستيم كه از جان و دل نثار كرده و مي كنند. چه براي تأمين مالي اين مقاومت، چه براي پيشبرد مبارزه و كارش در داخل ايران و چه براي گرفتن يك كلمه حمايت در سطح بينالمللي.
بنابراين يادتان باشد كه مجاهدين به خضوع و فروتني در محضر مردم و حاميانشان شناخته ميشوند.
وقتي كه شكر اين دستاوردها را به جا ميآوريد، براي برداشتن قدمهاي بلند بعدي ده چندان توانايي پيدا ميكنيد. اينها بذرهاي فتوحات آينده است كه شما از همين حالا كاشته و ميكاريد. آينده را دستاوردهايي ميسازد كه شما هر روز و همين امروز كسب ميكنيد. آزادي و رهايي مردمتان در دست شماست. ظرفيت و تعهدپذيري خود را هر روز بالا و بالاتر ببريد.
يادتان باشد كه اين مبارزهيي است كه ما هر روز بايد در آن پيروز شويم. براي همه شما آرزوي سلامتي و موفقيت ميكنم.
خدا شهر اشرف و تك تك شما را حفظ كند.
سلام بر مردم ايران
سلام بر حاميان و هواداران مقاومت در ايران و سراسر جهان
سلام بر آزادي
مجاهدين خلق ايران،
سلام و درود بر همة شما
19بهمن، عاشوراي مجاهدين، بيست و هشتمين سالگرد شهادت اشرف و موسي و هجده مجاهدخلق ديگر است.
آن شب عطرها روي زمين جاري ميشد، و شهابها در آسمان غلتان بود مثل اشكها بر گونههاي مردم ايران. و اين چنين گوهر مقاومت در برابر استبداد مذهبي سرشته شد.
بله! «مقاومت به هر قيمت» كه موسي و اشرف آن را پرچمداري كردند. و به اين ترتيب به ديو سرنوشت و تقدير كور نه گفتند. و اگر عميقتر نگاه كنيم، در حقيقت، به آيندة ايران و كيان مقاومت مردم ايران، آري گفتند. آنها گفتند وقتي كه اوضاع بغرنج و تاريك است و از هر طرف يأس و عجز و نه و نميتوان ميبارد، و وقتي كه در محاصره هستي و در ظاهر، دشمن همة راهها را بسته و در ظاهر همة چارهها را سلب كرده است. بله، در همين شرايط، با تكيه بر ايمان و فداكاري به مسئوليتها و رسالتهايت آري بگو و براي آزادي و رهايي مردمت، حلقههاي محاصره و غل و زنجيرها را درهم بشكن. 19بهمن مثل همه حماسههاي بشري، نبردي بود بين خير و شر، نيكي و بدي، زيبايي و زشتي و ظلمت و روشنايي. در برابر دشمني كه مايه شرم تاريخ انسان است، در برابر دشمني كه شقاوت، دروغ، پليدي و لئامت را در خود به منتها درجه رساندهاند، ما بناي كارمان را بر فداي حداكثر گذاشتيم و راه و راه حل نو و ارزشهاي انساني تازهيي خلق كرديم.
اين موضوع عاشوراي مجاهدين و حماسة شهادت اشرف و موسي است. اين موضوع فروغ جاويدان است و اين موضوع پايداري اشرف است. آيا چنانكه رژيم آخوندها و متحدان مماشاتگر آنها مدعي ميشوند يا القاء ميكنند، سرنوشت مردم ايران محكوم است كه تابع اين رژيم ضدبشري باشد و هيچ راه حلي جز اين رژيم يا دست به دست شدن قدرت در بين باندهاي جنايتكار آن ندارد؟ آيا مردم ايران محكومند به اين دور باطل؟ نه، به هيچ وجه. يك اميد قطعي وجود دارد، چشمانداز حيات و جوشش و پيشرفت، يك پاسخ، يك راه حل. هم پاسخ سياسي و هم پاسخ آرماني. و اين چيزي است كه اين جنبش و اين مقاومت در حماسههايي مثل عاشوراي مجاهدين شكل داده است. به همين دليل پس از گذشت 27 سال، حماسة 19بهمن همچنان تازه و جوشان است. چون موضوع آن گوهر انساني زوال ناپذير است. موضوع آن مقاومت و فداست و سمبلهاي والايش. آري، مانده جاويدان آتش اين عصيان، در دل هر انسان، شعلهور و سوزان در جهان ما.
سلام بر اشرف
سلام بر موسي
و سلام بر همه شهيدان عاشوراي مجاهدين
راستي كه پاكترين شهر جهان، شهر ايمان و پايداري، چه چراغها و نورهايي در دل مردم ستمزده روشن ميكند. و چه اميدها و نويدهايي.
راستي! چه صلابتي، چه شجاعتي، چه نجابتي، چقدر سليقه، چقدر زيبايي، چقدر شور و چقدر شكوه.
درود بر سازندگان و درود بر خالقان و درود بر همة شما آفرينندگان اين همه زيبايي، اين پايداري و اين همه شكوه و جلال.
در آن لحظه احساس ميكردم كه همه مشتاقان آزادي با يكصد و بيست هزار شهيدشان براي شما دست ميزنند.
سلام و درود به همه شما.
اين روزها، همين طور مصادف است با سيامين سالگرد انقلاب ضدسلطنتي مردم ايران.
انقلابي كه مجاهدين و فداييها، پيشتازان فداكار، راهش را باز كردند. و ايدة دگرگوني و انقلاب و كنار زدن ديكتاتوري شاه را در ميان مردم و به خصوص جوانان و دانشجويان اشاعه دادند، و بعد تودههاي ميليوني مردم، قيامها و از خودگذشتگيها كردند، ولي متأسفانه خميني دجال آن را سرقت كرد.
خميني و همدستهاي او با فرصتطلبي سركار آمدند و با فرو بردن كشور در نسلكشي و صدور تروريزم حاكميتشان را سرپا نگهداشتند.
به بيلان سي ساله اين رژيم نگاه كنيد:
ـ اعدام 120 هزار مخالف سياسي شامل قتل عام سي هزار زنداني سياسي در سال 67.
ـ هشت سال جنگ ضدمردمي و ضدميهني.
ـ به راه انداختن موج هولناك ترور و وحشت در عراق و فلسطين و لبنان در در سالهاي اخير.
ـ و قبل از آن، 450 رشته عمليات تروريستي در خارج از مرزهاي ايران
ـ برقراري يك نظام آپارتايد جنسي.
ـ غارت و تباهي دارايي و منابع كشور كه حاصلش را همه ميبينند:
ـ حدود 9 ميليون نفر كه عمدتاً نيروي جوان كشورند، بيكارند.
ـ هشت ميليون نفر حاشيهنشين.
ـ و طبق گزارش سازمان ملل، ده ميليون نفر در ايران معتادند و ايران داراي بزرگترين جمعيت معتادان در جهان است.
ـ در ايران تحت حاكميت آخوندها بيشترين تعداد اعدامها در مقايسه با جمعيت انجام ميشود.
ـ ايران يكي از پنج كشوري است كه بيشترين زنداني را در دنيا دارند.
ـ ايران يكي از پنج كشوري است كه بيشترين تورم را در دنيا دارد.
ـ نصف جمعيت يعني حداقل 36 ميليون نفر زير خط فقرند و شش ميليون نفر گرسنه.
مقامات رسمي رژيم ميگويند سالانه 700 هزار نفر به دليل هزينههاي بالاي درماني دچار فقر مطلق مي شوند.
ارزش پول ملي نسبت به 20 سال پيش 30 برابر تنزل کرده است.
و ايران داراي يكي از بالاترين حد اختلاف طبقاتي در تمام دنياست. به طوريكه بالاييها، دويست برابر بيشتر از پايينيها ثروت دارند.
از هر طرف كه نگاه كنيد، در هر زمينهيي انحطاط و پسرفت و اختناق و ارتجاع است.
حقيقت اين است كه اين رژيم از روز اول با خواستها و مطالبات كل جامعة ايران در تعارض بود.
پس از ديكتاتوري شاه، مردم ايران خواستار آن بودند كه به جلو حركت كنند نه به عقب و به قرون وسطا.
خواستار دموكراسي و برابري و پيشرفت و توسعة اقتصادي ـ اجتماعي بودند.
به همين دليل است كه ميبينيم در تمام اين سالها، جامعه ايران هيچ روزي آرام و در سكون و رضايت نبوده. سلسلة طولاني از قيامهاي بزرگ و خونين در اين سالها اتفاق افتاده است كه بينظير است.
قيام مشهد، قيام قزوين، قيام شيراز، قيام اراك، قيام بوكان، قيام زنجان، قيام تبريز، قيام اسلام شهر، قيام اهواز و هموطنان عرب، قيام آبادان، قيام اقليد، قيام كازرون، قيامهاي 18تير در تهران و 17 شهر ديگر و الي آخر...
جامعة ايران هيچ وقت اين رژيم را نپذيرفته و اين رژيم امروز ديگر قادر نيست يك لاية اجتماعي پشتيبان براي خودش فراهم كند و پايه و پشتيبان اجتماعياش از حدود سه درصد هم فراتر نميرود.
به خاطر اين بيپايگي و به خاطر اين، عصيان و نارضايتي متراكم در جامعه است كه آخوندها هيچ وقت نتوانستهاند رژيمشان را از ثبات سياسي حداقل برخوردار كنند. در غير اين صورت نيازي نداشتند كه هر روز جوانها و نوجوانها را در خيابانهاي اين يا آن شهر با جراثقال به دار بكشند.
نيازي نداشتند كه به تروريسم و تسليحات كشتار جمعي و بمب اتمي رو بياورند.
و دليلي نداشت كه اين همه از شهر اشرف و از مجاهدين به خود بلرزند.
به همين دليل است كه ميگوييم تغيير و دگرگوني بنيادي خواستة مبرم امروز جامعه ايران است.
بله اين واقعيت جامعه ايران است اين شما و اين شهرهاي ايران، بي دليل نيست بايد بر خود بلرزند و بيش از اين برخود خواهند لرزيد به خصوص از اين صحنه هاي بسيار بسيار مصمم تحسين بر انگيز كه چهرها و چشمها وصداهاي شما فرياد ميزند كه همچنان پايدار خواهيد ماند تا حق مردم ايران را از گلوي آخوندها بيرون بكشيد درود بر شما
خواهران و برادران عزيز
وقتي كه ميگوييم خواسته مبرم مردم ايران، يعني خواستهيي كه در دل و جان جامعه ريشه دوانده و فقط با برقراري يك نظام دموكراتيك كه اين مقاومت در پي آن است، پاسخ ميگيرد.
اين وضعيت، واكنشهاي رژيم نسبت به مقاومت را توضيح ميدهد. انرژي انفجاري متراكمي كه در دل جامعة ايران انباشته شده و حمايت هموطنانمان از اين مقاومت، مهمترين دليل اين همه توطئهچيني رژيم عليه مقاومت است. آخوندها فقط با اختناق و اعدام و شكنجه نميتوانند جامعه معترض و در حال عصيان را مهار كنند، به علاوه به آن نياز دارند كه مقاومت سازمانيافتة اين جامعه را به بند بكشند و در ذهن مردم، اين مقاومت را در محاق ببرند.
اين، علت همة تلاشها و سرمايهگذاريهاي سياسي و اطلاعاتي و مالي رژيم براي حفظ مجاهدين در ليستهاي تروريستي است. و همين طور علت واكنشها و به هم ريختگي آخوندها از حذف نام مجاهدين از ليست تروريستي اتحاديه اروپا.
حتماً شنيدهايد كه رژيم رسماً از اتحاديه اروپا به خاطر اين تصميم به شوراي امنيت، شكايت كرده است. و از قوه قضاييه تا رئيس مجلس و رئيس جمهورش همه موضعگيري كردهاند. البته به نظر من آخوندها به رغم همه واكنشهايشان، هنوز آنچنان كه بايد، به روي خود نميآورند كه چه ضربهيي دريافت كردهاند. موضوع از دست رفتن يك سرمايهگذاري استراتژيك بيجانشين است.
به همين دليل، قابل انتظار است كه آخوندها بازهم با پيشكش كردن دارايي مردم ايران و با انواع تطميعها و تهديدها و شانتاژها، برخي قدرتهاي اروپايي را به توطئه چيني عليه مقاومت بكشانند. بنابراين نبرد و مبارزه ما بر سر ليست تروريستي، و بر سر همه اين توطئهچينيها در اصل با خود رژيم بود. متأسفانه غرب خود را واسطة مطامع رژيم قرار داده است. اما طرف اصلي كه خود رژيم بوده و هست، در اين نبرد، ضربة بزرگي دريافت كرده است. اين آن واقعيتي است كه نمي شود آن را نديده گرفت و او نمي تواند بيش از اين به روي خود نياورد ،بنابراين ما بايد منتظر پاتكهاي بعدي او در همين جا باشيم
خواهران و برادران!
در مورد داستان ليست تروريستي بايد اين را هم بگويم كه از نظر من، بدون پايداري شش سالة اشرف، بدون اين پايداري حماسي و پرشكوه، در هم شكستن راهبند تروريستي و حذف اين برچسب، انگيزه و مبنا و ضرورت پيدا نمي كرد و به پيروزي راه نمي برد. مادرها، پدرها، جوانها و نوجوانهايي كه فيلم تظاهرات و تحصن چند ماهه آنها را ديدهايد، به انگيزة شما و براي دفاع از اشرف قيام كردند. هركس كه صادقانه و خالصانه مدافع مقاومت براي به دست آوردن آزادي باشد هرچه دارد به پاي پايداري شما ميريزد.
از آن طرف كارهاي رژيم را هم، تمام دنيا ميبينند.: كار شماره يك دستگاه ديپلوماسي و خارجهاش، كار شماره يك شوراي عالي امنيتش، كار شماره يك سپاه تروريستي قدس، و كار شماره يك وزارت اطلاعاتش، دسيسه و توطئه عليه اشرف است.
مسأله به سادگي اين است كه آخوندها با يك معضل مرگبار مواجهند. به اين صورت كه بود شما را نبود خودشان ميدانند.
بنابراين از هيچ توطئه تروريستي، اطلاعاتي، جنگ رواني و سياسي فرو گذار نميكنند. هر قيمتي هم كه لازم باشد، ميدهند.
اما همة اين دسيسهها بعد از حذف نام مجاهدين از ليست اتحاديه اروپا، دچار بنبست و دور باطل ميشود.
ميدانيد كه اين ليست گذاري در همه جا نقطه آغاز و مبناي بسياري تصميمگيريهاي ظالمانه راجع به مجاهدين و مقاومت ايران، بوده و به اين بهانه مستقيماً به كيسه آخوندها و رژيم آخوندي ريخته است.
ناديده گرفتن حقوق مسلم شهر اشرف و مجاهدين، از آثار سوء همين ليست بوده است.
ولي حالا، بعد از حذف اين نامگذاري، به قول مسعود، «ديگر بهانهيي براي اعمال فشار از جانب ديكتاتوري ولايت فقيه به دولت عراق در مورد ساكنان اشرف باقي نمانده است». امروز هم اشرف يك موضوع شناخته شدة حقوق بشر در سطح جهاني است. همة مراجع بينالمللي مسئول از كميسارياي حقوق بشر ملل متحد تا فدراسيون بين المللي حقوق بشر و عفو بين الملل و صليب سرخ و كميسارياي پناهندگي نسبت به آن مراقب و بسيار حساسند. اشرف همچنين از يك موقعيت مشروع، چه در سطح بينالمللي چه در منطقه و چه نزد تودههاي وسيع مردم و عشاير و شخصيتها و نيروهاي ملي عراقي برخوردار است.
امروز دنيا عراقي را كه در حال تجربه دموكراسي است، نگاه ميكند كه با موقعيت قانوني شهر اشرف چه ميكند. رعايت حقوق ساكنان شهر اشرف بر طبق قوانين بينالمللي و قانون انساندوستانه بين المللي و پايبندي به اصل نان رفولمان در مورد آنها، يكي از مهمترين آزمونهاي دولت عراق در پايبندي به دموكراسي و قانون است. حقوق و آزاديهاي پايه يي بشر، همچنين التزامات دولتهاي عضو ملل متحد به ميثاقها و كنوانسيونهاي بين المللي با تغيير دولتها و رژيمها، تغيير نمي كند. از اين رو كسي نمي تواند در عراق با استناد به تغيير حكومت حقوق و آزاديهاي اساسي ساكنان اشرف را پايمال كند. به خصوص كه در طرف مقابل ما، رژيم آخوندي قراردارد كه تا كنون 55بار در ملل متحد به خاطر نقض وحشيانه و وحشتناك حقوق بشر در ايران محكوم شده است.اين رژيم از يك طرف براي عواطف خانوادگي اشرفيان اشك تمساح مي ريزد و از طرف ديگر خانواده هايي را كه مي خواهند به دور و خارج از تورهاي سازمانيافته توسط وزارت بدنام، خودشان مستقلاً به ديدار فرزندانشان به اشرف بروند، دستگير مي كند و حتي مادران 80ساله را هم دستگير و با ضرب و شتم به شكنجه گاه اوين مي فرستد و خانه و اموال آنها را هم به يغما مي برد.
بر همين سياق، آخوندها و دژخيمان اطلاعات و مزدورانشان، از يك طرف براي جواناني كه عمر خود را محصور در اشرف سپري مي كنند، اسف و اندوه مي خورند و دل مي سوزانند، اما از طرف ديگر در داخل ايران در چشم جوانان همين ميهن به حكم ديوان عالي خود اسيد تزريق مي كنند و هر روز در رسانه هايشان احكام شلاق زدن و سنگسار و چشم درآوردن و دست و پا بريدن و به داركشيدن را اعلام مي كنند. و بيچاره عناصر حقير و ذليلي كه درهم دهاني و هم جبههگي بالفعل با آخوندهاي ضدبشر، ياوههاي «ضد استكباري» رژيم را رله مي كنند و براشرفيان خرده مي گيرند كه چرا بايد نيروهاي آمريكايي رعايت كنوانسيونهاي بين المللي و حقوق مجاهدين اشرف را تضمين كنند؟! انگار نه انگار كه آمريكا سلاحهاي آنها را جمع آوري كرده است.
درهرحال تا آن جا كه به مردم و مقاومت ايران مربوط مي شود، از جانب هم ميهنانم، از جانب شوراي ملي مقاومت و از جانب حاميان مقاومت در سراسر جهان، هشدار ميدهم كه تخلف و تخطي نسبت به حقوق ساكنان اشرف، مطلقاً غيرقابل تحمل است. تكرار مي كنم مطلقاً غير قابل تحمل است. من به خصوص ميخواهم بر يك مرز سرخ اساسي كه حرمت و احترام زنان مجاهد خلق در اشرف است، تأكيد كنم. اين امري فراتر از مصالح مجاهدين و مقاومت ايران است و به حيثيت و شرافت ملي تمام مردم ايران مربوط است. زنان پيشتاز ساكن اشرف، نواميس برگزيدة ايرانند و غيرت و حميت ملت ايران با همة ارزشهاي انساني، تاريخي و اخلاقياش متوجة آنان است. زنان پيشتاز اشرف، اين مبارزه و اين فداكاري و ازخودگذشتگي را براي رهايي مردم و كشورشان انتخاب كردهاند و به همين دليل در بين مردم ايران، در بين مردم عراق و تمام منطقه از منزلت ويژهيي برخوردارند و به آنها به ديد الگوي رهايي و پاكي نگاه ميكنند. همچنانكه در سطح بينالمللي و در بين جنبشهاي برابري طلبانة دنيا از احترام بسياري برخوردارند. بنابراين رعايت شأن انساني و اخلاقي و سياسي آنها امري است خدشه ناپذير. افكار عمومي دنيا، هموطنان ما در سراسر جهان و مردم منطقه و مردم شريف عراق، امروز با حساسيت بسيار زياد به شهر اشرف چشم دوختهاند و به خصوص از اين بابت يك رفتار و سياست انساني و اخلاقي را انتظار دارند و غير از آن را تحمل نميكنند. تكرار مي كنم غير از آنرا تحمل نمي كنند و نخواهند كرد.
به تازگي يك مقام امنيتي دولت عراق گفته است كه با سازمان تروريستي مجاهدين گفتگو نمي كند و با ساكنان اشرف فرد به فرد تنظيم و برخورد مي كند.
در اين باره بايد چند نكته ضروري را يادآوري كنم:
اول اين كه كه بعد از حذف برچسب تروريستي از مجاهدين توسط 27كشور اتحاديه اروپا،حال ديگر در مورد ساكنان اشرف كه دولت آمريكاهم از5سال پيش بعد از تحقيقات طولاتي آنها را نيروي غيرمتخاصم و افراد حفاظت شده طبق كنوانسيون چهارم ژنو شناخت، اين اظهارات فقط به فقط كپي برداري از ديكتاتوري ديني و فاشيسم مذهبي حاكم برايران است.
دوم اين كه تا آنجا كه من مي دانم سازمان مجاهدين خلق ايران در هيچ كجا از كسي گفتگو گدايي نكرده است و گفتگو با آن امتيازي براي طرف مقابل محسوب مي شود.
سومين و مهمترين نكته اين است كه افراد اشرف كه همگي به طور قانوني وارد عراق شده اند، به عنوان فرد و به صفت فردي طرف حساب دولت قبلي اين كشور نبودند و زير چتر سازماني خود به اين كشور آمدند.
بنابراين، حالا كه مقام امنيتي عراقي مي خواهد با آنها فرد به فرد تنظيم رابطه نمايد، مجاهدين حق دارند و مي بايد به وكلايشان دسترسي داشته باشند. به همين خاطر كميته بين المللي حقوقدانان كه دربرگيرنده 8500 حقوقدان و وكيل در اروپا و آمريكاست پس از مشورت با كميته در جستجوي عدالت كه 2000 پارلمانتر را در اروپا در برمي گيرد، براي تضمين حقوق ساكنان اشرف و اين كه از چتر قانوني لازم برخوردار باشند تأكيد كرده است، بدون حضور وكلايشان هيچ متن يا پرسشنامه يا توافقنامه مكتوبي را با مقام عراقي امضاء نكنند. در رابطه با خواهرانم من به طور مضاعف در اين خصوص تأكيد مي كنم. زيرا همچنانكه حقوقدانان و پارلمانترها تأكيد كرده اند، قبل از هرچيز دولت عراق بايد مانند دولت آمريكا حقوق ساكنان اشرف را طبق قوانين و التزامات و كنوانسيونهاي بين المللي به رسميت بشناسد و آن را در يك سند رسمي در اختيار تك تك ساكنان اشرف قرار بدهد. در غير اين صورت چگونه مي توان از نقض نشدن حقوق پايه يي مطمئن شد؟ آن هم وقتي كه ملايان مستبد حاكم بر ايران صراحتاً اخراج و استرداد و محاكمه و قصاص مجاهدين را ديكته مي كنند همچنانكه تهاجمهاي تروريستي آنها عليه اشرف و ساكنانش بر كسي پوشيده نيست.
خواهران و برادران عزيز!
حرف آخر من، به جا آوردن شكر نعمتهايي است كه خدا به ما ارزاني داشته است. كه اول از همه پايداري و ايمان شما در شش سال گذشته در شرايط بغرنجي كه اشرف را احاطه كرده بود. شما بر همه حملات و توطئه هاي رژيم غلبه كرديد.
شما در صحنه بينالمللي به فتح بزرگي دست پيدا كرديد. هفت بار پيروزي در دادگاههاي اروپا، و حذف نام مجاهدين از ليست انگلستان و ليست اتحاديه اروپا و كسب حمايتهاي گسترده بين المللي. ولي هميشه در نظر داشته باشيد كه ما در اين مسير مديون چه ارزشهايي هستيم. اول از همه راهبري مسعود و استراتژي و خطوطي كه پي افكند و در اين ساليان هم، به واقع با كار و ارتباطات و خطرپذيري صدبرابر، اين مقاومت را از هفت خوان توطئه و نامردمي و ضربات، عبور داد.
شما سپس مرهون انقلاب دروني خودتان و پايبندي به آرمان برابري و همه ارزشهاي متعاليش و آن رهايي و تقوايي هستيد كه براي نفي آثار ايدئولوژيها و فرهنگهاي بهرهكشانه و ضدانساني پيشه كرديد و بالاخره به مايه گذاري و تلاش عظيم هموطنانمان براي حفظ و حراست خود بنگريد. فكر مي كنم آخرين نمونه را به تازگي در برنامه 14ساعته همياري با سيماي آزادي ديده ايد. بله ما مرهون حمايت و پاكبازي هواداران و مردممان در داخل و خارج كشور هستيم كه از جان و دل نثار كرده و مي كنند. چه براي تأمين مالي اين مقاومت، چه براي پيشبرد مبارزه و كارش در داخل ايران و چه براي گرفتن يك كلمه حمايت در سطح بينالمللي.
بنابراين يادتان باشد كه مجاهدين به خضوع و فروتني در محضر مردم و حاميانشان شناخته ميشوند.
وقتي كه شكر اين دستاوردها را به جا ميآوريد، براي برداشتن قدمهاي بلند بعدي ده چندان توانايي پيدا ميكنيد. اينها بذرهاي فتوحات آينده است كه شما از همين حالا كاشته و ميكاريد. آينده را دستاوردهايي ميسازد كه شما هر روز و همين امروز كسب ميكنيد. آزادي و رهايي مردمتان در دست شماست. ظرفيت و تعهدپذيري خود را هر روز بالا و بالاتر ببريد.
يادتان باشد كه اين مبارزهيي است كه ما هر روز بايد در آن پيروز شويم. براي همه شما آرزوي سلامتي و موفقيت ميكنم.
خدا شهر اشرف و تك تك شما را حفظ كند.
سلام بر مردم ايران
سلام بر حاميان و هواداران مقاومت در ايران و سراسر جهان
سلام بر آزادي
No comments:
Post a Comment