Saturday, March 7, 2009

گزارشگر آمریکایي در زندان ایران‏ -گزازس لس آنجلس تایمز از زندان رکسانا صابری‏

گزارشگر آمریکایي در زندان ایران‏
‏ گزازس لس آنجلس تایمز از زندان رکسانا صابری‏ - یکشنبه 18 اسفند 1387 [2009.03.08]
برزو دراگاهي
رکسانا صابري، در سال 2006، با وقار و شمرده و طبیعي گزارش هاي پر طرفداري را درباره پیشرفت هاي ایران ‏براي شبکه بي بي سي تهیه مي کرد.‏
دوستانش در لندن شگفت زده شده بودند. رئیسش، فرانسیس هریسون که در آن زمان رئیس دفتر بي بي سي در تهران ‏بود و حالا درلندن زندگي مي کند، درباره رکسانا مي گوید: "او فیلمرداري مي کرد، تدوین مي کرد و ویدئو هایش را ‏خودش آپلود مي کرد. او هم مي توانست در رادیو کار کند هم تلویزیون و هم در بخش آنلاین".‏
همه این مهارت ها بود که صابري را فردي نادر کرده بود: یک روزنامه نگار آمریکایي که در ایران زندگي مي کرد و ‏درباره سرزمین پدري اش که او عاشقش بود و مي خواست کشف اش کند، گزارش تهیه مي کرد.‏
اما سه سال پیش، زماني که در این خبرنگار ایراني آمریکایي در اوج ترقي بود، مقامات ایراني مجوز کارش را باطل ‏کردند. زماني که او به کار و زندگي در ایران ادامه داد، در اواخر ماه ژانویه او را بازداشت و در زندان بدنام اوین ‏زنداني اش کردند.‏
این موضوع همکاران و دوستانش را تهران گیج کرده است. هیچ اتهامي به او نزده اند با این حال مقامات گفته اند که ‏کار گزارشگري او غیر قانوني بوده است. روز جمعه یکي از مقامات قضایي ایران اعلام کرد که او تا چند روز دیگر ‏آزاد مي شود.‏
اما اتهامي که به این خیرنگار ایراني آمریکایي 31 ساله بلندپرواز زده شده است باعث تعجب خبرنگاراني شده است که ‏صابري را از نزدیک مي شناسند. آنها او را یک روزنامه نگار محتاط و جدي توصیف مي کنند که تلاش مي کرد در ‏حمهوري اسلامي ایران، یک زندگي عادي داشته باشد.‏
یکي از خبرنگاراني که صابري را مي شناسد و مثل سایر افرادي که در این گزارش با آنها مصاحبه شده است، ترجیح ‏داده است که نامش فاش نشود، مي گوید:« او یک خبرنگار جدي بود. تازگي ها گزارش هایش را مي شنیدیم که گفته مي ‏شد فقط خبرهاي عادي بود که مورد قبول مقامات ایران هم بود به همین دلیل خبر بازداشتش غیرمنتظره بود».‏
صابري که پدرش ایراني و مادرش ژاپوني است در شهر فارگوي ایالت داکوتاي شمالي بزرگ شد و شاگرد استثنایي، ‏موسیقیدان و ورزشکار بود. او بسیار زیبا بود و در سال 1998، دختر شایسته ایالت داکوتاي شمالي شد.‏
پدرش که مترجم و نویسنده است و هنوز در فارگو زندگي مي کند، مي گوید که او در ابتدا بعنوان خبرنگار تلویزیون ‏محلي استخدام شد.‏
رضا صابري در یک گفتگوي تلفني گفت: "خبرهاي سطحي مثل تصادف ماشین و وضع آب و هوا او را راضي نمي ‏کرد".‏
در جریان یک سفر به واشنگتن در سال 2002، توجه سایمون مارکس، مدیر فیچر استوري نیوز، یک آژانس خبري که ‏گزارش هایش را به رادیو و تلویزیون هاي سرتاسر جهان مي فروشد، جلب مي کند. رکسانا به او مي گوید که آرزویش ‏این است که خبرنگار بین المللي باشد. در دوران کودکي، پدر او را با داستان هایي از شعراي بزرگ ایران و پادشاهان ‏قدیمي سرگرم مي کرد و او همیشه دلش مي خواسته ایران را کشف کند.‏
مارکس به او یک لپ تاپ و یک دوربین مي دهد و او را بعنوان رئیس دفتر تهران استخدام مي کند.‏
این خبرنگار دورگه در ماه فوریه 2002 به تهران رسید. در کلاس زبان فارسي ثبت نام کرد و سفرش را به دور کشور ‏آغاز کرد و از شهرها و روستاهاي و دهات ایران دیدن کرد و با لیبرال ها و تندرو ها، زن و مرد، گفتگو کرد. زماني ‏که در سال 2003 زلزله شهر بم در اتفاق افتاد اوخودش را به منطقه فاجعه زده رساند و در طي سال این چند سال هم ‏بارها به منطقه رفت تا از بازسازي شهر خبر تهیه کند.‏
مارکس مي گوید:« او با سرعت زیاد بدل به یک نیروي قوي شد. او به ایران رفت و به همه کشور سفر کرد. مشتري ‏هاي ما گزارش هاي اورا حریصانه مي خریدند که این شامل فاکس نیوز، رادیو نیوزیلند و بخصوص آسیا نیوز در ‏سنگاپور مي شد».‏
دوستانش مي گوید که برخلاف سایر هوطنان خارج از کشور، صابري از مهماني هاي خصوصي که در خانه ها و ‏سفارتخانه برگزار مي شد و بخشي از زندگي زیر زمیني و شبانه تهران بود، دور بود. در عوض، او ترجیح مي داد ‏شب ها به خانه دوستانش برود و فیلم ببیند و یا به باشگاه هاي ورزشي برود.‏
صابري در جریان جشن تولدش در خانه اش مهمانانش را با نواختن قطعه موسیقي با پیانوکه خودش ساخته بود، سرگرم ‏کرد.‏
یک خبرنگار مي گوید: "او خوش صحبت و کنجکاو از دیدگاه مثبت آن، بود و آدم برونگرایي نبود".‏
در ماه ژوئن 2006، مقامات ایراني به شکل ناگهاني و بدون هیچ توضیحی، مجوز کارش را باطل کردند. مارکس مي ‏گوید او تلاش کرد تا مقامات ایراني را متقاعد کند که اجازه بدهند که صابري به کارش براي آژانس او ادامه بدهد اما این ‏کار بي نتیجه بود.‏
او مي گوید: "من هرگز نفهمیدم که چرا آنها خبرنگاري را که متعهدانه از ایران با همه پیچیدگي هایش گزارش مي ‏دهد، خاموش کردند. آنها هرگز در مورد دستگیري او وارد گفتگو نشدند".‏
پدرش مي گوید که او تصمیم گرفت در ایران بماند و به توصیه وي مبني بر ترک کشور، گوش نکرد. او به کلاس هاي ‏روابط عمومي مي رفت و مشغول نوشتن کتاب بود و هر از گاهي براي رادیو ملي برنامه تهیه مي کرد.‏
بطور هم زمان تلاش مي کرد مقامات ایراني را براي ادامه کارش متقاعد کند.‏
یکي از دوستانش مي گوید: "رکسانا از مدت ها پیش ، براي پس گرفتن اجازه کارش، در حال مذاکره با مقامات بود. ‏هرگز به او گفته نشده بود که مشکل خاصي در گزارش هایش بود".‏
پدر صابري و مادرش آکیکو، اوایل ماه گذشته زماني که تلفن ها و ارتباط اینترني روزانه دخترشان با آنها بطور ناگهاني ‏قطع شد، نگران شدند. زماني که بالاخره تماس تلفني برقرار شد، صداي رکسانا خسته بود و گفت به دلیل خرید یک ‏بطري شراب دستگیر شده است.‏
رکسانا گفته بود که تا چند روز دیگر آزاد مي شود. پدرش گفت: "صدایش عادي نبود. صدایش عصبي بود. او به هول و ‏اضطراب حرف مي زد".‏
مصرف الکل در جمهوري اسلامي ایران غیر قانوني است، اما داشتن آن معمولا جریمه سنگیني ندارد. بعد از هفته ها ‏بي خبري از رکسانا، رضا صابري هفته گذشته تصمیم گرفت موضوع را علني کند.‏
اگرچه مقامات جمهوري اسلامي اتهام مشخصي به رکسانا نزده اند، اما بعضي از خبرنگاران مي گویند که این شغل ‏بطور ذاتي باعث مضنون شدن مقامات مي شود.‏
یک روزنامه نگار در ایران که نخواست نامش فاش بشود، گفت: "آمریکا بودجه زیادي را براي کار بر روي ایران ‏اختصاص داده است و مردم هم خبرنگاران را جاسوس مي دانند و به همین دلیل باید مطمئن باشید که نحوه خبر گرفتن ‏تان شفاف، قانوني و تا آنجا ممکن است، علني باشد. باید این موضوع را روشن بکنید که یک خبرنگار قانوني هستنید که ‏مطالب تان دائما چاپ و برنامه هاي تلویزیوني تان پخش مي شود".‏
اما ماشاالله شمس الواعظین، فعال آزادي مطبوعات در ایران مي گوید که هیچ قانوني در جمهوري اسلامي خبرنگار را ‏ملزم به داشتن اجازه رسمي نمي کند: "طبق قانون مطبوعات کشور، هیچ مقام و هیچ فردي نمي تواند به خبرنگار بگوید ‏که چه کاري بکند و چه کاري نکند".‏
محمدعلي دادخواه، وکیل حقوق بشر گفت که شرایطي که صابري در آن قرار گرفته است، ناقض قانوني است که از ‏مدافعان ایراني حمایت مي کند. او گفت: "هر کس که دستگیر مي شود باید ظرف 24 ساعت از اتهامش مطلع بشود و ‏باید وکیلي در اختیارش گذاشته شود".‏
پدر صابري گفت که وکیلي که گرفته است باید امروز دخترش را در زندان ملاقات کند.‏
اکثر تحلیلگران و کارشناسان قانوني معتقدند که او باید اگر نه ظرف چند روز بلکه ظرف چند هفته آزاد مي شد و این بر ‏اساس اتفاق مشابهي است که براي کساني که تابعیت ایراني آمریکایي داشتندد افتاده بود؛ مثل هاله اسفندیاري، استاد ‏دانشگاه و کیان تاج بخش.‏
آنها در سال 2007 به اتهام فعالیت علیه دولت دستگیر شدند. در آن موارد، متهم به قید وثیقه آزاد شد و چند ماه بعد به ‏آنها اجازه داده شد از کشور خارج بشوند.‏
اما خبرنگاراني که در تهران کار مي کنند نگران این هستند که بازداشت صابري تاثیر طولاني تري خواهدد داشت. ‏شمس الواعظین گفت که به عقیده او صابري براي ترساندن بقیه خبر نگاران دستگیر شده است.‏
یک خبرنگار مقیم ایران گفت: "ما نمي دانیم چرا صابري دستگیر شده است. اما این موضوع که یک ماه است در زندان ‏اوین زنداني است اتفاقي بد شگون است".‏‏ ‏منبع: لس آنجلس تایمز 7 مارس‏

No comments:

Post a Comment