رقيبان دست بسته اند، دولت باز مي ترسد
گزارش روز از صد روز مانده به انتخابات - پنجشنبه 15 اسفند 1387 [2009.03.05]
حمید احدی
صد روز مانده به انتخابات رياست جمهوري 88، در حالي که نگراني از شکست، جناح راست را به سوي سرنوشتي رانده که از آن مي گريخت - يعني نهادن تخم مرغ هاي خود در سبد احمدي نژاد - يک نگراني بزرگ تر به برخي گاردهاي قديمي انقلاب، روحانيون و نيروهاي وفادار به جمهوري اسلامي دست داده که مبادا گروهي که چهار سال گذشته قوه مجريه را در دست دادشته اند، براي ماندن به هر کاري دست بزنند.
هفته گذشته، اتفاقاتي چون: تغيير ناگهاني تصميم بخشي از قوه قانونگذاري که پس از نامه تهديد کننده رييس دولت از شعار هواداري از منافع مردم و نگراني از تورم دست برداشتند و عملا 25 هزار ميليارد تومان براي پخش کردن و خريدن راي به دولت دادند، جلوگيري از سخنراني محمد خاتمي و مهدي کروبي در دانشگاه هاي شهرستان ها، تندتر شدن لحن هواداران دولت، برنامه ريزي بسيج و نيروي انتظامي به بهانه آمادگي براي مقابله با ناآرامي هاي داخلي و تدارک وسيعي که در وزارت کشور براي انتخابات ديده مي شود، دلايلي به دست دادند که هر اصلاح طلبان خواستار تامين امنيت و بي طرفي اجزاي حکومت در انتخابات شوند.
به گفته ناظران تا هفته گذشته از ميان محمد خاتمي، ميرحسين موسوي و مهدي کروبي که تا به حال احتمال هاي جدي جلب راي در انتخابات آينده به نظر مي آيند، خاتمي هدف اصلي حملات بود و به نوشته اميرمحبيان ستون نويس روزنامه رسالت جناح راست در وحله اول کروبي را عنوان به رقيب خود مي پسندد و در مرحله بعد ممکن است به رقابت با ميرحسين موسوي هم راضي شود اما هرگز امکان رقابت با خاتمي را نمي پذيرد.
اميرمحبيان، که آن قدر به تحليل خود مطمئن بود که در يک روز همزمان با نوشتن سرمقاله رسالت مقاله اي هم براي اعتمادملي نوشت و "اختلافات مجمع روحانيون با كروبي و خروج او و نيز تاسيس حزب جديد تلاش مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي براي به حاشيه راندن كروبي" را نمادهاي بروز اختلاف ريشه اي در بين اصلاح طلبان دانست. در مقاله محبيان براي اعتمادملي تاکيد شده بود که "اصولگرايان برايشان كارآمدي و مقبوليت مردمي (توان رايآوري) كانديدا اهميت زيادي دارد و دومين شرطشان اين است که نظرات کانديدا منطبق با نظر اجماعي اصولگرايان باشد". نتيجه به دست آمده اين بود که: "اگر احمدينژاد بتواند انعطافي مناسب از خود نشان داده و انعطاف او انتخاباتي ديده نشود گزينه بسيار خوبي است. ولي اگر احمدينژاد نتواند نظر همه اصولگرايان را جلب كند و امكان ريزش راي او باشد چه بهتر كه آراي ريزش شده در اختيار يك اصولگراي ديگر قرار گيرد تا يك دوم خردادي."
اما عکس العمل هاي سردبير رسالت [انبارلوئي] و سران حزب موتلفه اسلامي نشان داد که آن ها راه راحت تر يعني معامله با احمدي نژاد را به راه دشوار يافتن يک نامزد راستگراي ديگر براي رياست جمهوري آينده ترجيح مي دهند.
در چنين شرايطي تا هفته گذشته لبه تيز حملات متوجه کسي بود که گمان مي رفت بيش ترين راي را داراست و مهم ترين خطري است که دولت احمدي نژاد را تهديد مي کند. هشدار سرمقاله کيهان در مورد احتمال تکرار سرنوشت بي نظير بوتو در مورد خاتمي، و تئوريزه کردن اين فکر توسط مدير روزنامه کيهان که همکاران خاتمي را در جاي تروريست ها و عاملان احتمالي ترور رييس جمهور سابق نشاند، از جمله تندترين و فضاسازترين فعاليت هاي بخش رواني و تبليغاتي جناح دولتي بود که با تقاضاي شفاف فاطمه رجبي دنبال شد. همسر غلامحسين الهام سخنگوي دولت از روحانيون خواست که فتواي قتل محمد خاتمي را صادر کنند تا متشرعين به وظيفه خود عمل کنند. وزارت ارشاد هم وقتي زير فشار چهره هاي ميانه رو جناح محافظه کار قرار گرفته به روزنامه هايي اخطار داد که نوشته همسر سخنگوي دولت را منعکس کرده بودند.
اما از آن پس فعاليت ها عليه خاتمي بر ممانعت از تماس وي با مردم متمرکز شد. چنان که با يک سلسله اخبار جعلي و تکذيب شده و پاس کاري هاي معمول، پيام فرستادند که از سخنراني وي در شاه چراغ شيراز جلوگيري خواهد شد. و وقتي که معلوم شد بازماندگان آيت الله دستغيب - از قضا محمد خاتمي نزد وي نيز درس خوانده است – که توليت شاه چراغ را به عهده دارند حاضر نيستند مسووليت چنين اقدامي را بپذيرند، نماينده دولت در فارس اعلام داشت که امنيت حضور خاتمي را در شيراز به عهده نخواهد گرفت و به اين ترتيب سناريوي سرمقاله نويس کيهان توسط دولت امضا شد.
حضور موسوي
در همين حال، يک عامل خاتمي را از تنها بودن در نقطه حمله رهائي بخشيد و جناح دولت را به نگراني بيشتر مبتلا کرد، شدت گرفتن فعاليت هاي ميرحسين موسوي بود که مشخص بود ديگر هيچ تعارف و تهديدي نمي تواند مخالفت وي را با سياست هاي داخلي و خارجي دولت احمدي نژاد و همصدائي وي را با اصلاح طلبان پنهان بدارد.
آخرين نخست وزير جمهوري اسلامي، که در هفته گذشته بيش از هر شخصيت داخلي ديگري خبرساز بود و جز روزنامه رسالت هنوز هيچ يک از روزنامه هاي ديگر جناح راست عليه او ننوشته اند، در سخنراني هاي خود با تاکيد بر اهميت تامين عدالت و آزادي در هر دو مورد نشاني هائي داد که مشخص مي کرد اعمال دولت فعلي را باعث خرابي کشور و به هدر رفتن آرمان هاي انقلاب مي داند.
ميرحسين موسوي که با تقاضاي انتشار يک روزنامه - به نام "کلمه" که هيات نظارت با "کلمه سبز" موافقت کرد - نشان داد که جدي تر از هميشه وارد صحنه رقابت انخاباتي شده، آخرين بار در نشست سالگرد تاسيس انجمن اسلامي دانشگاه تهران به ميان دانشجويان رفت و سخنراني کرد. مراسم با سرودها و عکس هائي از چهره هاي جنبش دانشجويي و ستارخان و باقرخان و ميرزا کوچک خان و مدرس تا طالقاني و بهشتي و مهندس بازرگان و خاتمي تزئين شده و با ترانه مرغ سحر و ابراز احساسات شديد دانشجويان همراه بود. در اين مراسم ميرحسين موسوي به بيان احساسات خويش دربارهي دوران فعاليتهاي دانشجوياش پرداخت و در قسمتي از سخنانش اظهار داشت: "در جامعه ما مساله عدالت و آزادي از هم جدايي ندارد و البته در قديم هم نداشت. در دوره مشروطيت شعار عدالت در مقابل استبدادها و حکمراني عده اي مستبد قرار مي گرفت؛ در آن دوره مجلس قانون زاييده و قانون مندي از دل عدالت آفريده شد و مردم با دوري از حکمراني افراد از استبداد فاصله و به سمت عقلانيت و آزادي رفتند. ما در داخل مردم هم به هيچ وجه جدايي بين عدالت و آزادي را نمي بينيم."
وي در ادامه بر اهميت بخش خصوصي و لزوم کوچک گرفتن دولت تاکيد کرد تا پاسخ کساني را گفته باشد که با اشاره به شرايط دوران جنگ وي را طرفدار کوپني کردن و دولتي کردن مي دانند و در عين حال در سياست خارجي هم گفت که معتقد به گفتگوي جهاني است. اين ها همان بود که دانشجويان مي خواستند بشنوند و همان بود که نقطه مشترک وي با اصلاح طلبان به حساب مي آمد.
روز قبل از آن رسالت در سرمقاله خود نوشته بود کسي که در بيست سال گذشته جز يک نمايشگاه نقاشي فعاليت ديگري نداشته حق ندارد نسبت به مسائل جامعه خود را آشنا نشان دهد. اما اين سخن حتي در ميان روزنامه هاي جناح راست هم انعکاس نيافت. چنان که وزارت ارشاد هم در حالي که مجوز انتشار هيچ روزنامه اي به هواداران خاتمي نمي دهد، اما با تقاضاي امتيار روزنامه کلمه به سرعت جواب مثبت داد. به نظر مي رسيد از حضور ميرحسين موسوي در دانشگاه ها نمي توان جلوگيري کرد و نمي توان براي او قتواي قتل خواست.
عباس عبدي در همين زمان بود که در مقاله اي (که در روزنامه اعتماد چاپ شد) حوزه اي را براي اصلاح طلبان ترسيم کرد که معنايش اين بود که پيروزيشان مي تواند حتمي باشد اگر اتحاد کنند و اين اتحاد حول ميرحسين موسوي شدني است.
ورود کرباسچي
دومين حادثه مهم هفته گذشته که هنوز جبهه گيري مشخصي را از سوي جناح راست باعث نشده نزديک شدن غلامحسين کرباسچي به مهدي کروبي بود، که سرانجام روز سه شنبه به برگزاري يک مصاحبه مطبوعاتي مشترک انجاميد که روزنامه اعتمادملي آن را ائتلاف کرباسچي و کروبي ناميد.
اين ائتلاف گرچه از يک ديدگاه باعث لطمه زدن به حزب کارگزاران سازندگي به عنوان تشکلي است که اکثريت هيات مرکزي آن هوادار خاتمي هستند و شوراي مرکزي و هيات سياسي آن تصميمي درباره ائتلاف با ديگران نگرفته اند، اما از ديدگاه کلي تر، حزب اعتمادملي را که در کوشش دو ساله دبيرکلش همه چيز داشت جز چهره هاي درجه اول، در مرتبه اي قرار داد که ديگر نمي توانست مطلوب جناح راست باشد که شکستش را در دسترس مي ديدند.
"ائتلاف کرباسچي و کروبي" يک ماه بعد از آن رخ داد که با نقش آفريني غلامحسن کرباسچي، محمد قوچاني و گروه روزنامه نگاران حرفه ايي که آخر بار در هفته نامه شهروند امروز جمع آمده بودند، به روزنامه اعتمادملي کوچ کردند. کرباسچي همچنين موفق شد عطالله مهاجراني عضوي از شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي و همسرش جميله کديور را هم از طريق حضور در روزنامه اعتمادملي به حزب کروبي متصل کند. عباس عبدي و عمادالدين باقي هم که قبلا انتقادهائي درباره جبهه مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي مطرح کرده بودند کمابيش به اين جمع نزديک شده اند.
به گفته يکي از اصلاح طلبان هوادار کروبي، تحرکات تازه وي، اولين واکنشي که دريافت کرد جلوگيري از سخنرانيش در دانشگاه زنجان بود که روسايش به صراحت اعلام داشتند که چون احتمال تبليغات انتخاباتي مي رود با آن مخالفت کرده اند. اين اتفاق دو روز بعد با تصميم مشابهي در مورد همدان تکرار شد و در اقدامي همسو، هيات امناي هيات مهديه تهران هم با سخنراني وي در آن مکان موافقت نکرد.
کروبي نزديک بيست سال قبل هم يک بار ديگر با چنين وضعيتي روبرو شده بود، وي که در آن زمان آخرين روزهاي رياست خود را بر مجلس [سوم] مي گذراند گفت: "اگر روزي اين مجلس در اختيار ما نباشد و اين تريبون نباشد، در مساجد و محافل از آن اصول دفاع ميكنيم و اگر مسجد و محفل هم نباشد، سر چهارراهها ودر اتوبوس از مباني، افكار و اصول امام دفاع خواهيم كرد..."[اطلاعات ششم اسفند 68]
روز چهارشنبه کروبي وقتي از پشت نرده هاي دانشگاه همدان با دانشجويان سخن گفت همين را تکرار کرد و گفت اگر شده با چادر زدن در خيابان ها و ميادين و يا در اتوبوس و تاکسي مواضع خود را بيان خواهد کرد. در همين زمان يک روزنامه اعلام کرد که گويا به جز اين ها مقامات دولتي مانع از آن شده اند که کروبي و همراهانش در ميهمانسرائي که در آن اتاق رزرو کرده بودند اقامت کنند.
به اين ترتيب، مهدي كروبي در معيت دو تن از همراهان و بدون تيم حفـاظت در جمع صدها تن از دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا كه در دو طرف نردهها تجمع كرده بودند حضور يافت و به سخنراني پرداخت. كروبي در ابتـدا دانشجويان حاضر را كه شعارهايي چون "دانشگاه پادگان نمي خواهيم" و "رئيس انتصابي نمي خواهيم" سر مي دادند به آرامش دعوت كرد. سپس طي سخناني كوتاه گفت:" به دنبال عدم صدور مجوز سخنراني من در دانشگاه بوعلي سينا اينجا حاضر شدم تا متوجه شوم علت و انگيزه اينكه اجازه سخنراني در دانشگاه را نمي دهند چيست؟ و به رئيس دانشگاه بگويم كه طبق كدام مصلحت مانع اين سخنراني شديد".
در اين جا رييس سابق مجلس از چند جهت با دانشجويان همراهي کرد. از جمله ستاره دار شدن دانشجويان را تقبيح کرد و وقتي دانشجويي از پشت نرده هاي در دانشگاه پرسيد "واكنش شما به تدفين شهدا در دانشگاه پلي تكنيك چيست؟" در پاسخ گفت: "هرگز اسلام را ابزار نكردم و هميشه مخالف استفاده ابزاري از دين بودم، با اينكه دانشجو هم ابزار استفاده شود، همواره مخالفت كردم." اما دانشجويان نگذاشتند او با کلي گوئي از پاسخ صريح بگريزد و از كروبي خواستند تا به صورت روشن تري در مورد تدفين شهدا اظهار نظر كند. شيخ اصلاحات نيز در پاسخ گفت: " هنگامي كه در مجلس ششم متوجه شدم شهردار تهران قصد دارد شهدا را در ميادين تدفين كند، اعتراض كردم و گفتم مگر تهران گورستان است كه مي خواهند در همه ميادين شهيد دفن كنند."
دولت چه مي کند
ناظران خارجي که در چند روزنامه معتبر درباره انتخابات آينده رياست جمهوري نوشته و گمانه زني کرده اند، ضمن اشاره به آنچه آراي احمدي نژاد در ميان مردم طبقات پايين ناميده اند اضافه کرده اند که ورود خاتمي به صحنه آراي شهرهاي بزرگ و دانشگاهي را به سود اصلاح طلبان به صندوق خواهد ريخت.
در چنين وضعيتي و در حالي که به نوشته مدير روزنامه کيهان هواداران دولت مجبورند يک چشمه بخوابند و حرکات رقيب را رصد کنند که مبادا آنان هم به عمليات پيچيده اي دست بزنند و مانند انتخابات گذشته رياست جمهوري ناگهان صحنه عوض شود، تحولات اردوي اصلاحات باعث شده که اردوي راست بکوشد از پريشاني ماه گذشته نجات يابد و از جمله بيش تر از قبل در مجلس صداهاي مخالف خاموش شود.
بزرگ ترين پيروزي دولت در صد روز مانده به انتخابات، اتفاقي است که در مورد لايحه هدفمند کردن يارانه ها و بودجه سال آينده روي داد. در همين زمان همه صداها درباره يک ميليارد گم شده خاموش شد و رييس ديوان محاسبات تغيير عقيده داد و در يک برنامه تلويزيوني اعلام داشت دولت بدون مجوز مجلس کاري نکرده فقط هنوز سندش را نداده است. در همين حال کميسيون تلفيق هم با خواندن نامه رييس جمهور در دفاع از لايحه تغيير عقيده داد و آن را – البته با کم کردن درآمد پيش بيني شده از محل حذف يارانه ها - تصويب کرد. حالا بايد ديد مجلس چه مي کند.
عباس عبدي در بازگشائي راز تغيير نظر مجلس، که تا هفته قبل ادعا داشت که به علت حساسيت در خصوص تورم با اين لايحه مخالف است اما به طور ناگهاني بدان راي داد، اين تصميم را پرهزينه ترين تبليغات انتخاباتي تاريخ خواند و يک دليل آن ترس ناشي ازدست دادن صندلي رياستجمهوري دانست و نوشت اين ترس با حضور خاتمي در عرصه انتخابات بيش از پيش محتمل شده است. اين هزينه و ترس نقد و حتمي است، در حالي كه تبعات ناشي از افزايش قيمتهاي سوخت و انرژي، نسيه و تا حدي احتمالي است، از اين رو مجموعا پذيرفته اند كه زير بار هزينه اخير بروند.
عبدي احتمال داده که دادن اجازه پرداخت 25 هزار ميليارد تومان به صورت نقد به مردم ابزار خوبي براي به پاي صندوق كشيدن آنها به نفع کانديدايي خاص نيز خواهد بود اگر به صورت رسمي يا شفاهي پرداخت يارانهها منوط ممهورشدن شناسنامهها به مهر شركت در انتخابات شود و نيز شايع شود كه دريافت يارانهها در يك منطقه منوط به اكثريت داشتن فرد خاصي در صندوق هاي راي است، در آن صورت نتيجه انتخابات از پيش تعيين شده است.
اما به گفته يکي از اعضاي اصلي ستاد انتخابات کروبي کار اصلي تر دولت و هوادارانش علاوه بر تبليغات عليه رقيبان و مخالفان خود، روش هائي است که حتي به اندازه تخريب تبليغاتي قانوني نما نيست. آنچه در وزارت کشور مي گذرد و آنچه استانداري ها تدارک مي بينند و شوراهاي تامين اجرا مي کنند بدتر از آن است که اجازه بگيرند پول بين مردم تقسيم کنند و سال بعد دوبرابرش را از جيبشان به در آورند.
اما همين چهره سياسي معتقدست حرکت مردم هيچ قابل پيش بيني نيست و معمولا درست در زماني که صاحبان قدرت غره مي شوند مردم پوزه آن ها را به خاک مي مالند.
خبر خوش
از سوي ديگر، همزمان با تمرکز رقابت ها در داخل کشور، ظاهرا دولتيان در انتظار خبرهائي از بيرون مرزها نيز هستند. از همين رو اسفنديار رحيم مشائي که در ماه گذشته ساکت بوده و گفته مي شود بخشي از اين مدت را در سفر و گفتگوهاي پنهاني به ويژه با ميانجي ها و مقامات واسطه آمريکائي گذرانده، همين هفته به صدا در آمد و بعد از اشاره به "مقاومت دولت در برابر بيگانگان" - که معمولا مقدمه مذاکره و معامله است - گفت کشور از انزوا بيرون مي آيد و دنيا منتظر خبرهاي جديدي از دستاورد هاي ايران باشد.
مفسران احتمال مي دهند که اين جمله بدان معنا باشد که پيام هائي از تهران به واشنگتن رسيده، از جمله همان که هفته گذشته يکي از سرداران سپاه گفت. فرمانده سپاه کرمان دو هفته قبل در تحليل خود گفت آمريکائي ها به غلط تصور مي کنند بهتر است براي مذاکره با ايران منتظر نتيجه انتخابات باشند، در حالي که بهترين موقع همين الان است.
اهميت اين گفته بدان است که يکي از همان سرداراني بيانش مي کند که تاکنون هر نوع گفتگوئي درباره مذاکره با آمريکا را محکوم و پيشنهاد کننده اش را لايق مجازات مي دانستند. و درست در زماني روي مي دهد که دستگاه تبليغاتي دولت و هوادارانش هر روز اصلاح طلبان را متهم مي کنند که فرش قرمز براي آمريکائي ها پهن کرده اند.
Wednesday, March 4, 2009
رقيبان دست بسته اند، دولت باز مي ترسد-گزارش روز از صد روز مانده به انتخابات
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment