تجاوز به حريم خصوصي دختران دانشجو تاکي؟
نسيم سرابندي در مصاحبه با روز: - پنجشنبه 17 بهمن 1387 [2009.02.05]
شيرين کريمي
نسيم سرابندي در مصاحبه با روز: - پنجشنبه 17 بهمن 1387 [2009.02.05]
شيرين کريمي
roozonline
به دنبال صدور حکم حبس تعزيري به شکل غيابي براي علي نيکونسبتي، عضو سابق شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت، به دليل اعتراض به تعرض مأمور حراست دانشگاه رازي کرمانشاه به يک دختر دانشجو، با نسيم سرابندي، دبير کميسيون زنان دفتر تحکيم وحدت گفت و گو کرده ايم. خانم سرابندي در اين مصاحبه همچنين با طرح ديگرمسائل دختران دانشجو، به نحوه برخورد با دانشجويان دختر اعتراض کرده و خشونت عليه آنان را ساختاريافته خوانده است. متن مصاحبه در پي مي آيد.
آقاي نيکونسبتي به دليل اعتراض به مسئله تعرض به دختران دانشجو به حبس محکوم شده است؛ روندي که در خصوص پرونده دانشجويان معترض به تعدي معاونت دانشجويي دانشگاه زنجان نيز شاهد بوديم. علت اين مسئله را چه مي دانيد؟
متأسفانه اين مسئله ايست که در خصوص اکثر موارد تعرض به دختران دانشجو در دانشگاه رخ مي دهد. يعني در حالي که از دختران دانشجو پس از اين جريانات ديگر نشاني وجود ندارد، شاهد برخورد با معترضان به اين قضايا هستيم. مثل موضوع دانشگاه رازي کرمانشاه که اين خانم از ادامه تحصيل انصراف دادند، يا دانشگاه زنجان که قرباني خشونت ديگر در دانشگاه ديده نشده است. در خصوص پرونده دانشگاه رازي نيز در حالي که مدير حراست دانشگاه کرمانشاه در مصاحبه اي با ايسنا اين موضوع را تأييد کرده بود اما پس از گذشت يک سال به دليل شکايت وزارت علوم، مسئول سابق روابط عمومي دفتر تحکيم وحدت به حبس محکوم مي شود. در حاليکه اگر عدالتي در کار باشد ـ که انگار اين روزها حتي مفاهيم از معناي حقيقي شان تهي شده اندـ مأمور حراست بايد به حبس محکوم شود. به اين ترتيب دانشجويان زنجان از دانشگاه اخراج و بدون هيچ گونه مدرکي و يا حتي احضار به کميته انضباطي اجازه انتخاب واحد پيدا نمي کنند، رئيس دانشگاه زنجان هم در مصاحبه اي اين موضوع را تأييد مي کند اما در مملکتي که حاکمان آن ادعاي برقراري عدالت را دارند و دم از اسلام مي زنند، تجاوز به دختران دانشجو دستآويزي مي شود براي برخورد با دانشجويان منتقد.در واقع به نظر مي رسد آقايان علاقه اي ندارند اين واقعيت را بپذيرند که در کشور ايران مسئله اي به نام "امنيت دختران در دانشگاه" وجود دارد و حتي حاضر نيستند عقايد شکل گرفته شان دچار خدشه اي شود. يعني به جاي برنامه ريزي براي عدم تکرار چنين مسائلي با دانشجويان برخورد مي کنند تا در موارد ديگر هم صدايي از شخصي درنيايد و همه چيز در خفا اتفاق افتد! در همين راستا حکم آقاي نيکونسبتي بسيار شرم آور و مملوء از کينه و بغض مسئولين وزارت علوم نسبت به اعتراضات دانشجويان است. موضوعي که دانشجويان بايد به آن حساسيت نشان دهند تا شاهد برخوردهاي اين چنيني نباشيم.
فکر مي کنيد چه راه حل هايي براي عدم تکرار مسئله تعرض به دختران دانشجو وجود دارد؟
موضوع خشونت عليه دختران دانشجو که اشکال متنوع و متعددي دارد به راحتي قابل حل نيست. اين خشونت توسط فرهنگ مردسالار به شکل ساختاريافته اي اِعمال مي شود، ريشه آن از جامعه سنتي و رفتارها و تفکرات مردسالارانه نشأت مي گيرد اما در دانشگاه ها شکل متفاوتي به خود مي گيرد. طبق بررسي ها و جلساتي که در کميسيون زنان تحکيم داشتيم به راه حل هايي رسيديم که امکان پيگيري برخي از آنان از سوي دانشجويان وجود ندارد. اين راه حل ها مي تواند به مطالبات ما تبديل شود. اما برخي از اين راه ها قابل تحقق است و دانشجويان توانايي برآورده کردن آن را دارند. به هر حال شايد نخستين گام اطلاع رساني و افشاء اين مسائل باشد. مشخصا بايد برخورد قاطع با خاطي صورت پذيرد و حتي عکس و مشخصات وي در دسترس همگان باشد تا در افکار عمومي شناخته شود. در عين حال دختران دانشجو بايد باور کنند که آنها علت اين مزاحمت ها نيستند و تأمين امنيت رواني آن دختر مي تواند اين مسئله را حل کند. حمايت از دختر دانشجوي معترض و قرباني، دانشجويان ديگر را در پيگيري حقوقشان ثابت قدم مي کند. گرچه در دانشگاه هاي ما دقيقا برعکس اين مسئله در حال وقوع است. ضمن آنکه قانون بايد پناهگاه زنان باشد نه جايي براي محکوميتشان.راه حل هاي ديگري هم از جمله نظارت بر کار کميته هاي انضباطي و تغيير ساختار اين کميته ها وجود دارد تا قدرت مسلط را از دست مسئولين خارج سازد. ببينيد در تعرض مسئولين دانشگاه به دختران دانشجو نبايد هيچ گونه اغماضي صورت گيرد. ولي اينجا رابطه، رابطه سلطه است و محکوميت دوباره دختران که باعث بازتوليد اين رابطه ي قدرت مي شود. پوشاندن اين مسائل با صيغه و... هم بسيار مضحک است. آيا معاون دانشجويي يا مأمور حراستي که از جايگاه قانوني اش سوء استفاده مي کند، جرئت "نه گفتن" براي دختر دانشجو باقي مي گذارد؟
تدوين آيين نامه اي براي اين مسائل نيز مي تواند راه حل ديگري باشد که مشابه آن در دانشگاه هاي کشورهاي ديگر وجود دارد و مي توان از آنها الگو گرفت. اما موضوع ديگري که در خصوص نحوه برخورد با دانشجويان دختر وجود دارد اين است که شکل تعرض جسمي و يا برخوردهاي خشونت آميز نهايت رفتاري است که با آنان مي شود. دختران به اشکال ديگر مورد خشونت واقع مي شوند که طي اين مدت در مورد برخي از دانشجويان مثل دختران دانشجوي دانشگاه تهران و يا عضو شوراي مرکزي دانشکده علوم پزشکي شيراز يا دانشجويان خواجه نصير و... شاهد بوديم.
مي توانيد در مورد اتفاقي که براي عضو دختر شوراي مرکزي دانشکده علوم پزشکي شيراز افتاد، توضيح دهيد؟
رفتار مسئولين دانشگاه علوم پزشکي شيراز آن چنان عاري از عمل به قانون است که هر انسان بي طرفي را خشمگين مي سازد. غير از آنکه دانشگاه يک شبه تصمصيم مي گيرد شوراي مرکزي دانشکده پزشکي را دوباره برگزار کند، در روز "انتخابات فرمايشي" دانشجويان معترض را به دانشگاه راه نمي دهد! در حالي که از 11 کانديدا 5 نفر انصراف مي دهند و دانشجويان اجازه برگزاري انتخابات را نمي دهند، مأمورين حراست صندوق را به دانشکده ها مي برند و فرداي آن روز شوراي مرکزي دست نشانده را اعلام مي کنند. در اين ميان برخوردي که با اعضاي شوراي مرکزي اين دانشگاه صورت مي گيرد شنيدني و دردناک است. آنها بدون احضار به کميته انضباطي دانشجويان از شرکت در امتحانات و ورود به دانشگاه و خوابگاه منع مي شوند! در روز انتخابات فرمايشي که به راستي "انتصابات" بود، درگيري هايي بين مأمورين حراست و دانشجويان رخ مي دهد که يکي از مأمورين سيلي حواله عضو دختر شوراي مرکزي انجمن مي کند. از اين مأمور حراست با استشهادنامه دانشجويان، به دانشگاه شکايت مي شود، اما دانشگاه چنين برخوردي را انکار مي کند! حتي در تماسي که حراست دانشگاه با خانواده هاي دانشجويان مي گيرد مي گويد دانشجويان پرسنل حراست را کتک زده اند! دروغ گفتن هم اعتماد به نفسي مي خواهد که اين مثال نمونه بارز آن است. مأمورين دانشگاه ساعت 8 شب به خوابگاه محل اقامت اين خانم رفته و با سر و صدا تلاش مي کنند او را از خوابگاه بيرون کنند، بدون اينکه حکمي داشته باشند و يا پيش از آن به ايشان اطلاع دهند که از خوابگاه محروم شده اند. مسئوليني که در هاي خوابگاه را ساعت 8 شب مي بندند با اين توجيه که دختران پس از اين ساعت در خيابان ها امنيت ندارند و خطر تهديدشان مي کند و خوابگاه را بدل به زندان کرده اند، دختري دانشجو را از خوابگاه در همين ساعت بيرون مي کنند! بايد براي رئيس دانشگاهي که قضاوت دانشجويان هيچ اهميتي برايش ندارد اظهار تأسف کرد که مقام ناپايدار و از دست رفتني را به آبرو و نامي که برايش مي ماند فروخته است. نه تنها حق اين دختر دانشجو ناديده گرفته شده که حق دانشجوياني که تشکل هاي آزاد خود را مي خواهند نيز پايمال شده.
در صحبت هايتان از رفتار نامناسب با دختران دانشجوي دانشگاه تهران گفتيد. چه اتفاقي براي اين دانشجويان افتاده و علت برخورد با آنان چه بوده است؟
در شب برگزاري تجمع 16 آذر امسال، مأمورين امنيتي به منزل سه تن از دانشجويان دختر دانشگاه تهران مي روند و آنجا را تفتيش مي کنند. حال به دنبال چه مي گشتند جاي سوال دارد. پس از آن اين دختران به اداره پيگيري اطلاعات احضار شده و به آنها مي گويند بايد براي گرفتن وسايلشان با خانواده هايشان مراجعه کنند.مأمورين اداره اطلاعات هم بدون اينکه مأمور زني همراهشان باشد به منزل دو دختر دانشجو در ساعت 9 شب مراجعه مي کنند و بيش از دو ساعت، تمام وسايل آنان را مورد بازرسي قرار مي دهند. آيا اين رفتار غير قانوني نيست؟ مأموريني که داعيه برقراري امنيت دارند چگونه به خود اجازه مي دهند پا به منزل دختران بگذارند؟آن هم در حاليکه حتي مأمور زني همراه آنان نبوده است. ظاهرا مسئولين ديگر ذره اي به موازين و آداب پايبند نيستند. در عين حال وسايل اين دختران را دستآويزي براي احضار خانواده هاي آنان قرار مي دهند. بيش از يک ساعت به صورت جداگانه تهمت هايي به اين دختران مي زنند و از روابط شخصي آنان به دروغ با پدرانشان صحبت مي کنند به اميد اينکه خانواده ها از اين پس اجازه فعاليت به دخترانشان ندهند. بايد به حال مسئوليني که تمام فکر و ذکرشان رسيدگي به مسائل اخلاقي و پرداختن به حوزه خصوصي دختران دانشجو است تأسف خورد، روابط و تماس دختران را کنترل مي کنند تا عليه آنان استفاده کنند. حساسيت مأمورين دلسوز واقعا مثال زدني ست، پس چرا زماني که به دختري دانشجو در دانشگاه تعرض مي شود آقايان تنشان نمي لرزد؟ اگر مسائل اخلاقي تا اين حد مهم است زمان تجاوز مأمورين حراست و معاون دانشجويي اين داعيه داران اخلاق و اسلام کجايند؟ اما آقايان بايد بدانند که دانشجويان پاسخ اين رفتارهاي غيرقانوني و شرم آور را خواهند داد و اجازه نخواهند داد حوزه خصوصي شان مورد تعرض قرار گيرد.
به دنبال صدور حکم حبس تعزيري به شکل غيابي براي علي نيکونسبتي، عضو سابق شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت، به دليل اعتراض به تعرض مأمور حراست دانشگاه رازي کرمانشاه به يک دختر دانشجو، با نسيم سرابندي، دبير کميسيون زنان دفتر تحکيم وحدت گفت و گو کرده ايم. خانم سرابندي در اين مصاحبه همچنين با طرح ديگرمسائل دختران دانشجو، به نحوه برخورد با دانشجويان دختر اعتراض کرده و خشونت عليه آنان را ساختاريافته خوانده است. متن مصاحبه در پي مي آيد.
آقاي نيکونسبتي به دليل اعتراض به مسئله تعرض به دختران دانشجو به حبس محکوم شده است؛ روندي که در خصوص پرونده دانشجويان معترض به تعدي معاونت دانشجويي دانشگاه زنجان نيز شاهد بوديم. علت اين مسئله را چه مي دانيد؟
متأسفانه اين مسئله ايست که در خصوص اکثر موارد تعرض به دختران دانشجو در دانشگاه رخ مي دهد. يعني در حالي که از دختران دانشجو پس از اين جريانات ديگر نشاني وجود ندارد، شاهد برخورد با معترضان به اين قضايا هستيم. مثل موضوع دانشگاه رازي کرمانشاه که اين خانم از ادامه تحصيل انصراف دادند، يا دانشگاه زنجان که قرباني خشونت ديگر در دانشگاه ديده نشده است. در خصوص پرونده دانشگاه رازي نيز در حالي که مدير حراست دانشگاه کرمانشاه در مصاحبه اي با ايسنا اين موضوع را تأييد کرده بود اما پس از گذشت يک سال به دليل شکايت وزارت علوم، مسئول سابق روابط عمومي دفتر تحکيم وحدت به حبس محکوم مي شود. در حاليکه اگر عدالتي در کار باشد ـ که انگار اين روزها حتي مفاهيم از معناي حقيقي شان تهي شده اندـ مأمور حراست بايد به حبس محکوم شود. به اين ترتيب دانشجويان زنجان از دانشگاه اخراج و بدون هيچ گونه مدرکي و يا حتي احضار به کميته انضباطي اجازه انتخاب واحد پيدا نمي کنند، رئيس دانشگاه زنجان هم در مصاحبه اي اين موضوع را تأييد مي کند اما در مملکتي که حاکمان آن ادعاي برقراري عدالت را دارند و دم از اسلام مي زنند، تجاوز به دختران دانشجو دستآويزي مي شود براي برخورد با دانشجويان منتقد.در واقع به نظر مي رسد آقايان علاقه اي ندارند اين واقعيت را بپذيرند که در کشور ايران مسئله اي به نام "امنيت دختران در دانشگاه" وجود دارد و حتي حاضر نيستند عقايد شکل گرفته شان دچار خدشه اي شود. يعني به جاي برنامه ريزي براي عدم تکرار چنين مسائلي با دانشجويان برخورد مي کنند تا در موارد ديگر هم صدايي از شخصي درنيايد و همه چيز در خفا اتفاق افتد! در همين راستا حکم آقاي نيکونسبتي بسيار شرم آور و مملوء از کينه و بغض مسئولين وزارت علوم نسبت به اعتراضات دانشجويان است. موضوعي که دانشجويان بايد به آن حساسيت نشان دهند تا شاهد برخوردهاي اين چنيني نباشيم.
فکر مي کنيد چه راه حل هايي براي عدم تکرار مسئله تعرض به دختران دانشجو وجود دارد؟
موضوع خشونت عليه دختران دانشجو که اشکال متنوع و متعددي دارد به راحتي قابل حل نيست. اين خشونت توسط فرهنگ مردسالار به شکل ساختاريافته اي اِعمال مي شود، ريشه آن از جامعه سنتي و رفتارها و تفکرات مردسالارانه نشأت مي گيرد اما در دانشگاه ها شکل متفاوتي به خود مي گيرد. طبق بررسي ها و جلساتي که در کميسيون زنان تحکيم داشتيم به راه حل هايي رسيديم که امکان پيگيري برخي از آنان از سوي دانشجويان وجود ندارد. اين راه حل ها مي تواند به مطالبات ما تبديل شود. اما برخي از اين راه ها قابل تحقق است و دانشجويان توانايي برآورده کردن آن را دارند. به هر حال شايد نخستين گام اطلاع رساني و افشاء اين مسائل باشد. مشخصا بايد برخورد قاطع با خاطي صورت پذيرد و حتي عکس و مشخصات وي در دسترس همگان باشد تا در افکار عمومي شناخته شود. در عين حال دختران دانشجو بايد باور کنند که آنها علت اين مزاحمت ها نيستند و تأمين امنيت رواني آن دختر مي تواند اين مسئله را حل کند. حمايت از دختر دانشجوي معترض و قرباني، دانشجويان ديگر را در پيگيري حقوقشان ثابت قدم مي کند. گرچه در دانشگاه هاي ما دقيقا برعکس اين مسئله در حال وقوع است. ضمن آنکه قانون بايد پناهگاه زنان باشد نه جايي براي محکوميتشان.راه حل هاي ديگري هم از جمله نظارت بر کار کميته هاي انضباطي و تغيير ساختار اين کميته ها وجود دارد تا قدرت مسلط را از دست مسئولين خارج سازد. ببينيد در تعرض مسئولين دانشگاه به دختران دانشجو نبايد هيچ گونه اغماضي صورت گيرد. ولي اينجا رابطه، رابطه سلطه است و محکوميت دوباره دختران که باعث بازتوليد اين رابطه ي قدرت مي شود. پوشاندن اين مسائل با صيغه و... هم بسيار مضحک است. آيا معاون دانشجويي يا مأمور حراستي که از جايگاه قانوني اش سوء استفاده مي کند، جرئت "نه گفتن" براي دختر دانشجو باقي مي گذارد؟
تدوين آيين نامه اي براي اين مسائل نيز مي تواند راه حل ديگري باشد که مشابه آن در دانشگاه هاي کشورهاي ديگر وجود دارد و مي توان از آنها الگو گرفت. اما موضوع ديگري که در خصوص نحوه برخورد با دانشجويان دختر وجود دارد اين است که شکل تعرض جسمي و يا برخوردهاي خشونت آميز نهايت رفتاري است که با آنان مي شود. دختران به اشکال ديگر مورد خشونت واقع مي شوند که طي اين مدت در مورد برخي از دانشجويان مثل دختران دانشجوي دانشگاه تهران و يا عضو شوراي مرکزي دانشکده علوم پزشکي شيراز يا دانشجويان خواجه نصير و... شاهد بوديم.
مي توانيد در مورد اتفاقي که براي عضو دختر شوراي مرکزي دانشکده علوم پزشکي شيراز افتاد، توضيح دهيد؟
رفتار مسئولين دانشگاه علوم پزشکي شيراز آن چنان عاري از عمل به قانون است که هر انسان بي طرفي را خشمگين مي سازد. غير از آنکه دانشگاه يک شبه تصمصيم مي گيرد شوراي مرکزي دانشکده پزشکي را دوباره برگزار کند، در روز "انتخابات فرمايشي" دانشجويان معترض را به دانشگاه راه نمي دهد! در حالي که از 11 کانديدا 5 نفر انصراف مي دهند و دانشجويان اجازه برگزاري انتخابات را نمي دهند، مأمورين حراست صندوق را به دانشکده ها مي برند و فرداي آن روز شوراي مرکزي دست نشانده را اعلام مي کنند. در اين ميان برخوردي که با اعضاي شوراي مرکزي اين دانشگاه صورت مي گيرد شنيدني و دردناک است. آنها بدون احضار به کميته انضباطي دانشجويان از شرکت در امتحانات و ورود به دانشگاه و خوابگاه منع مي شوند! در روز انتخابات فرمايشي که به راستي "انتصابات" بود، درگيري هايي بين مأمورين حراست و دانشجويان رخ مي دهد که يکي از مأمورين سيلي حواله عضو دختر شوراي مرکزي انجمن مي کند. از اين مأمور حراست با استشهادنامه دانشجويان، به دانشگاه شکايت مي شود، اما دانشگاه چنين برخوردي را انکار مي کند! حتي در تماسي که حراست دانشگاه با خانواده هاي دانشجويان مي گيرد مي گويد دانشجويان پرسنل حراست را کتک زده اند! دروغ گفتن هم اعتماد به نفسي مي خواهد که اين مثال نمونه بارز آن است. مأمورين دانشگاه ساعت 8 شب به خوابگاه محل اقامت اين خانم رفته و با سر و صدا تلاش مي کنند او را از خوابگاه بيرون کنند، بدون اينکه حکمي داشته باشند و يا پيش از آن به ايشان اطلاع دهند که از خوابگاه محروم شده اند. مسئوليني که در هاي خوابگاه را ساعت 8 شب مي بندند با اين توجيه که دختران پس از اين ساعت در خيابان ها امنيت ندارند و خطر تهديدشان مي کند و خوابگاه را بدل به زندان کرده اند، دختري دانشجو را از خوابگاه در همين ساعت بيرون مي کنند! بايد براي رئيس دانشگاهي که قضاوت دانشجويان هيچ اهميتي برايش ندارد اظهار تأسف کرد که مقام ناپايدار و از دست رفتني را به آبرو و نامي که برايش مي ماند فروخته است. نه تنها حق اين دختر دانشجو ناديده گرفته شده که حق دانشجوياني که تشکل هاي آزاد خود را مي خواهند نيز پايمال شده.
در صحبت هايتان از رفتار نامناسب با دختران دانشجوي دانشگاه تهران گفتيد. چه اتفاقي براي اين دانشجويان افتاده و علت برخورد با آنان چه بوده است؟
در شب برگزاري تجمع 16 آذر امسال، مأمورين امنيتي به منزل سه تن از دانشجويان دختر دانشگاه تهران مي روند و آنجا را تفتيش مي کنند. حال به دنبال چه مي گشتند جاي سوال دارد. پس از آن اين دختران به اداره پيگيري اطلاعات احضار شده و به آنها مي گويند بايد براي گرفتن وسايلشان با خانواده هايشان مراجعه کنند.مأمورين اداره اطلاعات هم بدون اينکه مأمور زني همراهشان باشد به منزل دو دختر دانشجو در ساعت 9 شب مراجعه مي کنند و بيش از دو ساعت، تمام وسايل آنان را مورد بازرسي قرار مي دهند. آيا اين رفتار غير قانوني نيست؟ مأموريني که داعيه برقراري امنيت دارند چگونه به خود اجازه مي دهند پا به منزل دختران بگذارند؟آن هم در حاليکه حتي مأمور زني همراه آنان نبوده است. ظاهرا مسئولين ديگر ذره اي به موازين و آداب پايبند نيستند. در عين حال وسايل اين دختران را دستآويزي براي احضار خانواده هاي آنان قرار مي دهند. بيش از يک ساعت به صورت جداگانه تهمت هايي به اين دختران مي زنند و از روابط شخصي آنان به دروغ با پدرانشان صحبت مي کنند به اميد اينکه خانواده ها از اين پس اجازه فعاليت به دخترانشان ندهند. بايد به حال مسئوليني که تمام فکر و ذکرشان رسيدگي به مسائل اخلاقي و پرداختن به حوزه خصوصي دختران دانشجو است تأسف خورد، روابط و تماس دختران را کنترل مي کنند تا عليه آنان استفاده کنند. حساسيت مأمورين دلسوز واقعا مثال زدني ست، پس چرا زماني که به دختري دانشجو در دانشگاه تعرض مي شود آقايان تنشان نمي لرزد؟ اگر مسائل اخلاقي تا اين حد مهم است زمان تجاوز مأمورين حراست و معاون دانشجويي اين داعيه داران اخلاق و اسلام کجايند؟ اما آقايان بايد بدانند که دانشجويان پاسخ اين رفتارهاي غيرقانوني و شرم آور را خواهند داد و اجازه نخواهند داد حوزه خصوصي شان مورد تعرض قرار گيرد.
No comments:
Post a Comment