خبرنامه امیرکبیر: محمد مصطفایی، وکیل و مدافع حقوق بشر، در نوشته ای از احتمال اجرای حکم غیرانسانی سنگسار برای ۲ نفر در اصفهان خبر داد.
متن نوشته آقای مصطفایی به شرح زیر است:
پس از اینکه از صدور حکم گیلان محمدی و غلامعلی اسکندری از طریق خویشاوندانشان مطلع شدیم روز گذشته ۲۵/۱۰/۱۳۸۷ من و خانم شادی صدر به اصفهان رفتیم ساعت ۹ صبح به زندان مرکزی اصفهان رسیدیم. وارد محوطه اصفهان شده و نزد دادیار ناظر زندان رفتیم. درخواست خود را مبنی بر اینکه می خواهیم جهت تنظیم وکالتنامه با این دو محکوم به سنگسار ملاقات کنیم به دادیار دادیم. ایشان دستور دادند که پرونده این دو نفر به نظرش برسد. پس از ملاحظه پرونده، با هر دو پرونده به بیرون از اطاق رفته و پس از یک ساعت برگشتند و گفتند که باید دادستان اصفهان دستور ملاقات دهد.
به همراه خانم شادی صدر نزد دادستان رفتیم. ایشان نبودند. به رئیس دادگستری مراجعه کردیم مسئول دفتر ایشان ما را با هماهنگی قبلی به آقای نوریان معاون دادستان معرفی کرد. نزد نوریان رفتیم تا دستور ملاقات بگیریم. منتظر بودیم که مسئول دفتر آقای حبیبی به دفتر معاون دادستان رفتند و درخواست ما را با خود به نظر آقای حبیبی دادستان اصفهان رساندند.
ما به دفتر کار دادستان رفتیم و با رفتار بسیار ناشایست وی مواجه شدیم و ایشان در نهایت بر خلاف رویه معمول برای آنکه سنگ اندازی کرده و ما را از ملاقات منع کنند، گفتند که محکومین می بایست درخواست ملاقات با وکیل دهند تا ما اجازه ملاقات دهیم. حرفی که با هیچ منطقی سازگار نبوده و اولین باری بود که در طول وکالت با آن مواجه شدیم.
برای عملی کردن حق ملاقاتمان به دفتر رئیس دادگستری رفته و اعلام کردیم که: از صبح مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۸۷ جهت ملاقات با خانم گیلان محمدی و غلامعلی اسکندری در زندانی محبوس در زندان مرکزی اصفهان برای اخذ وکالت، تلاش نمودیم که هر یک از مسئولین به دیگری ارجاع و به گونه ای از حق ملاقات اینجانبان ممانعت به عمل می آوردند با عنایت به اینکه هر دو نفر از زندانیان فوق در معرض سنگسار قرار دارند و ملاقات فوری آنها ضروری است تقاضای دستور ملاقات دهند و از طرفی نگرانی خود را نیز اعلام کردیم. چرا که در گذشته، سابقه داشته که مجری حکم درزندان اصفهان بدون حتی ابلاغ به وکیل محکوم به اعدام، شخص محکوم را به دار آویزند مانند پرونده محمد رضا حجازی که در سن ۱۶ سالگی مرتکب قتل شده بود و یا اینکه محکوم به اعدامی توسط تیرباران اعدام شود.
به هر حال این رویه نا متعادل نگرانی من و خانم صدر را بیش از پیش بر انگیخت و به نظر می‌رسد دست‌هایی در این پرونده وجود دارد که همچون جعفر کیانی در تاکستان و سه نفر در مشهد، سنگسار اجرا شود.
متن نوشته آقای مصطفایی به شرح زیر است:
پس از اینکه از صدور حکم گیلان محمدی و غلامعلی اسکندری از طریق خویشاوندانشان مطلع شدیم روز گذشته ۲۵/۱۰/۱۳۸۷ من و خانم شادی صدر به اصفهان رفتیم ساعت ۹ صبح به زندان مرکزی اصفهان رسیدیم. وارد محوطه اصفهان شده و نزد دادیار ناظر زندان رفتیم. درخواست خود را مبنی بر اینکه می خواهیم جهت تنظیم وکالتنامه با این دو محکوم به سنگسار ملاقات کنیم به دادیار دادیم. ایشان دستور دادند که پرونده این دو نفر به نظرش برسد. پس از ملاحظه پرونده، با هر دو پرونده به بیرون از اطاق رفته و پس از یک ساعت برگشتند و گفتند که باید دادستان اصفهان دستور ملاقات دهد.
به همراه خانم شادی صدر نزد دادستان رفتیم. ایشان نبودند. به رئیس دادگستری مراجعه کردیم مسئول دفتر ایشان ما را با هماهنگی قبلی به آقای نوریان معاون دادستان معرفی کرد. نزد نوریان رفتیم تا دستور ملاقات بگیریم. منتظر بودیم که مسئول دفتر آقای حبیبی به دفتر معاون دادستان رفتند و درخواست ما را با خود به نظر آقای حبیبی دادستان اصفهان رساندند.
ما به دفتر کار دادستان رفتیم و با رفتار بسیار ناشایست وی مواجه شدیم و ایشان در نهایت بر خلاف رویه معمول برای آنکه سنگ اندازی کرده و ما را از ملاقات منع کنند، گفتند که محکومین می بایست درخواست ملاقات با وکیل دهند تا ما اجازه ملاقات دهیم. حرفی که با هیچ منطقی سازگار نبوده و اولین باری بود که در طول وکالت با آن مواجه شدیم.
برای عملی کردن حق ملاقاتمان به دفتر رئیس دادگستری رفته و اعلام کردیم که: از صبح مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۸۷ جهت ملاقات با خانم گیلان محمدی و غلامعلی اسکندری در زندانی محبوس در زندان مرکزی اصفهان برای اخذ وکالت، تلاش نمودیم که هر یک از مسئولین به دیگری ارجاع و به گونه ای از حق ملاقات اینجانبان ممانعت به عمل می آوردند با عنایت به اینکه هر دو نفر از زندانیان فوق در معرض سنگسار قرار دارند و ملاقات فوری آنها ضروری است تقاضای دستور ملاقات دهند و از طرفی نگرانی خود را نیز اعلام کردیم. چرا که در گذشته، سابقه داشته که مجری حکم درزندان اصفهان بدون حتی ابلاغ به وکیل محکوم به اعدام، شخص محکوم را به دار آویزند مانند پرونده محمد رضا حجازی که در سن ۱۶ سالگی مرتکب قتل شده بود و یا اینکه محکوم به اعدامی توسط تیرباران اعدام شود.
به هر حال این رویه نا متعادل نگرانی من و خانم صدر را بیش از پیش بر انگیخت و به نظر می‌رسد دست‌هایی در این پرونده وجود دارد که همچون جعفر کیانی در تاکستان و سه نفر در مشهد، سنگسار اجرا شود.
No comments:
Post a Comment