Wednesday, February 11, 2009

نگاه دولت به دانشگاه انتقام جويانه است

نگاه دولت به دانشگاه انتقام جويانه است
عبدالله مومني در مصاحبه با روز:‏ - پنجشنبه 24 بهمن 1387 [2009.02.12]
حسين محمديMohammadi1363@gmail.com
roozonline
با عبدالله مومني، سخنگوي سازمان دانش آموختگان در موردبرخورد با نهادهاي مدني و تشديد نقض حقوق بشر ‏گفت و گو کرده ايم.‏‎ ‎مومني با اشاره به بازداشت سعيد رضوي فقيه، بر اين نکته تاکيد مي کند که "اين برخوردها ‏ناشي از تلاش فعالين جنبش دانشجويي براي نقد قدرت است." وي همچنين تصريح مي کند که با اين کارها، گره ‏مشکلات حاکميت در دانشگاه باز نمي شود.اين مصاحبه در پي مي آيد.‏
‎‎آقاي مومني، تشديد برخورد با نهادها و فعالان مدني را چگونه ارزيابي مي کنيد؟‎‎
دولت نهم بيش از پيش تلاش مي کند با فشار بر جامعه مدني در ايران، هرگونه اعتراض به عملکرد ناقض حقوق ‏بشر و نهادهاي مدني را سرکوب کند. دولت براي منفعل کردن نهادهاي مدني، گاهي دست اندازي و پياده کردن ‏طرح هايي جهت موازي سازي و اضمحلال دروني اين تشکل ها را سرلوحه کار خود قرار مي دهد و گاه، در ‏صورت عدم موفقيت، به برخورد سخت امنيتي و قضايي روي مي آورد. ‏
‎‎آيا بازداشت آقاي رضوي فقيه هم در همين ارتباط است؟‏‎ ‎
آقاي رضوي فقيه دبير سياسي اسبق طيف علامه تحکيم که در سال هاي اخير براي تحصيل در خارج از ايران به ‏سر مي برده اند هنگام بازگشت به کشور بازداشت شده و حکم غيابي 4 سال حبس به دليل فعاليت هاي دانشجويي ‏به ايشان ابلاغ شده است. يعني حاکميت بعد از گذشت سال ها از اعتراضات دانشجويي پاييز 81، سعيد رضوي ‏فقيه را به دليل سخنراني ها و فعاليت هاي روشنگرانه اش عليه حکم اعدام دکتر آغاجري به حبس محکوم مي کند ‏که اين برخورد نشان از کينه جويي و انتقام گيري برخي نهادها از فعالان صادق و تاثيرگذاري نظير رضوي فقيه ‏دارد.صدوراين حکم و بازداشت رضوي فقيه سند ديگري در اثبات استقلال جنبش دانشجويي و تلاش هاي بي ‏پرواي فعالين جنبش دانشجويي براي نقد قدرت است. ‏
‎‎صدور احکام اين چنيني را تا چه حد ناشي از اراده اي براي اعمال فشار بر دفترتحکيم مي ‏دانيد؟‎‎
‏ در حالي که به نظر مي رسد پروژه ي شکست خورده ي جعل طيف شيراز براي دفتر تحکيم وحدت با هوشياري ‏فعالان دانشجويي بي اثر شده است، وزارت علوم و نهادهاي خارج دانشگاهي با فشار بر انجمن هاي اسلامي ‏شهرهاي مختلف و ايجاد جو ارعاب و تهديد، عملا حکومت ساخته بودن طيف هاي جعلي را اشکار ساخته اند. ‏انواع فشارها بر انجمن هاي اسلامي جهت خروج از تحکيم طيف علامه، دليلي بر نامشروع و غير قانوني بودن ‏اين اقدام دولت نهم و ناکامي پروژه دستوري و بخشنامه اي است که با گذشت کمتر از يک ماه از اعلام آن، ‏سناريونويسان نيزبه بي نتيجه بودن کار خود آگاه گشته اند؛ در واقع آنها ين بار نمايش تکراري شان را در قالب ‏سياست نصر بالرعب بر انجمن هاي عضو اتحاديه دنبال مي کنند.‏
‎‎يعني شما معتقديد اين اعلام غيرقانوني بودن، وجهه قانوني ندارد؟‏‎ ‎
اعلام غير قانوني بودن دفتر تحکيم وحدت طيف علامه فاقد هر گونه منطق حقوقي و جلوه اي روشن از قانون ‏گريزي دولتمردان است. وزارت علوم دولت نهم با خام انديشي و اجراي پروژه هاي دستوري و بخشنامه اي مبني ‏بر غير قانوني بودن تحکيم در تلاش براي حفظ موقعيت متزلزل خود است اما اين بخشنامه ها در واقع بر ‏مشروعيت و اعتبار دانشجويان خواهد افزود.‏
‎‎البته به نظرمي رسد دولت قصد ندارد تشکل هاي دانشجويي را به حال خود رها کند و مي خواهد آن ها ‏را وابسته به خود سازد.‏‎ ‎
دولت نبايد در امور داخلي تشکل هاي دانشجويي، که هيچ گونه وابستگي به نهادهاي قدرتمدار ندارند دخالت کند؛ ‏در واقع تلاش براي ربودن پيشينيه خوشنام آنها هيچ گرهي از کار مشکل حاکميت در نهاد دانشگاه باز نخواهد ‏کرد. متوليان امر بايد با اعطاي استقلال به دانشگاه و نهادهاي دروني آن، نقد و اعتراض را به عنوان يکي از ‏مهمترين خصوصيات جريان دانشجويي بپذيرند؛ در غير اين صورت برخوردهاي حذفي و امنيتي با دانشجويان ‏آنها را از پيگيري خواسته هاي آزاديخواهانه شان باز نخواهد داشت. ‏
‎‎آقاي مومني، موضع سازمان شما درباره برخوردها با دفتر تحکيم چيست؟ بسياري سازمان شما را ‏نزديک ترين تشکل به دفتر تحکيم وحدت مي دانند، بخصوص آنکه بسياري از فعالان سابق دفترتحکيم اکنون در ‏سازمان شماعضويت دارند.‏‎ ‎
سازمان دانش آموختگان ايران اسلامي برخوردهاي صورت گرفته با فعالان دانشجويي و علي الخصوص پروژه ‏غير قانوني جلوه دادن دفتر تحکيم وحدت را محکوم مي کند و دفاع از استقلال جنبش دانشجويي و حرکت ‏دانشجويان در مسير آرمان هاي دموکراتيک مردم ايران را بر خود فرض مي داند. ‏
‎‎يعني شما هم چنان بر قانوني بودن طيف علامه تاکيد داريد؟‎ ‎
سازمان دانش آموختگان، دفتر تحکيم وحدت طيف علامه را به عنوان فراگيرترين تشکل مدافع دموکراسي و ‏حقوق بشر در دانشگاههاي کشور به رسميت مي شناسد و به خاطر استقلال اين نهاد از قدرت و وجهه ي ‏دانشجويي آن، بدون هيچ چشمداشتي، خود را در هر شرايطي موظف به دفاع از آن مي داند و همه ي آنها که ‏دغدغه ي دموکراسي و حقوق بشر دارند را نيز به دفاع از اين نهاد مستقل دانشجويي فرا مي خواند.‏
‎‎فکر مي کنيد بازداشت هاي اخير دانشجويي تا چه حد بر روند فعاليت دفترتحکيم اثر مي ‏گذارد؟‎‎
در هفته هاي اخير چندين تن از فعالان دانشجويي دانشگاه شيراز و علوم پزشکي شيراز با روش هاي غير قانوني ‏احضار و بازداشت شده اند و اتفاقا همين دانشجويان در 1 سال اخير اعتراضات گسترده دانشجويي نسبت به ‏عملکرد دولت برگزار کرده بودند. از جمله مي توان به بازداشت يونس مير حسيني فعال دانشجويي دانشگاه شيراز ‏اشاره کرد که اخبار منتشر شده در خصوص اعتصاب غذاي نا محدود وي موجب نگرانيهاي جدي در خصوص ‏سلامتش شده است؛از سوي ديگر در همدان نيز محمد صيادي دبير سياسي انجمن اسلامي اين دانشگاه به حبس ‏محکوم شده و فشار بر دانشجويان در دانشگاه زاهدان و تبريز و تهران از طريق کميته هاي انضباطي ادامه دارد. ‏بدين شکل چنين برخوردهايي نگاه امنيتي، انتقاد ناپذير و انتقام جويانه دولت به دانشگاه را آشکار مي سازد.‏
‎‎درباره سعيد درخشندي و وضعيت وي چه؟‎ ‎
علاوه بر وجه کاملا غير حقوقي و غير قانوني اعمال شده در خصوص آقاي درخشندي، عدم موافقت مقامات ‏قضايي با استفاده وي از حقوق قانوني يک زنداني سياسي همچون آزادي مشروط و مرخصي، مصداقي بارز از ‏ناديده انگاشتن ترتيبات قانوني و حقوق شهروندي در قبال متهمين پرونده هاي سياسي است. برخي از زندانيان ‏سياسي و دانشجويي مورد کم لطفي و بي توجهي فعالان حقوق بشر در کشور هستند، اينگونه شيوه ها، که عده ‏اي برغم آنکه با برخوردهاي غير قانوني حاکميت حقوق انساني وقانوني شان نقض مي شود، از حمايت جامعه ‏مدني، مدافعان و کوشندگان عرصه حقوق بشر نيز محروم باشند ظلمي مضاعف و تبعيضي ناپذيرفتني است و نهاد ‏هاي حقوق بشري بايد توجه بيشتري به وضعيت و سرنوشت زندانياني همچون درخشندي داشته باشند.‏
‎‎گويا قصه نقض حقوق بشر را بايد داراي سر درازي دانست که هم چنان هم ادامه دارد.‏‎ ‎
بله، به طور مثال فشار بر فعالين حقوق اقوام و نگاه غير معقول و امنيتي به فعاليت هاي مسالمت آميز اين فعالان ‏از ديگر موارد منجر به نقض حقوق بشر است.برخورد با فعالان حقوق اقوام در شهرهاي مختلف غرب کشور از ‏جمله تبريز زنجان و اردبيل، ادامه بازداشت عبدالله عباسي جوان که در جريان مراسم بزرگداشت ستارخان در ‏تهران بازداشت شد، با گذشت بيش از سه ماه از حبس ايشان مورد اعتراض است و وضعيت وي خصوصا با ‏توجه به سابقه ي بازداشت وي در سال گذشته و نگهداري در شرايط سخت و بدون برخورداري از حداقلهاي ‏مربوط به حقوق متهم موجب نگراني است. ‏
البته اين مساله و محکوميت هاي مختلف، براي فعالان دانشجويي در شهرهايي چون تبريز و اردبيل نيزوجود داردصدوراين احکام طويل المدت حبس و تبعيد نمونه هاي بارزي از نقض حقوق شهروندي است.حاکميت بايد بکوشد ‏احساس تعلق به دولت- ملت را در تک تک شهروندان ايراني تقويت کند. وجود احساس تبعيض و تحقير بين ‏شهروندان و اجزاي مختلف ملت ايران موجب تخريب سرمايه ي اجتماعي و وحدت ملي است. اينگونه ‏برخوردهاي فرا قانوني و ناقض حقوق بشر به وسيله ي حاکميت تنها به فرآيند نگران کننده ي تضعيف وحدت ملي ‏و تخريب سرمايه ي اجتماعي دامن مي زند.‏‏ ‏
‎‎آقاي مومني، در چند هفته اخير شاهد فشار بر کانون مدافعان حقوق بشر هم هستيم. بخصوص آنکه ‏منشي اين کانون نيز بازداشت شد و اين خبر بازتاب کمتري نسبت به ديگر مسايل مربوط به اين کانون ‏داشت.‏‎‎
ادامه بازداشت ژينوس سبحاني، منشي دفتر اين کانون آن هم در شرايط مبهم و با اتهامات نامشخص و بدون ‏برخورداري از حق وکيل و ساير حقوق متهمين موجب نگراني است و اين نگراني وقتي بيشتر مي شود که به ‏زمينه سازي هاي چند ماهه ي برخي محافل رسانه اي-امنيتي براي برخورد با شيرين عبادي توجه کنيم به هر حال ‏بازداشت ژينوس سبحاني در چنين شرايطي هر ناظري را نسبت به انگيزه هاي بازداشت کنندگان بدبين و مشکوک ‏مي کند.‏
‎‎تحليل شما از اين فشارها بر خانم عبادي چيست؟‎ ‎
‏ بسياري از قربانيان نقض حقوق بشر در ايران پشتيباني جز شيرين عبادي نداشته و ندارند و همين نکته دفاع از ‏شيرين عبادي را براي همه ي آنها که دغدغه ي حقوق بشر دارند به يک وظيفه تبديل مي کند.‏
‎‎و حالا که کانون مدافعان حقوق بشر پلمب شده است، برخوردهايي هم چون برخورد با برادران علايي ‏هم انعکاس کمتري مي يابد.‏‎ ‎
بله. ضمن اينکه بايد توجه کرد اين برخورد و برخوردهايي از اين دست موجب بروز احساس نا امني در ‏پژوهشگران و محقققان و ادامه ي عقب ماندگي علمي کشور است، علاوه بر آنکه نگاه امنيتي و غير حقوقي حاکم ‏بر دولت هر گونه تحرک و انتقادي را با اتهامات سنگين به خط قرمز تبديل و نهادهاي حقوق بشري را نيز به ‏سمت سکوت و عدم ورود به اين حوزه ها و دفاع ننمودن از متهمان چنين پرونده هايي رهنمون مي کند. ‏برخورد با اين دو پژوهشگر ايراني با توجه به شيوه ي برگزاري دادگاه و نحوه ي بازداشت و رسيدگي به اتهامات ‏علاوه بر آنکه ناقض حقوق متهم مطابق اسناد بين المللي و قوانين موضوعه است، نقض آشکار آزاديهاي علمي و ‏آکادميک نيز محسوب مي شود.‏
‎‎والبته در اين ميان فشار بر مدافعان حقوق زنان را نيز نبايد فراموش کرد.‏‎ ‎
در حالي که خواسته هاي جنبش زنان ايران بازتاب بسيار وسيعي در جامعه، حکومت و جهان داشته است به گونه ‏اي که در مجلس شوراي اسلامي- با وجود حاکميت جريان محافظه کار در اين نهاد – و به رغم ميل برخي ‏اشخاص متنفذ گام هايي در جهت تحقق برابري در حقوق زنان و مردان ايراني برداشته اند اما برخي محافل با نگاه ‏امنيتي به خواسته هاي طبيعي زنان، بازداشت و برخورد با فعالان حقوق زنان را ادامه مي دهند؛ که از آن جمله ‏مي توان به بازداشت نفيسه آزاد و اجراي حکم زندان عاليه اقدام دوست اشاره کرد. اما جنبش زنان بدون توجه به ‏اين تهديدها تا کنون توانسته است با اهداف مشخص و محدود تعريف شده مقاومت قابل تحسيني در برابر اين ‏فشارها از خود نشان دهد. ‏
‎‎و البته ديگر بحث داغ اين روزها، بحث جلوگيري از برگزاري مراسم يادبود مهندس بازرگان ‏است.‏‎‎
شادروان مهدي بازرگان به عنوان سياستمداري دموکراسي خواه، اصلاح طلب و در عين حال سر سخت در ‏پايبندي به اصول بود. دو بار جلوگيري از برگزاري مراسم سالگرد ايشان موجب تاسف است. چنين اقدامي نه تنها ‏موجب تاسف است بلکه با توجه به سي سالگي انقلاب نشان از وعده هاي عمل نشده و تحقق نيافته ي انقلاب بهمن ‏‏57 هم دارد چرا که با گذشت سي سال نه تنها آزادي احزاب، مطبوعات و اجتماعات هنوز به رسميت شناخته نشده ‏بلکه حتي برگزاري مراسم سالگرد فوت شخصيتي چون مهندس بازرگان هم با حساسيتهاي شديد امنيتي و البته ‏فراقانوني مواجه مي شود.‏
‎‎و البته بازداشت هايي هم در حاشيه اين مراسم رخ داد. آيا خبري از دستگيرشدگان داريد؟‎‎
در حاشيه اين مراسم حسين ترکاشوند، مجيد توکلي، کورش دانشيار و اسماعيل سلمانپور از اعضاي انجمن ‏اسلامي دانشگاه اميرکبير، علي‌اصغر شفيعيان دبير سياسي سابق خبرگزاري ايسنا و آقايان حيدري، پاکرخ و ‏خانجاني دستگير شدند. ما ضمن اعتراض شديد به اينگونه رفتارهاي غيرقانوني نهادهاي امنيتي ـ انتظامي، ‏خواستار آزادي‎ ‎‏ اين بازداشت شدگان هستيم. ‏‏ ‏

No comments:

Post a Comment