Saturday, February 7, 2009

خفقان و سرکوب به انفجار تبديل مي شود‏

خفقان و سرکوب به انفجار تبديل مي شود‏
بهاره هدايت در مصاحبه با روز:‏ -
یکشنبه 20 بهمن 1387 [2009.02.08]

حسين محمدي
Mohammadi1363@gmail.com
روزآنلاین
با بهاره هدايت، عضو شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت در مورد افزايش فشارها بر دانشجويان، تبعات و علل آن ‏وهمچنين انتخابات دهم گفت و گو کرده ايم. به باور خانم هدايت هدف حاکميت اين است که دانشجويان‎ ‎‏"اولاً به جاي ‏رصد کردن فضاي سياسي يا مدني کشور و طرح انتقادات و مطالباتشان در فصل انتخابات، به دفاع از خود مشغول ‏شوند و ثانيا در اين فضاي آشفته و مه آلود هر آنچه دل تنگ سردمداران ميخواهد در سوق دادن کشور به قهقرا و زمينه ‏سازي براي بده بستان هاي پشت پرده، بگويند و انجام دهند." ‏‎ ‎اين مصاحبه در پي مي آيد.‏


‏<‏strong‏>در سه سال و نيم اخير فشارهاي زيادي روي دانشجويان و نهادهاي دانشجويي وجود داشته است. اين فشارها ‏را چگونه ارزيابي مي کنيد؟<‏‎/strong‏>‏

ببينيد علاوه بر فشارها و سرکوب هايي که در طول اين سه سال بر دانشگاه رفته و علاوه بر محروميت از تحصيل ها ‏و ستاره دار کردن ها، هتک حرمت دختران دانشجو، بازداشت ها و احضارها و احکام قضايي در حق دانشجويان ‏منتقد، اکنون به نظر مي رسد که يک موج جديد و هدفمند سرکوب از جانب حاکميت دامن نهادهاي حقوق بشري و ‏فعالان تأثيرگذار جامعه مدني را گرفته است. اين حمله ي جديد با پلمپ کانون مدافعان حقوق بشر و هجوم به منزل ‏خانم عبادي آغاز شد، سپس دامن دفتر تحکيم را گرفت و اکنون هم به جنبش زنان و کمپين يک ميليون امضا رسيده ‏است. بنابراين به نظرم بايد وضعيت فعلي اختناق را در يک چارچوب کلان تر نگريست و آن دومينويي است که دارد ‏به يک يک کنشگران جامعه مي رسد. تهديدي که در حال حاضر نسبت به دفتر تحکيم وحدت روا داشته مي شود در ‏کمين سايرين هم نشسته و اگر سکوت کنيم اين سيلاب سرکوب جديد همه را با خود خواهد برد. اما دلايل اين وضعيت ‏جديد يقينا متأثر از فضاي انتخاباتي کشور است. حاکميت ـ و مشخصا دولت احمدي نژاد ـ ميخواهد آخرين روزنه هاي ‏تنفس فضاي سياسي مستقل را يا تماماً‌ مسدود کند يا سکه ي وجاهت و مشروعيت آنها را به نام خود بزند؛ چرا که راز ‏ماندگاري و تأثيرگذاري اين نهادها نه «سرسپردگي» به دولت، بلکه افشاي فساد و ناکارآمدي آن در عرصه هاي ‏مختلف و طرح مطالبات واقعي مردم و ريشه يابي برخي معضلات است. ‏

اين گونه نهادها و تشکل ها يقينا در فضاي سياسي چند ماه آينده با طرح مطالباتشان مي توانند تأثيري بر انتخابات ‏بگذارند که در طرح هاي «مهندسي چند لايه» ي آقايان براي انتخاب رئيس جمهور قابل کنترل و مهارشدني نيست، و ‏اين به نوعي خواب آنها را در اين برهه ي حساس آشفته مي کند. لذا شدت سرکوب با سرعتي باورنکردني به تمام اين ‏نهادها تسري داده مي شود تا اولاً به جاي رصد کردن فضاي سياسي يا مدني کشور و طرح انتقادات و مطالباتشان در ‏فصل انتخابات، به «دفاع از خود» مشغول شوند و ثانيا در اين فضاي آشفته و مه آلود هر آنچه دل تنگ سردمداران ‏ميخواهد در سوق دادن کشور به قهقرا و زمينه سازي براي بده بستان هاي پشت پرده، بگويند و انجام دهند؛ از سهميه ‏ي 40 درصدي بسيج در کنکور بگيريد تا مذاکره با آمريکا.‏


‏<‏strong‏>اخيرا وزارت علوم و ديگر نهادهاي دولتي و برخي رسانه ها، اعلام کرده اند که طيف علامه دفتر تحکيم ‏وحدت غير قانوني است. اين نهادها اعلام کرده اند که غيرقانوني بودن دفترتحکيم وحدت در سال 83 ابلاغ شده است. ‏آيا اين مساله صحت دارد؟<‏‎/strong‏>‏

ما که از اين مسأله کاملا بي اطلاعيم، در عين حال طي صحبتي که ما با مسولين پيشين در وزارت علوم دولت ‏اطلاحات داشتيم، آنها هم از چنين مصوبه اي اظهار بي اطلاعي کردند و در بدترين حالت بر «سکوت» وزارتين در ‏مورد تحکيم صحه گذاشتند. حال جاي سوال است که اگر مصوبه اي وجود داشته چگونه مسئولين رده بالاي وزارت ‏علوم وقت از آن بيخبرند؟! در حالي که نه تنها يک وزارت خانه به تنهايي امکان غير قانوني اعلام کردن يک اتحاديه ‏دانشجويي را ندارد و مي بايست هيأت نظارت هر دو وزارت علوم و بهداشت در اين مورد به توافق برسند، در حاليکه ‏اگر هم چنين توافقي قرار بود صورت بگيرد، که نگرفته، بايد با حضور نماينده ي آن اتحاديه و تفهيم تخلفات و موارد ‏مستند و قانوني همراه مي شد که اين مورد هم انجام نشده. تازه بعد از آن نماينده ي آن اتحاديه حق دفاع مي داشت و مي ‏بايست هيأت منصفه اي تشکيل مي شد و راي صادر مي کرد و بعد از آن هم حق اعتراض به راي صادره وجود داشت ‏که مي توانست منجر به راي ديگري شود. هيچ کدام از اين مراحل که طبق همين آيين نامه ها و مقررات فعلي ميبايست ‏اعمال شوند، نه در سال 83 و نه در هيچ مقطع ديگري (از جمله در حال حاضر) انجام نشده. و لذا يک چنين اظهار ‏نظرهايي في نفسه غير قانوني است. گذشته از اين ما اصولا وزارت علوم را در نحوه ي کار اتحاديه ي انجمن هاي ‏اسلامي (دفتر تحکيم وحدت) دخيل نمي دانيم و فعاليت را حق قانوني خود قلمداد مي کنيم. وزارت علوم ابتدا مي بايست ‏پاسخگوي صدها مورد تخلف خود در محروميت از تحصيل و ستاره دار کردن دانشجويان باشد که موجب تضييع حق ‏مسلم و بديهي آنان در تحصيل و فراگرفتن علم شده است. آيا از چنين وزارتخانه و وزيري جز تماميت خواهي انتظار ‏ديگري مي توان داشت؟! آقايان دانشگاه و تشکل هاي دانشجويي را تنها براي همنوايي و سرسپردگي به دولت مي ‏خواهند نه چيز ديگر.‏


‏<‏strong‏>بعد از اعلام حمايت 52 انجمن اسلامي از طيف علامه دفتر تحکيم وحدت، برخي رسانه ها، در پي آن ‏هستند تا صحت اين بيانيه را مخدوش و انجمن هاي نام برده شده را غيرقانوني بنامند. کمي درباره اين بيانيه توضيح ‏دهيد. <‏‎/strong‏>‏

اول من يک مطلبي را بگويم. ببينيد در طول اين سه سال و نيم برنامه ريزي هاي متعددي براي تحديد فعاليت انجمن ها ‏صورت گرفت که نمونه ي بارز آن تخريب انجمن اسلامي دانشگاه پلي تکنيک با بلدوزر بود. کادر مديريت دانشگاه در ‏عملياتي حساب شده، دفاتر انجمن ها را پلمپ مي کرد، اعضاء ارشد آن را ممنوع الورود مي کرد و ساير سمپات هاي ‏انجمن را به کميته هاي انضباطي احضار مي نمود. در يک کلام انجمني ها را از دانشگاه بيرون مي ريختند و بعد علي ‏الرأس انتخابات فرمايشي برگزار مي کردند و مي گفتند اين شوراي جديد انجمن اسلامي است و نام و عنوان انجمن را ‏هم مصادره مي کردند! خب در اين شرايط از دفتر تحکيم وحدت که اتحاديه ي انجمن هاي اسلامي است چه انتظاري ‏مي رفت؟ اعضاء خودخوانده و منصوب آقايان را بايد به رسميت مي شناختيم يا منتخبين دانشجويان آن دانشگاه را که ‏طي انتخاباتي آزاد انتخاب شده بودند؟ تنها گناه اين دانشجويان اين بود که منتقد سياست هاي دولت شمرده مي شدند و ‏فعاليت شفاف و علني در دانشگاه داشتند و مطالبات واقعي دانشجويان را نمايندگي مي کردند. نمونه ي مشخص اين ‏اقدامات در دانشگاه علامه اتفاق افتاد و نمونه ي اخير آن را در دانشگاه علوم پزشکي شيراز شاهد بوديم. خوشبختانه ‏بسياري از اين انجمن ها به طور غير رسمي اما کاملا قانوني به فعاليت خود ادامه داده اند، عضوگيري مي کنند و ‏انتخابات منظم ساليانه برگزار مي کنند.يقينا دفتر تحکيم وحدت آن انجمن هاي جعلي را به رسميت نمي شناسد و به ‏طريق اولي انجمن هاي منتخب را اصلي و واقعي و عضو خود مي داند. در عين حال بسياري از انجمن ها هنوز هم از ‏طرف دانشگاه رسمي و قانوني تلقي مي شوند و به کار خود ادامه مي دهند.‏

با وجود تمام اين فشارها باز هم خوشبختانه اتفاق نظر بسيار چشم گيري در دفاع از دفتر تحکيم وحدت توسط 52 انجمن ‏در سراسر کشور بوجود آمد که آب سردي بود بر پيکر وزارت علوم و منصوبين آن در دانشگاه و بوق هاي تبليغاتي ‏دولت. قابل پيش بيني بود که رسانه هاي جرياني که سعي در تشديد فشار بر تحکيم را داشته اند وارد عمل شوند و ‏بخواهند اين حمايت گسترده را مخدوش جلوه دهند که خوشبختانه آب در هاون کوبيدن بود و ثمري نداشت.الان نگراني ‏از آنجاست که فشار را بر انجمن هاي واقعي و رسمي دفتر تحکيم افزايش دهند و آنها را تهديد کنند که «اعلام خروج و ‏برائت از دفتر تحکيم (طيف علامه) را اعلام کنند در غير اينصورت آنها را منحل و غير قانوني اعلام خواهند کرد». ‏اين فشاري است که در حال حاضر از جانب هيأت هاي نظارت، نهادهاي نمايندگي ولي فقيه در برخي دانشگاه ها و ‏کميته هاي انضباطي و ساير نهادهاي کنترلي دارد بر انجمن ها اعمال مي شود. به برخي انجمن ها گفته شده که ليستي ‏از انجمن هاي اسلامي از طرف هيأت نظارت مرکزي در اختيار کادر مديريت دانشگاه گذاشته شده که «تکليف خود را ‏با دفتر تحکيم وحدت (طيف علامه) زودتر روشن کنند والا منحل خواهند شد».‏


‏<‏strong‏>تاثير فشارهاي وارده بر دفتر تحکيم را بر ميزان گرايش دانشجويان به فعاليت سياسي در دانشگاه ها چگونه ‏ارزيابي مي کنيد؟<‏‎/strong‏>‏

اگر اين فشارها براي حذف فعاليت سياسي منتقدانه از دانشگاه بوده که يقينا کارساز نبوده است، که اگر بود اينهمه ‏پافشاري و استمرار در سرکوب دانشجويان توسط حاکميت وجود نداشت. اما اگر براي ايجاد موج نااميدي از اصلاح ‏بوده بايد گفت که متأسفانه تا حدي موفق عمل کرده است. هرچند که عملکرد دولت کنوني، به صورت سلبي، اين بخش ‏از موفقيت نسبي را هم وارونه کرده و افراد حاضرند از ترس مار غاشيه هر کاري بکنند تا بلکه مملکت در اين سقوط ‏آزاد لختي متوقف بماند!‏

به هر حال، در دانشگاه به دليل تغيير نسلي که رخ مي دهد، هر چقدر هم که ميزان فشارها زياد باشد، باز هم نسل جديد ‏و تازه نفسي مي آيند و جاي قديمي تر ها را مي گيرند و راه را ادامه مي دهند. از اين بابت باز هم جاي نگراني نيست. ‏نگراني آنجاست که آسيبِ به نتيجه نرسيدن مطالبات دانشجويي متوجه نهاد دانشگاه و در بخش کلان تر متوجه جامعه ‏است. از اين آسيب ها بايد ترسيد. از سهميه ي 40 درصدي بسيج بايد نگران بود که دانشگاه را مي خواهد مصادره کند ‏و رسما ترکيب جمعيتي دانشگاه را دستخوش تغييرات دلخواه آقايان سازد، از بازنشسته کردن اساتيد به جرم آزاد ‏انديشي بايد نگران بود که عملاً پاکسازي پنهان و حذف نيروهاي نخبه و کارآمد دانشگاه است، از ستاره دار کردن و ‏اعمال محدوديت براي ادامه ي تحصيلات عالي بايد نگران بود که ترکيب جمعيتي نخبگان و دانش آموختگان را هدف ‏گرفته و بازتوليد عمال حکومت را در دانشگاه طلب مي کند. اينها نقطه ي کانوني سياست هاي حذفي دولت نهم در ‏دانشگاه است، که جاي نگراني براي دلسوزان کشور دارد.‏


‏<‏strong‏>تا چه حد موج جديد فشارها بر دفتر تحکيم را ناشي از بيانيه اين تشکل درباره وقايع غزه مي ‏دانيد؟<‏‎/strong‏>‏

ما اين حد از فشار را حاصل فضاي انتخاباتي در کشور ارزيابي مي کنيم. دولت و وزارت علوم از ابتداي سال تحصيلي ‏و بعد از قطعنامه ي نشست آبان ماه ما، همه ي تلاشش را کرد تا به نحوي دفتر تحکيم وحدت را از تأثيرگذاري در ‏فضاي انتخاباتي محروم کرده و يا لااقل اين اتحاديه ي دانشجويي را به «دفاع از خود» مشغول کند. بعد از اينکه دفتر ‏تحکيم در نشست آبان ماه خود اعلام کرد که «موضع پيشيني» در مورد انتخابات ندارد و مشغول رصد کردن اوضاع ‏است تا تصميم مناسبي اتخاذ کند و «مطالبه محوري» و «مشارکت انتقادي» را دو محور عمده در نگرش خود به ‏انتخابات عنوان کرد، آقايان احساس کردند که دفتر تحکيم مي خواهد از توان تشکيلاتي خود در انتخابات بهره ببرد. اما ‏نقطه ي شفاف در رويکرد دفتر تحکيم به انتخابات هر چه باشد، نقد صريح احمدي نژاد و دولت او است، و چون دولت ‏از اينکه در آستانه ي انتخابات باز هم رسوايي ها و فساد و ناکارآمدي اش بر آفتاب افکنده شود خشمگين مي شود، لذا ‏‏«حذف» دفتر تحکيم و «مصادره ي عنوان» آن را سرلوحه ي سرکوب هايش در دانشگاه قرار داد.در طول سه ماه ‏گذشته انواع اتهامات را، از رابطه با جندالله گرفته تا مجاهدين و پژاک و سيا به ما (و شوراي مرکزي اتحاديه) منتسب ‏کردند! حالا اين آقايان خودشان چطور اين طيف هاي مختلف فکري و ايدئولوژيک را در يک شوراي مرکزي 7 6 ‏نفره مي توانند جمع کنند ما خودمان هم نمي دانيم! علي ايحال به دنبال بهانه بودند. و اطلاعيه غزه هم بهانه ي خوبي ‏شد. اگر بهانه نبود، اظهارات رسمي و بيانيه ي تفصيلي که براي تبيين نظرمان در مورد جنگ در غزه منتشر کرديم ‏اجازه ي انتشار در نشريات را پيدا مي کرد و منعکس مي شد. در حاليکه عکس اين قضيه صورت گرفت. با کارت ‏غزه بازي کردند، همانطور که در ساير عرصه ها اين کار را مي کنند. ‏

بعلاوه آقايان دل پري داشتند از تجمعات اعتراضي و سوال هاي بيست گانه ي دفتر تحکيم در سال گذشته بعد از ‏سخنراني احمدي نژاد در کلمبيا، و همين طور هراس عميقي از تجمع باشکوه چند هزار نفري دفتر تحکيم در سالگرد ‏‏16 آذر امسال. دفتر تحکيم وحدت خار چشم مستبدين در دانشگاه است براي همين تحمل نمي شود.‏


‏<‏strong‏>تحليل شما از برخورد با بزرگ ترين نهاد دانشجويي کشور در استانه انتخابات رياست جمهوري ‏چيست؟<‏‎/strong‏>‏

فکر مي کنم پاسخ اين سوال را داده باشم. فقط يک نکته ي ديگر را هم اضافه کنم و آن اينکه در تجمع امسال دفتر ‏تحکيم وحدت که به مناسب روز دانشجو در دانشگاه تهران برگزار شد و با استقبال باشکوهي هم روبرو گرديد، آقايان ‏انتظار داشتند شعاري عليه جريان اطلاحات هم داده شود، که اينگونه نبود. همانطور که گفتم سرلوحه ي عمل ما در اين ‏برهه هم، همچون گذشته، نقد صريح سياست هاي دولت احمدي نژاد است. و در آن تجمع هم اينگونه بود. لذا سياست ‏گذاران در دولت مطمئن شدند که از نمد مشي انتقادي دفتر تحکيم به اصلاح طلبان براي آنان کلاهي ساخته نخواهد شد. ‏بنابراين وقتي ديدند تشکلي که در نقد اصلاح طلبان ـ گرچه مصر است ـ اما وارد بازي دولتيان نمي شود و از طرفي ‏سرسپردگي و مجيزگويي سردمداران نيز سالهاست که از مرام اين اتحاديه رخت بربسته، تصميم به حذف و قلع و قمع ‏آن به اين شيوه گرفتند.‏


‏<‏strong‏>آينده دفترتحکيم را چگونه مي بينيد؟<‏‎/strong‏>‏

ما مشروعيت خودمان را در نمايندگي مطالبات و انتقادات دانشجويان مي دانيم. تا وقتي اين مطالبات و انتقادات وجود ‏دارد دفتر تحکيم وحدت نيز به عنوان بخشي از جريان دانشجويي و عملا به عنوان تنها صداي منتقد که از دانشگاه باقي ‏مانده، به فعاليت مسالمت آميز خود در چارچوب قانون اساسي ادامه خواهد داد. ناديده گرفتن دفتر تحکيم يا به قول ‏مسئولين وزارت علوم «به رسميت نشناختن» آن، نه مطالبات دانشجويي را پاک مي کند و نه دانشجويان منتقد را حذف. ‏مسئولين مجبورند که صداي ما را بشنوند و پاسخگو باشند. خفقان و سرکوب به انفجار تبديل خواهد شد و گريبان ‏عاملان و آمران را خواهد گرفت.‏



No comments:

Post a Comment