پوپوليسم راه نجات امروز نيست
roozonline
نامه دانشجويان دموکراسي خواه به موسوي - یکشنبه 18 اسفند 1387 [2009.03.08]
شيرين کريمي
انجمن اسلامي دانشجويان دموکراسي خواه دانشگاه تهران به مناسبت حضور مير حسين موسوي در انتخابات دهم رياست جمهوري، نامه اي سرگشاده خطاب به وي منتشر کرد. در اين نامه هشت سئوال مطرح و از آخرين نخست وزير جمهوري اسلامي خواسته شده تا با پاسخ به آنها، مواضع خود را به قضاوت عمومي بگذارد.
اين نامه با اشاره به حضور ميرحسين موسوي در دانشگاه آغاز شده و با تاکيد بر اينکه "دنياي سياست ايران زمين، دنياي کوچکي است و مي تواند يک نخبه ي سياسي کنج خانه نشين را درست پس از بيست سال به عرصه فرا خواند همانطور که خاتمي کنج کتابخانه نشين را به ميدان کشاند" خطاب به موسوي چنين ادامه يافته است: "شما مي گوييد اينک کشور در شرايط حساسي به سر مي برد و مسائلي از قبيل نقش و جايگاه امروز ايران در عرصه ي بين المللي و منطقه اي، افزايش روزافزون فقر و تبعيض، فاصله گرفتن از آرمانهاي نظام و آموزه هاي امام خميني، مناقشات فرسايشي گروه هاي سياسي، در هم ريختگي ساختارهاي مديريتي و برنامه ريزي و شما را بر آن داشته است که در انديشه ي حضور در انتخابات باشيد. اما اينجا دانشگاه است و دانشگاه مجال خموشي و عافيت طلبي نيست. شما پس از بيست سال سکوت شرايط کنوني را حساس ارزيابي مي کنيد اما دانشگاه در اين 20 سال همواره وضعيت حساس و بغرنجي را تجربه کرده است. روزي چماق به دستان حاکميت از آن هتک حرمت کرده اند و روز ديگر پادگان و زندان شده است و افسوس آنکه شما در مقام مشاور ارشد رئيس جمهور پيشين دم بر نياورديد و با خاموشي خود بر آن مهر رضايت کوبيديد."
نويسندگان نامه آنگاه با اشاره به اينکه "گوشه اي هرچند کوچک از همين شرايط به تعبير خودتان حساس کنوني متوجه ي مسئوليت هاي گذشته و امروز شما در نظام است" سئوالات خود را به اين ترتيب مطرح کرده اند:
1. موضع گير ي متناسب با خواسته ها و نياز هاي روز: منتقدان شما، شما را به نا آشنايي با امور و مشکلات جاري به دليل فاصله ي بيست ساله از عرصه ي اجرايي متهم مي کنند. موضع گيري هاي شما نيز تا به امروز همه بر محور دفاع از سياست هاي دوران گذشته ي نخست وزيري تان است که تا حدي طبيعي است اما زماني که همه ي موضع گيري ها به همين مساله اختصاص مي يابد پرسش برانگيز مي شود. صحبت هاي دائمي شما از زمان جنگ ما را به اين نتيجه مي رساند که شما همچنان در فضاي نوستالژيک جنگ که کاملا با فضاي امروز جامعه ي ايران متفاوت است مي انديشيد. آقاي مير حسين درخواست ما از شما اين است که به امروز بياييد و متناسب با نياز ها و خواسته هاي نسل جوان امروز سخن بگوييد. صحبت از جنگ و مسائل آن دوران نه تنها چيز جديدي از شما به ما نمي شناساند بلکه ديدگاه هايتان در باره ي مسائل امروز را هم همچنان در هاله اي از ابهام نگه مي دارد.
1. دوري از پوپوليسم، مهيا کردن بستر مناسب و غير سرکوبگر براي توسعه و تقويت جامعه ي مدني و حفظ حريم خصوصي افراد: از فحواي کلام شما در صحبت هاي اخيرتان بر مي آيد که براي حريم خصوصي انسانها حرمت قائليد و معتقديد "مردم خوششان نمي آيد که حکومت در امور شخصي آنها دخالت کند و يا آزادي هاي قانوني را محدود کند". فارغ از اينکه اين جمله با عملکرد دولت شما در در دوران جنگ ـ بر اساس شنيده هاي ما ـ متفاوت است، اميدواريم ناشي از رويکردي پوپولستي براي انتخابات نباشد. در هر حال ابراز چنين جملاتي گواه بر اصلاح طلب بودن شما نيست. سوال اين است: آيا شما که متعلق به جناح چپ سنتي جمهوري اسلامي هستيد واقعا اصلاح طلب شده ايد؟ در موضع گيري هاي اخيرتان خودتان رايک اصلاح طلب اصول گرا معرفي کرده ايد و مردم هم را چنين دانسته ايد. گفته ايد مردم مي توانند هر دو گرايش را باهم داشته باشند و شما هم مانند مردم مي انديشيد. آقاي مير حسين يک سياستمدار مدرن هيچ گاه از طرف مردم و به جاي مردم سخن نمي گويد. تنها پوپوليسم است که اينگونه اقتضا مي کند. مردم واژه ي گنگي است که هيچ گاه يک کل يک دست را تشکيل نمي دهد. مردم يعني انبوهي از اقليت ها با منافع و ديدگاه هاي متفاوت و گاه متضاد که در برخي شرايط بر سر هدفي مشترک به هم مي پيوندند. همين شکاف هاي موجود در بين مردم يک جامعه است که بستر شکل گيري جامعه ي مدني را فراهم مي آورد. جامعه ي مدني قوي و توسعه يافته که حد واسط ميان مردم و دولت است و ضامن انسجام و بقاي يک نظام اجتماعي، با مداخله ي دولت شکل نمي گيرد بلکه از بطن جامعه و از دل شکاف هاي موجود در جامعه بر مي آيد و اين يکي از اصلاحات عمده اي است که جامعه ي امروز ايران نيازمند آن است. پوپوليسم راه نجات امروز نيست.
2. تعريف دقيق از اصلاحات، ايمان به لزوم اصلاحات و داشتن برنامه براي پيشبرد آن: اطرافيانتان شما را فردي با شخصيتي محکم معرفي مي کنند. اگر چنين باشد شما مي توانيد بر عکس آقاي خاتمي، در مقام رئيس جمهور، يک تدارکاتچي نباشيد ولي پيشبرد اصلاحات علاوه بر شخصيت محکم و قوي رئيس جمهور به ايمان عميق وي و کابينه اش به اصلاحات، تعريف دقيق از اهداف اصلاح طلبانه و داشتن برنامه نيازمند است. اگرچه ترکيب کابينه ي شما در دوران نخست وزيري شما را فردي مورد وثوق براي دو جناح حاکميت معرفي مي کند و اين ويژگي از شما گزينه اي مناسب براي تشکيل "دولت وحدت ملي" مي سازد اما شما و کابينه ي احتمالي تان را اصلاح محور معرفي نمي کند. شما اصلاحات را چنين تعريف کرده ايد: "اصلاح طلبي يعني برگشت به اصول و حفظ حريم هاي اسلامي و انساني و پرداختن به عدالت، آزادي، استقلال و توسعه در کنار نگاهي نو و امروزي به جهان و مسائل کشور و دفاع و حمايت بي دريغ از قشر هاي مستضعف". قضاوت در باره ي اين تعريف از اصلاحات را به مخاطبين وا مي گذاريم ولي از شما مي پرسيم آيا واقعا تعريف شما از اصلاحات همين جملات گنگ، مبهم و متناقض است؟ حتي اگر چنين است چگونه مي خواهيد به آن دست يابيد؟ مي گويند عمل گرايي بتدريج تناقضات موجود در شعارها و سخنان را حل مي کند ولي تا حد امکان مي توان پيش از عمل با مطالعه و بررسي تجربيات ديگران، تناقضات را کم کرد.
3. دانشگاه دانشگاه است : آقاي موسوي يکي از سايت هاي حامي شما از شما در خواست کرده بود تا براي ابراز وفاداري به ارزش ها به زيارت مزار شهداي گمنام دفن شده در دانشگاه ها برويد و بدين وسيله اعلام برائت کنيد از دانشجوياني که مخالف دفن شهدا در دانشگاه هستند. آقاي موسوي ما ضمن احترام به شهدا دانشگاه را يک مکان آکادميک در معناي واقعي آن مي خواهيم. شما چطور؟هفته ي پش در دانشگاه امير کبير به بهانه ي تدفين شهدا، در حاليکه بيش از سه هزار نيروي شبه نظامي وارد دانشگاه شده بود، مانع ورود دانشجوان منتقد به دانشگاه شدند و با دانشجويان معترض داخل دانشگاه هم با پاره آجر، چاقو، نانجيکو و پنجه بوکس معامله شد. شب هنگام هم با همکاري مسئولان دانشگاه، بيش از 70 دانشجو را دستگير کردند. آقاي موسوي شما از کداميک اعلام برائت مي کنيد؟ از ترانه بر لبان به خاک و خون کشيده شده يا سودجويان خون شهدا که ديروز چماق داران بودند وامروز قمه به دستان؟ شنيده ايم وضعيت امروز دانشگاه بيشترين شباهت را به وضعيت دانشگاه در زمان شما دارد ! آيا چنين است؟ آقاي موسوي ما حق تحصيل را برا ي همه مي خواهيم و معتقديم تنها معيار گزينش براي تحصيل بايد صلاحيت علمي باشد. ما مي گوييم دانشگاه بايد بستري آزاد براي حضور همه ي انديشه ها و گرايش ها باشد تا بتواند جامعه ي مدني را در مسير توسعه و بالندگي ياري رساند. نظر شما چيست؟
4. اداره ايالتي کشور و رفع تبعيض ها: ما تاکنون کمتر شاهد موضع گيري هاي حقوق بشري از شما بوده ايم. کل موضع گيري هاي شما در اين خصوص به حفظ حريم خصوصي و توقيف نشدن روزنامه ها محدود شده است. سايت هاي حامي شما نيز به شما پيشنهاد داده اند تا در دفاع از ارزش ها، سرکوب دانشجويان منتقد را پاس داريد. آقاي مير حسين، عدم رعايت موازين حقوق بشري در ايران چنان گسترده است که تنها نوشتن فهرست وار آن، صفحات بسياري را پر مي کند. اين موارد تنها به سرکوب منتقدين، نقض حريم خصوصي و بستن روزنامه ها محدود نمي شود. وضعيت حق تحصيل، وضعيت زنان و اقوام نيز موارد ديگريست که از وجود تبعيض گسترده در جامعه حکايت مي کند. نظر شما در اين موارد چيست؟ ما معتقديم تنها راه حل رفع تبعيض، اصلاح بسياري از قوانين موجود و حرکت کشور به سمت اداره ايالتي و غير متمرکز است تا به اين شيوه جامعه از بحران هاي فعلي به سلامت عبور کند و ابعاد ديگري از توسعه همه جانبه و متوازن محقق شود. راه حل مورد نظر شما چيست؟
5. تحقق سنديکاليسم براي احقاق حق فرودستان و تمرکززدايي از قانوني گذاري: شما تاکيد بسياري بر حمايت از اقشار مستضعف داريد. اما مستضعف واژه گنگي است، مستضعف کيست؟ آيا مستضعف کسي است که در زاغه زندگي مي کند؟ آيا کسي است که زير خط فقر است؟ ما معتقديم فرودست واژه ي مناسب تري است. فرودست يعني کسي که به تنهايي فاقد قدرت است. افراد خاموشي که در يک جامعه ي مدني تضعيف شده دستاويزي براي مطرح کردن خواسته ها و مطالباتشان ندارند و هر سياست مدار پوپوليست به خود اجازه مي دهد خود را صداي آنان قلمداد کند. ما معتقديم سنديکاليسم راه حل مناسبي براي شنيده شدن صداي فرودستان و احقاق حق آنان است. سنديکا قدرتي است که به فرودستان داده مي شود، از فساد در سيستم و تمرکز قدرت جلوگيري مي کند و نمايندگان اقشار فرودست با راي آنان در آن حضور مي يابند. سنديکا و اتحاديه ساخته دولت نيست و بايد از پايين شکل بگيرد و اصولا اتحاديه دولتي وفرمايشي نمي تواند در جهت هدف واقعي خود يعني حضور در لابي قدرت و اعمال فشار بر آن در جهت احقاق حق صنف خود عمل کند. در کشور هاي مدرن بسياري از ابعاد قانون گذاري بر عهده دولت و مجلس نيست، دولت تنها نقش نظارتي و مشورتي دارد و يا اينکه دولت و مجلس تنها يکي از مشارکت کنندگان در قانون گذاري هستند و سنديکاها بعنوان حافظ منافع اصناف خود يکي از تصميم گيرندگان اصلي در بحث قانون گذاري در امور صنف خود مي باشند. آقاي موسوي، برنامه شما براي احقاق حق فرودستان چيست؟ آيا در صورتي که مطالبات آنها برآورده نشده باشد حق اعتراض را براي آنان به رسميت مي شناسيد؟ آيا در جهت اصلاح قوانين موجود مي کوشيد؟
6. سياست خارجي بر اساس منافع ملي: آقاي مير حسين اين جمله ي شما که "بايد نگاه واقع بينانه اي نسبت به جهان داشته باشيم" توجه ما را به نظرات شما در حيطه ي سياست خارجي جلب کرد. همانگونه که در نامه اي که به آقاي خاتمي نوشتيم تاکيد کرده ايم معتقديم که افزايش قدرت و توان چانه زني در عرصه ي بين المللي وابسته به اصلاح چهره ايران و تنش زدايي از روابط خارجي است. سياستي که صد البته با ماهيت سياست خارجي در زمان جنگ تفاوت دارد. سياست خارجي شما تاکنون با اين عبارات تعريف شده است: "بايد با دنيا ارتباط برقرار کرد تا در مقابل اجماع غرب قرار نگيريم"، "بايد حضور خردمندانه در اسلام آباد، آنکارا، باکو، دوشنبه، ايروان و کابل داشته باشيم بجاي نيويورک و پاريس ؛ ابزار چانه زني ما مزيت نسبي ما در جهان اسلام و منطقه است"، "مردم نمي پسندند که هيچ سياست مداري در تکنولوژي هسته اي کوتاه بيايد" آقاي ميرحسين، برداشت ما از جملات شما اين است که شما به تئوري توطئه قائليد و جهاني شدن را آمريکايي شدن مي دانيد و بجاي مهيا کردن بستر براي سرمايه گذاران داخلي و خارجي معتقديد که "سرمايه گذار خارجي ديوانه نيست که در اين شرايط کشور سرمايه گذاري کند، اگر هم سرمايه گذاري کند براي غارت است تا در مدت کمي غارت کند و برود". ما نيز هم چون شما معتقديم که بايد نگاه واقع بينانه به جهان داشت و روند هاي ديپلماتيک را بر اساس منافع ملي تعريف کرد و پيش برد. سوال ما اين است تعريف واقع بينانه شما از جهان چيست؟ مصاديق منافع ملي مورد نظر شما چيست؟ آيا برداشت ما از ديدگاه شما درست است؟
7. اقتصاد بازار، دولت کوچک، تقويت بخش خصوصي، کاهش ريسک سرمايه گذاري، مهيا سازي بستر براي سرمايه گذاري در زمينه هاي مختلف اقتصادي و خروج از اقتصاد واسطه اي و دلالي: مي گويند اداره اقتصاد بصورت دولتي اقتضاي زمان جنگ بود و نگاه مير حسين امروز به اقتصاد نگاه متفاوتي مبتني بر خصوصي سازي است. البته ميرحسين همچنان بر اعتقاد خود به عدالت اجتماعي پابرجاست و در اين مسير بجاي تسلط بر بازار به هدايت بازار مي انديشد. آقاي ميرحسين، از نظر شما ميزان دخالت دولت در اقتصاد چقدر است؟ و ميزان بلند پروازي بخش خصوصي در اقتصاد به چه ميزاني مي تواند باشد؟ نظر شما درباره روند خصوصي سازي کنوني چيست؟ راه حل شما براي کوتاه کردن مسير بوروکراسي و رفع موانع موجود بر سر راه سرمايه گذاري چيست؟ آقاي ميرحسين، ما معتقديم وظيفه ي دولت در اقتصاد تنها به 3 بعد محدود مي شود: يک – سياستگذار کلان عرصه ي اقتصادي. دو- مصرف کننده ي توليدات بخش خصوصي سه – سرمايه گذاري در بخش هايي که بخش خصوصي بدليل کم بودن سود يا سودآوري دراز مدت و يا ريسک بالاي سرمايه گذاري، تمايلي به سرمايه گذاري در آنها ندارد. نظر شما چيست؟ نظر شما در مورد ميزان ماليات، ترکيب ماليات دهندگان و طريقه ي مصرف ماليات هاي دريافت شده چيست؟
نويسندگان اين نامه در پايان با تاکيد بر اينکه "اين بي پرده گويي و صراحت حاصل زخم هاي کهنه ما از سال هاي 78 و 82، بازداشت و اخراج دانشجويان، فضاي پليسي حاکم بر دانشگاه، تحميل سياست هاي نهادهاي فراقانوني و غير قانوني و گشودن عرصه براي ترک تازي مجموعه هاي شبه نظامي در دانشگاه است" نوشته اند: "دانشگاه با دو ويژگي نقادي و پرسش گري در جامعه شناخته مي شود و هر سياستمداري با ورود به دانشگاه با اين ذات پرسشگر روبه رو خواهد شد. پاسخگويي شما به سوالات ما و ميزان و مجالي که براي نقد خود فراهم خواهيد کرد آزموني است که اميدوارم که از آن پيروز بيرون آييد. ما دانشگاه را پرسش گر و شما را پاسخ گو مي خواهيم، آيا پاسخ گوي پرسش هاي ما هستيد؟"
انجمن اسلامي دانشجويان دموکراسي خواه دانشگاه تهران چندي پيش به مناسبت حضور خاتمي در دانشگاه نيز نامه اي مشابه منتشر و آن را "سرآغاز تدوين مطالبات و برنامه هاي خود از کانديداهاي رياست جمهوري" معرفي کرده بودند
No comments:
Post a Comment